صباح زنگنه، کارشناس مسائل جهان اسلام، در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) درباره ویژگیهای اسلام مولود انقلاب اسلامی و برگرفته از قرائت امام(ره) و تمایزات آن با اسلام مدل جریانات تکفیری و تبلیغی از سوی غرب گفت: برای پاسخ به این سؤال باید به بررسی ریشههای تحولات تاریخی جهان اسلام پرداخت. از اصول مهم همه ادیان الهی که در اسلام به کاملترین وجه تجلی پیدا کرده است وحدانیت خدا، انتقال دستورات الهی از طریق وحی به انبیا، اعتقاد به معاد و برپایی قسط و عدل در دنیاست و نشر قسط و عدل در جهان از اهداف اساسی بعثت پیامبران و ادیان الهی بوده است.
اسلام پیامبر(ص) چگونه در حکومتهای اسلامی تحریف شد؟
وی افزود: حکومت اسلامی بعد از رحلت پیامبر(ص) که اولین جامعه برمبنای احکام و اندیشههای اسلامی را شکل دادند و حکومتی براساس برقراری عدالت برپا کردند به خلفا رسید و با اختلاف اجتهادهای گوناگون اما در نهایت اسلام در این دوران بر محور قرآن و سنت پیامبر(ص) بود و مورد پذیرش همه قرار داشت.
زنگنه اظهار کرد: اما پس از آن، در دوران بنی امیه، بنی عباس و عثمانی شاهد بودیم که اسلام به عنوان ابزاری در دست حاکمان بود؛ حاکمانی که بعضا از عمل به احکام اسلام فاصله داشتند و همه امکانات حکومت اسلامی را در اختیار خود و خاندانشان میگذاشتند.
این کارشناس مسائل جهان اسلام عنوان کرد: در این دوران از عدالت خبری نبود و نظام سیاسی از توجه به ظرفیتهای جامعه اسلامی و رشد و ترقی آن غافل شده بود و کشتارها و جنگها تحت نام اسلام و با عناوین اسلامی در طول این دوران حکمفرما بود.
وی ادامه داد: گرچه در برخی از دورهها رشد علم و اندیشه قابل مشاهده بود اما به اندازهای که ظلم، ستم، تبعیض و ویژهخواری حاکم بود جایگاهی برای علم و علما وجود نداشت. به مرور در این دوران حضور اسلام در جامعه کمرنگ شد و خانقاهها و چلهنشینیها رونق گرفت و در واقع بعد اجتماعی اسلام مغفول واقع شد.
انزوای اندیشه اسلامی پس از حضور استعمارگران در جهان اسلام
زنگنه با بیان اینکه حاکمان در این دوران اسلام را بر وفق دیدگاههای خودشان تبیین و تفسیر میکردند و از اسلام به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف خودشان سوءاستفاده میکردند، گفت: بعد از حکومت عثمانی و ورود استعمار جدید، اغلب کشورهای اسلامی تحت سلطه استعمارگران در آمدند و به جز معدودی کشور اسلامی، شاهد مبارزه بر مبنای دفاع از اسلام ضد استعمار نبودیم.
وی یادآور شد: به تدریج اندیشههای ناسیونالیستی و سوسیالیستی بر بیشتر کشورهای اسلامی حاکم شد و مبارزات ضد استعماری بر مبنای این دو مدل و الگو پیگیری میشد و در این میان هر از چندی بحث اصلاح و احیاء اندیشه دینی و اسلامی توسط برخی بزرگان و اندیشمندان مطرح میشد.
رشد اندیشه بازگشت اسلام به زندگی
این کارشناس مسائل سیاسی اظهار کرد: سیدجمال الدین اسدآبادی به یک نحو ضرورت احیاء اسلام را بیان میکرد. شیخ محمد عبده به پیروی از سید جمالالدین سعی کرد جامعه را به سمت اسلام اصیل و خالص دعوت کند. محمد اقبال لاهوری شاعر بزرگ و فیلسوف شبه قاره هند امت اسلامی را به احیا اندیشه اسلامی دعوت میکرد. همچنین علمای بزرگی مانند کاشف الغطا، آیتالله حکیم و امام خمینی(ره) نیز بحث ضرورت بازگشت اسلام به زندگی را مطرح کردند. شهید محمد باقر صدر نیز طراحی خاصی برای بازگشت اسلام به متن زندگی اجتماعی را ارائه کرد.
وی در تشریح جریانات مختلف معتقد به عقیده «بازگشت اسلام به زندگی» در این دوران در جوامع اسلامی گفت: جماعت و گروهی به دنبال کسب قدرت از طریق زور و اعمال خشونت بودند و به صورت مسلحانه اقدامات و مبارزات خود را دنبال میکردند و معتقد به اسلامی کردن جامعه از طریق اجبار بودند.
زنگنه افزود: دسته دیگر به بازگشت اسلام به جامعه از طریق شیوههای نرم و مسالمتآمیز و براساس تربیت و پرورش افراد معتقد بودند و این کار را طولانی مدت و زمانبر میدانستند. جریان دیگری هم در این میان به نوعی از اسلام معتقد بود که همگام و همراه با تجدد و اندیشههای مدرن بود و بیشتر به دنبال تفسیرهای علمی از اسلام بودند.
اندیشه «بازگشت اسلام به جامعه» در قرائت امام خمینی(ره)
وی با متمایز کردن قرائت امام خمینی(ره) از اسلام با این جریانات گفت: امام خمینی(ره) با قرائت معتدل و میانهرو از اسلام و برگرفته از تعبیر قرآن از امت اسلامی به عنوان امت وسط به صحنه مبارزه و بازگشت اسلام به زندگی آمدند.
زنگنه اضافه کرد: در این قرائت پیوند بین دین و سیاست وجود دارد و اسلام به عنوان یک مجموعه کامل معرفی میشود که در آن فرهنگ، اقتصاد، سیاست و اخلاق حضور دارد و میتوان بدون اعمال شیوههای خشونتبار، جامعه را به طریق صحیح به اسلام بازگرداند.
وی تأکید کرد: از طرفی اسلام در قرائت امام(ره) هم ضد استبداد و دیکتاتوری بود و هم ضد استعمار و وابستگی به اجانب. مجموعه این ویژگیها میتواند معرف اسلام با قرائت امام خمینی(ره) و آنچه مدنظر جمهوری اسلامی است تلقی شود.
نامه رهبرانقلاب به جوانان غربی ادامه رویکرد فرهنگی امام(ره) است
زنگنه درباره نسبت نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان غربی با نگرش و رویکرد فرهنگی امام(ره) و انقلاب اسلامی گفت: این نامه در همان مسیر قرار دارد و براساس همان اندیشه و قرائت نگاشته شده است و معرف اسلام معتدل، میانه و امت وسط است که در برابر غبارها و سر و صدای جنگها و درگیریها در جهان اسلام مغفول مانده بود.
وی تصریح کرد: دولتهای سلطهجو و استعمارگر چون نمیخواهند وجدان و فطرتهای پاک انسانی بیدار شود با راه انداختن جنگها و تبلیغات رسانهای دروغین چهره تحریف شدهای از اسلام ارائه میدهند اما با نامه رهبر معظم انقلاب تمام این غشاءها و حجابها کنار زده میشود و فطرت ناب و خالص جوانان مورد خطاب قرار میگیرد؛ جوانی که هنوز نگرش قدرتطلبانه به جهان پیدا نکرده است و فطرتش به منبع خالص و صادق انسانیت نزدیکتر است.
این کارشناس مسائل جهان اسلام اظهار کرد: رهبرانقلاب در این نامه جوانان رانسبت به آنچه که بر جهان از سوی قدرتطلبان و سلطهجویان انجام میشود آگاهی دادند و اسلام ناب و میانهرو را معرفی کردند و از جوانان دعوت کردند مستقیم به منابع اصلی اسلام مراجعه کنند و از آن طریق اطلاعات درست را از اسلام دریافت کنند؛ نه از چیزی که دولتها و رسانههای غربی درباره اسلام میگویند و نه آن اسلام تحریفشده و مورد تعدی قرار گرفته توسط جریانات خشونتطلب، افراطی و تروریست.