از زنانه‌نویسی تا سالاری که 40 سال صبوری کرد
کد خبر: 3624885
تاریخ انتشار : ۰۸ مرداد ۱۳۹۶ - ۲۳:۳۰

از زنانه‌نویسی تا سالاری که 40 سال صبوری کرد

گروه ادب: زنانه‌نویسی کتب دفاع مقدس در کنار تبیین عنوان سالار که در وجه تسمیه کتاب به کار رفته است از موضوعات مطرح در نشست رونمایی از کتاب «خداحافظ سالار» بود.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، گلعلی بابایی، پژوهشگر عرصه ادبیات دفاع مقدس در نشست رونمایی از کتاب «خداحافظ سالار» عنوان کرد: همزمان با 13 مهرماه سال 94، سه روز پیش از شهادت سردار همدانی، اعضای هیئت مدیره انتشارات 27 بعثت، به محضر رهبر معظم انقلاب رسیدند و با ایشان درباره کارهایی که انجام شده است گفت‌وگو کردند.

وی با اشاره به اینکه معظم‌له از کارهای مستند تهیه شده اظهار رضایت کردند، ادامه داد: ایشان به بحث رمان اشاره کردند و فرمودند به این حوزه بیشتر بپردازید. سه روز بعد از این موضوع، سردار همدانی شهید شد. سردار کاظمینی درباره تدبیر رهبر معظم انقلاب عنوان کرد که 5 رمان با موضوع وقایع لشکر نوشته شود.

بابایی اظهار کرد: در این راستا از احمد دهقان دعوت به عمل آمد و چند نویسنده با محوریت وی، مشغول به نگارش 4 اثر شدند. بعد از شهادت سردار همدانی، سردار حمید حسام که خاطرات همسر شهید را گردآوری می‌کرد، با توجه به اینکه نگاه رمان‌نویسی دارد،‌ نگارش پنجمین کتاب را عهده‌دار شد.

وی افزود: این اثر اولین کتاب از 5 اثری بود که قرار شد نوشته شود. توانایی حسام در رنگ‌آمیزی هنرمندانه خاطرات بسیار والاست. این امکان وجود دارد که رمان ما به ازای واقعی نداشته و زاییده ذهن نویسنده باشد، ولی کتاب رمان حسام، دارای ما به ازای واقعی است.

بابایی یادآور شد: این کتاب خاطرات بانویی است که سال‌های سال با سردار همدانی زندگی کرده است و وقایع جذابی را بیان می‌کند. در سال‌های اخیر زنانه‌نویسی در کشور ما رو به افزایش گذاشته است. علیرغم اینکه این اقدام سبب انتقال حس به مخاطب می‌شود و نگاه خوبی را در جامعه فراهم می‌کند، ولی یک نکته مغفول دارد و آن هم این است که شخصیت اصلی داستان که رزمنده است، مورد غفلت قرار می‌گیرد. چرا که نویسنده با وی همزیستی نداشته و خاطرات همسر وی را نگاشته است. این نقص در این کتاب نیست؛ چرا که حسام از نوجوانی با سردار همدانی همراه بوده است.

سردار حسام در بخش دیگری از این مراسم عنوان کرد: برای نگارندگی اثر، باید سوژه را دیده و با وی زیسته باشیم؛ یعنی پیش از گفت‌وگو باید شخصیت وی را شناخته باشیم. من از سردار همدانی، تصویری سی و چند ساله داشتم. ایشان در صحبت‌هایش گاهی از سوریه و فرزندانش سخن به میان می‌آورد، ولی هیچ گاه از همسرش سخن نگفت.

وی ادامه داد: تصور می‌کردم پروانه نوروزی در آینه دل بی‌زنگار خود، تصویری را که از سردار دارم تقویت می‌کند، ولی فهمیدم که ایشان سردار همدانی دیگری در کسوت زنانه را با همان معیارها و ویژگی‌ها به شکلی کاملاً قابل قبول ارائه می‌کند. ماجراهای مکتوم وی آنقدر زیاد است که سردار همدانی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. صحبت‌های این بانو سبب شد که متوجه این شعر شوم که «شمع افروخت و در آتش گل کرد».

حسام اظهار کرد: به موازات اتفاقاتی که در عالم بیرون می‌افتد، زندگی عارفانه و مومنانه‌ای وجود دارد که همسر شهید پروانه‌سان بر گرد شمع وجود سردار همدانی می‌گشت و صبورانه همه اوضاع را تحمل می‌کرد و این رویکرد بی‌نظیر است.

وی با اشاره به اینکه سردار همدانی در همه عمر کتوم و پنهان زندگی کرد، گفت: روایت سردار همدانی و همسرش در این کتاب را روایت سبک زندگی می‌دانم که دو نیمه بدر، یکدیگر را کامل کردند. اکنون حسرت آن را دارد که سردار همدانی که پای همیشگی مراسم رونمایی کتاب‌های ما بود، نیست. وی فرمانده‌ای فرهنگی و تمام عیار و مخلص قرآن بود و ناگفته‌هایی دارد که ترجمانش در یک اربعین تلاش وی در راه شهادت رقم خورد.

حسام به آخرین پیام شهید اشاره کرد و افزود: این پیام به همسرش بود که در آن تنها نوشته بود «خداحافظ». وجه تسمیه نام این کتاب به همین موضوع باز می‌گردد که باید این کتاب را خواند تا متوجه شد که سالار چه کسی است. سالار شخصیتی در خانه است که 40 سال صبر و انتظار نشان داد و اکنون پیام زینبی را می‌رساند.

همسر شهید حسین همدانی نیز در این جلسه اظهار کرد: شهید همدانی وصیت‌نامه خود را نو به نو می‌نوشت و در آخرین لحظه نیز بر این نکته تاکید داشت که از ولایت فقیه پشتیبانی کنیم. ایشان می‌گفت که من سرباز تنبل دفاع مقدس هستم. هر اتفاقی افتاد نباید پشت ولایت را خالی بگذارید. من هر روز چندین بار لحظه خداحافظی با شهید و شهادت وی را که در این کتاب نوشته شده است مرور می‌کنم.

وهب، فرزند شهید حسین همدانی نیز با اشاره به اینکه ایشان از بُعد پدر نسبت به فرزند بسیار ظریف عمل می‌کرد، گفت: من در دوران نوجوانی به کتب فلسفی علاقه داشتم. ایشان کتاب‌های من را نگاه می‌کرد، ولی نمی‌گفت که چه کتابی را بخوانم یا نخوانم. یکی از روحانیون را با من همراه کرد و از طریق ایشان بسیاری از مسائل را برای من بازگو می‌کرد.

وی افزود: پدرم این اصل را برای ما تبیین کرد که صرف اینکه فرزند ایشان هستیم، این اجازه را به ما نمی‌دهد که از نامش سوءاستفاده کنیم و خود را نسبت به دیگران برتر بدانیم. حتی کسی از ارتباط من و برادرم مهدی با پدرمان در محل کار با خبر نبود.

در بخشی از این مراسم، با حضور سرداران صفوی و یزدی و حسام و خانواده شهید همدانی از کتاب «خداحافظ سالار» رونمایی به عمل آمد. وهب و مهدی، فرزندان سردار شهید همدانی به همراه مادر و فرزندان خود در این مراسم حضور پیدا کرده بودند.

captcha