کتاب «رستاخیز» داعش، این روزها برای کتابخوانها نامی آشناست و یا حداقل عنوان آن را در ویترین داعششناسی ترنجستان سروش دیدهاید، کاری که قابل تقدیر است و باید این گروه تکفیری جنایتکار را که به نام اسلام و پیامبر رحمت و مهربانی آمده است، دوباره شناخت و این اثر را با درنگ و تأمل ورق زد و خواند.
برای فهمیدن داعش به راهنمایی نیاز دارید که در تاریخ و الهیات اسلامی، جهادگرایی مدرن، بروکراسیهای زیرزمینی داعشیها و نهایتاً زبان عربی زبردست باشد و به نظر میرسد این اثر را میتوان منبع مفید و کتابی منحصر به فرد درباره آشنایی با مبانی فکری داعش و جنبه موعودگرایی آن دانست.
ویلیام مک کانتس آمریکایی یکی از نظریهپردازان مهم در رابطه با داعش محسوب میشود که با مدرک دکتری مطالعات خاورمیانه مدتی در سمت مشاور وزارت خارجه ایالات متحده حضور داشته و پژوهشهای گستردهای درباره سلفیان تکفیری مسلح داشته است؛ کتاب «اطلس اندیشههای سلفی» نیز تحت نظارت علمی او در مرکز مبارزه با تروریسم ایالات متحده تألیف شده و مهمترین متن درباره بیوگرافی ابوبکر بغدادی نیز با عنوان «the believe» از نوشتههای او به شمار میرود.
وی در کتاب «رستاخیز داعش» از دریچهای دیگر و در واقع آخرالزمانی به داعش نگریسته و تأثیر موعودگرایی در اندیشه داعش و همچنین سایر گروههای سلفی مسلح را مورد مطالعه قرار داده است. این کتاب را حامد قدیری ترجمه و نشر اسم روانه بازار کرده است که میتوان به مطالب عمیق و جذابی درباره بینشها و عملکرد داعش دست یافت.
آنچه در این نوشتار مورد توجه است، محتوای این کتاب نیست، بلکه توجه به نشانههایی است که از جلد کتاب میتوان گرفت؛ یکی از این نشانهها طرح پرچم داعش است که در این کتاب از آن بهره گرفته شده است، پرچم سیاهی که در وسط آن دایره سفیدی قرار دارد و عبارت «محمد رسول الله» نقش بسته است و در این کتاب به جای این عبارت عنوان کتاب یعنی «رستاخیز داعش» جای گرفته است.
نماد برجسته این گروه، پرچم آن است که برآمده از اندیشه تکفیری و سلفی ابن تیمیه پدر سلفیگری است، رنگهایی که در این پرچم دیده میشود، سیاه و سفید است که حکایت از تفکر آنها دارد؛ یعنی دنیا را یا سیاه سیاه میبینند یا سفید سفید. هر که مانند آنها بیندیشد سفید و مستحق زندگی و هر که مخالف آنها باشد، سیاه و مسحق مرگ است.
در این باره که از این پرچم به عنوان طرح جلد کتاب استفاده شده و برای تبلیغ آن نیز پرچمی شبیه پرچم داعش و یا به عبارتی همان طرح جلد کتاب بهره برده شده است، در گفتوگویی که با محمدرضا صادقی، مدیر تولید نشر اسم انجام دادیم، اظهار کرد: طراحی این جلد از سوی یک گروه تیمی انجام، و در این کتاب به اندیشههای داعش پرداخته شده است که بخشی از آن تفکر صهیونیستی و بخش دیگر سلفیگری است، از این رو برای معرفی آن باید طرح جلد جذابی طراحی شود؛ وقتی المانی مانند پرچم داعش طرح جلد کتاب قرار میگیرد، مخاطب جذب آن میشود و در نگاه اول دچار شوک آنی شده و مخاطب را به تفکر واداشته و در ورطه کنجکاوی میاندازد تا این کتاب را مطالعه کند.
این گفتهها دلیل منطقی است، اما به گفته یکی از طراحان جلد کتاب که نخواست نامش در این یادداشت عنوان شود، به نظر میرسد طراح کار درستی در طراحی این جلد انجام داده و در واقع از مهر پیامبر(ص) استفاده کرده که اکنون همین مهر بر پرچم داعش نقش بسته است، از این رو تنها چیزی که در این طراحی کمتر نمایان است، توحش و خونریزی این گروه تکفیری است و بهتر بود در قسمتی که عنوان کتاب درج شده، قطرههایی از خون نیز وجود داشت تا جنایتکاری و توحش بیحد و حصر این گروه بیش از پیش نشان داده میشد.
یکی از نکاتی که باید بر این نوشتهها افزود این است که در طراحی این کتاب، بیشتر بر مارکتینگ یا بازاریابی توجه شده است که میتوانست با دقت نظر بیشتر بر جنبههای دیگر نیز توجه شود و خوب است وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در صدور مجوز به کتابهایی از این دست که محتوای ارزشمندی هم دارند، به طرح جلد نه تنها این کتاب، بلکه سایر کتب نیز توجه داشته باشد.
یادداشت از سمیه قربانی
متاسفانه نویسنده این گزارش نه از طراحی و گرافیک چیزی میدونه؛ نه تفاوت جلد کتاب و پوستر رو.
با یک طرز فکر اولیه و حتی بدون مطالعه، تصور میکنه طرح جلد یک پوستره!
طرح جلد این کتاب فوقالعاده است. چه از نظر گرافیکی و چه از نظر تبلیغاتی. و کارکرد طرح جلد هم کلا تبلیغاتیه و برای فروش، نه رسوندن پیام، مثل یک پوستر!
پیشنهادی هم که در آخر داده برای اضافه کردن خون و... نه تنها ناشی از بدسلیقگی ایشونه، بلکه نشان دهنده نداشتن اطلاعات حداقلی درمورد گرافیکه.
من خواهش میکنم با گرافیک و طراحی اینقدر ابتدایی و بدون اطلاعات کافی برخورد نکنید. گرافیک در ایران کیفیت بالایی داره و شما با این برخوردتون باعث ورود مدیران و مسئولان غیرحرفهای و کاملا بیسواد در این زمینه میشید.