به گزارش ایکنا به نقل از رایزنی فرهنگی ایران در آلمان؛ احمد آیدین، محقق آلمانی است که در حوزه مطالعات اسلامی، ترکشناسی و همچنین فلسفه در گوتینگن تحصیل کرده است. در حال حاضر او پایاننامه کارشناسی خود را با عنوان «گوته درباره محمد» مینویسد. او در کنار تحصیل، در انجمنهای مساجد سخنرانی میکند، شعر مینویسد و متون اسلامی را ترجمه میکند. آنچه در ادامه میخوانید خلاصهای از تحقیقات او درباره ارتباط گوته با اسلام است که در سایت اسلامیک منتشر شده است:
بسیاری از شاعران و فیلسوفان آلمانی به مطالعه درباره اسلام و قرآن، علاقه زیادی داشته و دارند، یوهان ولفگانگ فون گوته یکی از آنها بود که تلاش کرد در کتاب معروف خود «دیوان غربی-شرقی»، تفکرات اسلامی را به خوانندگان آلمانیزبان معرفی کند. اسلام متعلق به آلمان است و این ادعا که مورد تایید بسیاری از مسلمانان است، باعث خشم بخشی از جامعه آلمان شده است. چرا؟
ستایش قرآن
همه ما میخواهیم، آنچه به عنوان زیباییها و خوبیها در جامعه وجود دارد، به عنوان بخشی از هویت و فرهنگ ما شناخته شود و چیزهایی را که باعث نگرش منفی میشوند، رد میکنیم. این یک ویژگی انسانی است. بنابراین اگر افراد از آموزههای اسلامی، درک غلطی داشته باشند و حتی تصورشان این باشد که باید از غرب در مقابل اسلام دفاع کنند، در نتیجه طبیعی است که از ادعای تعلق اسلام به آلمان خشمگین میشوند. متأسفانه، درک واقعی از محتوای آموزههای اسلامی تاکنون محقق نشده است. یوهان ولفگانگ فون گوته، ملک الشعرای آلمانی یک بار گفته بود:« من ابتدا از قرآن روگردان بودم؛ ولی طولی نکشید که این کتاب توجه من را به خود جلب و مرا شگفتزده کرد و در نهایت من این کتاب را ستایش کردم.» مطمئنا اگر او تسلیم قضاوتهای پیشینیان و معاصران خود میشد، نمیتوانست به این نتیجه برسد.
محمد(ص)
این اختلاف دیدگاه با نگاهی به قطعه «محمد» ولتر(از فیلسوفان فرانسوی عصر روشنگری) روشن میشود، جایی که ولتر از پیامبر (ص) یک تصویر بسیار بد نشان میدهد. گوته در ترجمه این اثر سعی کرده است که شخصیت پیامبر (ص) کمتر تحریف شود، در عین حال، او مجاز به دخالت در محتوا نبود. یوهان گوتفرید فون هردر، از فیلسوفان آلمانی و از نزدیکان گوته که حضرت محمد (ص) را تحسین میکرد، این قطعه را «گناه علیه بشریت و علیه همه چیز» توصیف کرد. حتی همسر هردر پس از اجرای نمایش نوشت:« چنین گناهی در برابر تاریخ و علیه بشریت، باعث میشود که من هرگز به گوته اعتماد نکنم.» گوته بعدها از ترجمه این قطعه خجالت زده شد و سالها بعد در زندگینامه خود نوشت که هرگز نباید به پیامبر اینگونه نگاه کرد. همچنین گوته در حالی که هنوز بر روی ترجمه این اثر کار میکرد، در تاریخ 10 ژانویه 1800 در نامهای به دوستش، کارل لودویگ فون کنبل نوشت:«فرصت مقایسه با متن اصلی، میتواند متفکران آلمانی را به تأمل درباره هنر ترغیب کند.» در آن زمان مفهوم آزادی هنری در آلمان مورد سوءاستفاده قرار گرفته بود تا توهین و تحقیر از دیدگاه اجتماعی پذیرفته شود.
دیوان گوته
گوته در «دیوان غربی شرقی» خود مسیر دیگری را انتخاب کرد. او عمدا میخواست خودش را از مسیر قبلی جدا کند. دیز، شرقشناس اروپایی در همین ارتباط در نامهای به گوته نوشت:« متأسفانه به نظر میرسد که برای اروپاییها عجیب و غریب است که کسانی به الگو بدل شوند که به شیوه معمول اروپاییان و یا به سبک یونان و رم نیستند.»
گوته در حوزه آموزههای اسلامي، اطلاعات جامعی به دست آورد تا بتواند خود را از ديدگاه يك مسلمان ببیند، تفكرات خود را بازسازي و آنها را به درستي بازتوليد كند. او در نامهای به دیز به این نکته شهادت میدهد: « اگر ما بخواهیم در خلق این آثار شگفتانگیز مشارکت کنیم، باید شرق را بشناسیم.» درک عمیق تنها زمانی ممکن است که فرد آماده تغییر دیدگاههای خود باشد. گوته این کار را در شعر اول دیوان به نام «هجرت» انجام داد. او در این شعر به شرق مهاجرت کرد و از تجربههای سفر خود گزارش داد. گوته میخواست مخاطب آلمانیزبان را با رویدادها و وقایع، شاعران و متفکران و با ایدههای شرقی آشنا کند. او در سال 1816، در روزنامه مورگن بلات نوشت:«شاعر خود را مسافری میداند که به شرق آمده است. او از شناخت آداب و رسوم، اشیاء، احساسات و افکار مذهبی شرق خوشحال است و از سوءظن خودداری میکند، زیرا خودش مسلمان است.»
گوته برای درک بهتر اشعارش، بخش «یادداشتها و رسالهها» را اضافه کرده است. از نظر او، خوانندگان باید این را درک کنند که حتی در شرق، نظرات متفاوت هستند. در همین ارتباط، شارلوت، همسر فردریش شیلر در نامهای نوشت:«ارتباطات گوته با شرق برای ما بسیار لذتبخش است؛ زیرا ما از طریق او میتوانیم با این دنیای عجیب آشنا شویم.»
گوته کاری را انجام میدهد که امروزه بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز داریم: او بدون در نظر گرفتن قضاوتها، به آموزش شرق و اسلام میپردازد. گوته آموزههای اسلامی را به لباس، ممنوعیت الکل و سایر آداب و رسوم، تقلیل نمیدهد، بلکه ثروت معنوی اسلام را برای مخاطبان آلمانیزبان ترسیم میکند. او در 11 مه 1827به کارل فریدریش تسلتر، آهنگساز آلمانی نوشت:«در این شرایط، اشعار جدیدی برای دیوان جمعآوری میکنم. دین محمد، اساطیر و آداب و رسوم شرقی، فضای مناسبی در اشعار من ایجاد میکنند.»
گوته دانش خود را با خواندن قرآن، سخنان پیامبر (ص) و سایر آثار شرقی گسترش داد و از آنها الهام گرفت. او مجله گنجینههای شرق، تاریخ سخنوری زیبای ایران و قابوسنامه را خواند. این آثار، گوته را با افکار نویسندگان مسلمان آشنا کرد. بنابراین برای هر مسلمانی که آثار گوته را میخواند، همیشه نکات مشترک زیادی با آثار اسلامی وجود دارد.
علاقه او به آموزههای اسلامی و محتویات آن تنها به شعر محدود نمیشد. او همچنین به نوشتههای فلسفی و عاشقانه هم علاقه داشت. او هیچوقت از اینکه در نامههایش بر توانایی و تأثیر آموزههای اسلامی و شاعران و اندیشمندان مسلمان تأکید کند، خسته نشد. به نظر میرسد که این تلاش برای انعکاس توانایی افراد دیگر، امروزه از بین رفته است.
اسلام چیست؟
اسلام برای گوته چه معنایی داشت؟ پیش از هر چیزی، آنطور که در نامهای نوشته است، یک منبع قدرت شخصی بود:« من نمیتوانم چیز زیادی بگویم، جز اینکه سعی میکنم خودم را در اینجا از طریق اسلام حفظ کنم.» با مطالعه گسترده بر روی شاعران، متفکران و محققان مسلمان، او ابعاد دیگری از اسلام را پیدا میکند. گوته در نامه به دوست خود هاینریش میر نوشته شده است:« همراهی با اسلام سخت نخواهد بود، اگر ما نسبت به گذشته آسانتر بگیریم.»
برای گوته، اسلام یک قطبنمای اخلاقی است که افراد میتوانند از طریق آن سطح معنوی خود را ارزیابی کنند:« نظام فلسفی محمد، مقیاسی است که فرد از طریق آن میتواند بفهمد در چه سطح معنوی قرار دارد.»
گوته تلاش کرد آموزشهای اسلامی را از دیدگاه یک مسلمان به دست آورد، اما آثار او نشان میدهد که او در این آموزش تنها نبود. او همچنین توانست مخاطبانش را دعوت کند که این کار را انجام دهند. بنابراین، ملک الشعرای آلمانی روشی را به ما نشان داد که میتواند در بحثهای کنونی درباره اسلام نیز به ما کمک کند.
انتهای پیام