به گزارش ایکنا، سال هاست که در خصوص برخی از عبادات و مناسک، مثل حج و نماز جمعه میشنویم که عبادی سیاسی هستند. این واژه نوساخته را شاید برخی نپسندند، اما مهمتر از ساختِ لفظیِ این واژه، محتوایی است که در آن نهفته و به ما القا کرده است. حمید رضا شریعتمداری، عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب در یادداشتی با عنوان «حج ابراهیمی در میانه عبادت و سیاست» به تبیین این مسئله پرداخته است؛
در اینکه درونمایه پیام دینْ توحید و خدامحوری است و خصیصه کانونی همه تعالیم و رفتارهایی که در دین مورد توجه قرار میگیرد، معناداری و معناگراییِ آنها به معنای تقرب به آن حقیقت متعالی است، تردیدی نیست، اما حتما میان دستورات و آموزههای دینی از این جهت که به خلوت ذهن و دل، مربوط میشوند یا به رفتارهای جوارحی و در میان این رفتارها، کدامیک فردی و کدامیک جمعی هستند، تفاوتهایی وجود دارد.
اینکه مثلا خدا را تشبیهی بشناسیم و بپرستیم یا تنزیهی، روی آوردی است که کاملا از سنخ عقد القلب است یا حداکثر در نوع یا کیفیت عمل ما تاثیرگذار است و نیز اینکه باید از عجب و خودشیفتگی بپرهیزیم یا طهارت و نجاست را رعایت کنیم یا به نوافل یومیه، پایبند باشیم، هیچکدام از اینها پیوند روشنی با نمادها و نمودهای عینی و اجتماعی ندارند. اما زمانی که نماز جماعت را مورد توجه قرار میدهیم، میبینیم که در آن، جمع بودن جایگاه درخوری دارد و نمیتوان آن را به صرف رابطهای بین بنده و خدا تحدید و تعبیر کرد. این نمود و نماد عینی و تظاهرات اجتماعی را در نماز جمعه آشکارتر میبینیم. در این مورد، کمی به عرصههای سیاسی هم نزدیک میشویم، آنگاه که به تجمعی گستردهتر و متمرکزتر از یک نمازجماعت معمولی توجه میشود و از امام جمعه خواسته میشود که سلاح بر دست بگیرد و به مسائل روز جامعه بپردازد.
اما زمانی که حج را با تعالیم و مضامینش مورد وارسی قرار میدهیم، در مییابیم که فراتر از خصیصه معنوی و عبادی اش، از تظاهرات عینی و جمعیای برخوردار است که هرگز یک حاجّ نمیتواند فارغدلانه در عالم خویشتن غرقه شود و از این بعد جمعی و از اختلاط با دیگران چشم بپوشد و از شهود "منافع لهم" دست بشوید. این همدلی و همرنگی در کنار توجه به منافع مسلمانان، آنگاه که قرار است رسالت برائت از مشرکان را نیز به دوش بکشد، حتما به حج جنبه و خصیصهای میبخشد، متمایز با یک عبادت فاقد جنبه جمعی یا یک عبادت جمعیِ فاقد سوگیری سیاسی.
بنابر این کاملا موجه است که حج، این جمعیترین و این بزرگترین تجمع عبادیِ اسلام را منسکی عبادی سیاسی بدانیم، اما آنچه نباید مغفول بماند این است که:
۱. در تفکر و تلقی اسلامی، همه کنش ها، به ویژه اعمال عبادی ولو جنبههای به اصطلاح، "یلی الخلقی" هم داشته باشند، حتما باید تحت الشعاع جنبه اصلی، یعنی عبادی بودن باشند. به عبارت دیگر، همان جمعی یا سیاسی بودن باید در خدمت معنویت و خداجویی قرار بگیرد و هرگز نباید برتری جوییهای قومی یا حتی مذهبی و طائفی سائقهی یک عمل عبادی بشود. از این منظر، هر اقدامی که "لله" و در راستای منافع عمومیِ همه مسلمانان نباشد و بر فضیلت و معنویت خودِ کنشگر و دیگر مسلمانان نیفزاید، هیچ ارزشی ندارد و اخلال در فریضه خواهد بود؛
۲. سیاسی بودن یک عبادت یا هر کنشی که قرار است همزمان دینی یا معنوی هم باشد، هرگز به معنای تبعیت از اهداف و تصمیمات سیاسی یک کشور یا بلوک سیاسی نیست. سیاسی بودن در این مقوله ها، یعنی اهتمام به امور مسلمین، تصمیم گیری برای مصالح عمومی مسلمانان، حمایت از مظلومان و محرومان جهان اسلام، جبهه گیری در برابر دشمنان کیان اسلامی و کوشش برای اصلاح میان مسلمانان متنازع و درگیر، نه کوشش برای پیشبردِ سیاست یک کشور در برابر دیگر کشورها.
انتظار میرود که مسلمانان در سپهر حج از دغدغههای بومی و محلیِ خود فارغ شوند و به مصالح والاتر بیندیشند. در حجِ پیش رو، میزیبد که کشورهای اسلامی منازعات داخلیِ خود را فروبگذارند و به جای تخاصمِ اهل النار و به جای پناه بردن به این یا آن کشور بیگانه، برای مشکلات و منازعات فیمابین چاره جویی کنند. ما در مقام یاری برادران که شامل همه اهل قبله و همه مومنان (ولو طائفهای از آنها بر دیگری بغی کرده باشد) میشود، باید به مظلوم و ظالم کمک کنیم (أنصر أخاک ظالما أو مظلوما). یاری مظلوم به رهانیدن وی از دست ستمگر است و یاری ظالم به بیرون کشاندن وی از این تیه ضلالت و جنایت است. ما اگر میبینیم که یک کشور اسلامی در باتلاقی که خودش با زیاده طلبی و بی تدبیری اش فراهم آورده گرفتار شده است، به جای آنکه بر او بخندیم و طعن بزنیم یا منتظر فلاکت بیشتر او و طبعا مرارت بیشتر مظلومان باشیم، باید برویم و دست او را بگیریم و به گونهای که از این بی آبروتر نشود، پایش را از آن باتلاق بیرون بکشیم و به رنج و محنت برادران مسلمانِ مظلوم پایان بدهیم.
در پایان این نوشتار، باید سپاسگزار همه دولتهایی باشیم که به رغم همه منازعات منطقهای شان، دامان حج تمتع را از این تخاصم برکشیدند و همگی برای برگزاری هرچه بهترِ حج از هیچ کوششی فروگذار نشدند و نمیشوند. امید میرود که از این فرصت، استفاده بهینه شود و دیپلماسی مذهبی در خدمت اهداف و مصالح اسلامی قرار بگیرد و هر کدام از ملتها و دولتها به جای پیشبرد منافع سیاسیِ خاصِ خود، به مصالح عمومی مسلمانان بیندیشند و مثلا معضل سوریه را به جای ژنو و مسکو در مکه و مدینه حل کنند و فاجعه یمن را به جای واسطهها و پایتختهای غربی، با همت و نگاه اسلامی به پایان برسانند!
و ماذلک على ألله بعزیز