بیژن عبدالکریمی، دانشیار گروه فلسفه دانشگاه آزاد در گفتوگو با خبرنگار ایکنا؛ با انتقاد از سیستم آموزش و پرورش نسبت به این موضوع که با برداشتن امتحان، رقابت از میان دانشآموزان رخت بسته است، گفت: این رویکرد فاجعه بزرگی است که سبب شده دانشآموزان انگیزه مطالعه و یادگیری نداشته باشند و به راحتی قبول شوند.
وی با بیان این مطلب که فرزندش در این مقطع تحصیل میکند و با چنین رویکردی مواجه است، افزود: به عقیده من این شیوه باید برداشته شود و از میان برداشتن امتحان مناسب نیست. حتی این شیوه در دانشگاهها نیز به کار گرفته شدهاند که سبب بروز و مواجهه با بیسوادی مطلق شدهایم.
عبدالکریمی درباره فلسفه و ضرورت آموزش قرآن در مدارس عنوان کرد: سیاستهای آموزش و پرورش ما در بسیاری از روندهایی که در پی گرفته، شکست خورده است و نیازمند بازبینی و تغییر بینش است. شاید دلیل اینکه درس قرآن را برای دانشآموزان پایه اول ابتدایی ارائه کردهاند که هنوز این کودکان زبان مادری را نمیدانند، مبتنی بر این پیش فرض باشد که ذهن کودکان میتواند در دوران ابتدایی آمادگی بیشتری برای پذیرش آیات الهی داشته باشد.
وی با تاکید بر اینکه این رویه مناسب نیست، اظهار کرد: مخالفتی برای ارائه و انتقال آموزههای دینی به کودکان و دانشآموزان ندارم، ولی شروع این شیوه با خواندن قرآن مناسب نیست. باید ابتدا در دانشآموزان عطش ایجاد کرد تا خودشان به این کار راغب شوند.
عبدالکریمی توضیح داد: ما بدون اینکه در دانشآموزان عطش ایجاد کنیم و میزان علاقهمندی کودکان به این حوزه را بفهمیم، نسبت به آموزش قرآن اقدام کردهایم. استفاده از این روش سبب واکنش منفی دانشآموزان در دوران راهنمایی و دبیرستان و سپس دانشگاه میشود که از دغدغه آنان به دلیل بهرهگیری از این روش ناشی میشود.
وی با اشاره به اینکه نوعی ظاهرگرایی کشورمان را فرا گرفته است، گفت: نمیدانم بر اساس و مطابق کدام فعالیت کارشناسی این اقدام در دست انجام است.
او در پاسخ به اینکه آیا نمیتوان از چنین آموزشی که سالها پیش در قالب مکتبخانهها ارائه میشد، به عنوان ایدهای برای استفاده آموزش و پرورش از این روش یاد کرد، بیان کرد: این اقدام، قیاس معالفارق است. مکتبخانهها در آن دوران در زیستجهانی بودند که این زیستجهان با این مراکز و خانوادهها و روح کلی فرهنگ، همه همسو بودند.
وی در ادامه این مطلب توضیح داد: زیستجهان امروز ما دگرگون شده است. کودکان ما در فضای مجازی، اجتماع و خانواده تعالیم را یاد میگیرند. این اقدام مانند آن است که شیوه مکتبخانه از دوره تاریخی دیگری برای این دوره مورد استفاده قرار گرفته و وارد مدارس شده است که خطای بزرگی است.
عبدالکریمی با تاکید بر اینکه امروز با عقلانیتی جدید مواجه هستیم که اندیشههای دیگری در آن مطرح است، درباره دلایل مخالفت خود با این روش که از سوی برخی از کارشناسان پیش از این مطرح شده است، اظهار کرد: در اصل نوعی صورینگری در فرهنگ ما وجود دارد. اگر تعالیم دینی نیز به تصویب آموزش و پرورش برسد که در مدارس تدریس شود، باید به نحوی این کار انجام شود که با روح و جان دانشآموز ارتباط بگیرد.
وی تصریح کرد: متاسفانه درکی از این امر در نظام آموزشی ما وجود ندارد که امر دینی با جان و روح دانشآموز عجین نیست و با مطرح کردن آن نمیتوان این موضوع را به پیش برد و نهادینه کرد. باید با استفاده از روشهای روزآمد با روح کودکان ارتباط گرفت. متاسفانه نظام آموزشی ما فاقد چنین دانش و خودآگاهی است که چطور باید با استفاده از شیوههای جدید با روح دانشآموزان ارتباط برقرار کند.
عبدالکریمی اظهار کرد: در نظام تفکری که در جامعه آموزشی و تئوریک ما وجود دارد، دین، امری معنوی و شامل پارهای از آموزههاست که در شکل بسیار صوری تحقق مییابد و انتظار میرود که کودکان آن را بیاموزند. متاسفانه از آنجا که حقیقتجویی وجود ندارد، مسئولان فقط میخواهند موقعیت اداری و موقعیت خود را با اجرای این گونه موارد حفظ کنند و همین موضوع سبب بروز شکستهای بسیاری در این رابطه شده است و نمیدانم چرا درس عبرت گرفته نمیشود.
وی همچنین با اشاره به کتاب قرآنی که در این پایه تدریس میشود با این مشخصات که قطع رحلی دارد و ضمن شروع با کلمات قرآنی، به آیات و سورههای کوچک قرآن ختم میشود و بنا به آنچه در کتاب بیان شده که نیازی به حفظ آیات و سور از سوی دانشآموزان نیست، گفت: اساس زبان مادری ما امری بسیار مهم است. امروز آموزش و پرورش ما با بحران بسیار جدی و نوعی بیمعنی شدن مواجه است.
عبدالکریمی تصریح کرد: متاسفانه با از میان رفتن رقابت و نبود امتحان میان دانشآموزان، یک نوع مسئولیتگریزی نیز وجود دارد؛ به این معنی که با نبود آزمون، نمیتوان از هیچ طریقی متوجه شد که معلم تا چه میزان مطالب را به دانشآموز یاد داده است. نیازمند بازنگری در این حوزه هستیم. آموزش و پرورش کنونی فاقد این تدابیر است.
انتهای پیام
ضمن تشکر از پیگیری موضوع "" کتاب قرآن پایه اول ابتدایی در بوته نقد""
اولا - موضوع بحث را به روال ۲۲ مصاحبه قبل برگردانید.
ثانیا - اجمال بحث در مقدمه کتاب و تفصیل آن در مقدمه کتاب مبانی آموزش قرآن دوره ابتدایی به تفاوت های عمده روش مکتب خانه ای که با روش های مورد استفاده در کتاب اشاره شده است.
رویکرد حاکم بر اهداف : جامعیت اهداف برنامه درسی لست و نه تنها خواندن بدون فهم و درک - بررسی محتواهای کتاب ها به خوبی بیانگر این معناست.
رویکرد حاکم بر روش ها : ایجاد و تقویت انس دانش آموزان با قرآن است. داستان های مناسب اشعار کودکانه نقاشی ها متناسب با نیاز و ذایقه ایشان و صوت کودکانه سوره های کتاب درسی همه و همه مبتنی بر روان شناسی همین مقطع سنی است.
در پایان ضمن تشکر از همه سروران صرف بیان ادعا تنها به سیاه نمایی موضوع می انجامد و نه کمک به اصلاح آن
با احترام
رضا نباتی