به گزارش ایکنا؛ نشست رونمایی کتاب «مکتب اجتهادی آخوند خراسانی» اثر آیتالله سیدمصطفی محققداماد شب گذشته 26 آبان ماه با حضور غلامحسین ابراهیمی دینانی، اکبرثبوت، رحیم نوبهار و حجتالاسلام داوود فیرحی در کتابخانه ملی برگزار شد. در آغاز این نشست که همزمان با هفته گرامیداشت کتاب و کتابخوانی با حضور اهالی علم و فرهنگ و ادب در کتابخانه ملی برگزار شد، اکبر ثبوت، تاریخدان و پژوهشگر تاریخ اسلامی، به ایراد سخن پرداخت.
ثبوت ضمن طرح این مسئله که آیا پیروان سایر مذاهب در قیامت مورد مؤاخذه قرار میگیرند؟ تصریح کرد: دقیقترین و جامعترین بحثی که در این موضوع بیان شده در کتاب میرزای قمی است. میرزای قمی دیدگاه روشنگرانه در این مسئله داشت و گفته که حکم مقلدان سایر مذاهب مانند مقلدان شیعه در اصول اعتقادی است و خداوند آنها را مؤاخذه نمیکند.
وی به بیان نظرات خود پیرامون کتاب پرداخت و اظهار کرد: در وهله نخست به اصحاب فکر تبریک میگویم که روزگار غربت آخوند خراسانی به سر آمده است، آن هم به دست یک فقیه، فیلسوف و حقوقدان که دنیا را میشناسد. این کتاب گامی مهم در عرصه شناسایی یکی از بزرگترین مغزهای تاریخ ماست که ناشناخته مانده است. امیدوارم که در این راستا گامهای بعدی نیز برداشته شود.
ثبوت افزود: وقتی کتاب را خواندم به گفتوگویی از جاحظ برخوردم. به نظرم موضوع این گفتوگو در کتابهای اصولی ما به ویژه در کتاب «قوانین» میرزای قمی مطرح شده است. متأسفانه کتاب «قوانین» در حال حاضر منسوخ شده و اساساً علم در زمان ما منسوخ شده است. موضوع این گفتوگو این است که آیا کسی که از مذهب و دین حق پیروی نمیکند در برابر خداوند مورد مؤاخذه و عقاب است یا خیر؟ بسیاری از علما از ابعاد مختلف به بررسی این قضیه پرداختهاند.
وی ادامه داد: مفسران ذیل آیاتی از قرآن که به بحث درباره مستضعفان فکری اختصاص دارد، به بررسی این موضوع پرداختهاند. همچنین در کتب حدیثی نیز در روایاتی درباره مستضعفان فکری به این مسئله پرداخته شده است. در کتابهای اصول فقه مانند «رسائل» شیخ انصاری نیز در این مورد بحث شده و به نظرم تفصیلیترین بحث در این موضوع را میرزای قمی در مباحث تقلید کتاب «قوانین» بیان کرده است.
ثبوت در ادامه به سخنان میرزای قمی پرداخت و گفت: میرزای قمی درباره کسی که از آیین حق پیروی نمیکند میگوید که چند فرض قابل تصور است؛ نخست آنکه آیا اساساً آن شخص میداند باید از آیینی پیروی کرد یا اینکه نمیداند باید پیرو آیینی باشد؟ فرض دوم مربوط به کسی است که میداند باید از آیینی پیروی کرد، منتها تصور میکند فلان آیین آیین حق است؛ لذا به اعتبار حق بودن آن آیین به پیروی از آن میپردازد. فرض سوم این است که کسی میداند این آیین باطل است و میداند نباید از آیین باطل پیروی کرد. همچنین آگاه است که باید از آیین حق پیروی کرد. با وجود این از روی عناد از آیین باطل پیروی میکند.
پژوهشگر علوم اسلامی یادآور شد: میرزای قمی در پایان بحث خود به این نتیجه میرسد که در میان این چند حالت فقط کسی معاقَب و مورد مؤاخذه است که میداند باید از آیین حق پیروی کرد و آیینی که از آن پیروی میکند آیین باطل است اما باز هم از روی عناد و سرکشی از آن تبعیت میکند. میرزای قمی در ادامه تصریح میکند که اکثریت قریب به اتفاق مردمی که از آیینها پیروی میکنند جزو دسته آخر نیستند؛ یعنی به اعتقاد ایشان عموم مردم یا نمیدانند باید از آیینی پیروی کرد یا آیین حق را نمیشناسند و یا تصور میکنند آیینی که از آن پیروی میکنند حق است.
وی در ادامه تأکید کرد: میرزای قمی در ادامه بحث تقلید را مطرح میکند و صریحاً اعلام میکند که تقلید در اصول اعتقادی جایز نیست. این در حالی است که عموم مردم در اصول اعتقادی خود مقلد هستند. فرض بگیریم یک گروهی مقلد نباشند ولی اکثریت مردم در اصول دین مقلدند؛ یعنی نگاه میکنند فلان واعظ یا فلان عالمی که او را به علمیّت میشناسد درباره یک مسئله، مثلاً مسئله خلافت پس از پیامبر(ص) چه میگوید. آنگاه همان را قبول و از آن پیروی میکنند. با خود میگویند حتماً این عالم تمام دعاوی طرفین را شنیده و سخن او در این باره حجت است. در این صورت دیگر کسی نمیرود تا مسئله امامت را با دلیل اثبات کند.
اکبر ثبوت در ادامه سخنان خود به توضیح درباره دیدگاه میرزای قمی پرداخت و گفت: میرزای قمی در ادامه به طرح این سؤال میپردازد که آیا خداوند شیعیان را به خاطر تقلید در اصول اعتقادیشان به جهنم میبرد؟ ایشان میگوید هرگز چنین نیست. میرزای قمی تصریح میکند که مقلدان سایر مذاهب هم همین حکم را دارند؛ یعنی همانطور که خداوند مقلدان شیعه را عذاب نمیدهد و آنها را مؤاخذه نمیکند که چرا با دلیل و منطق دنبال حق نبودید، همانگونه پیروان و مقلدان سایر مذاهب را مؤاخذه نمیکند. ایشان در نهایت میگوید که با دو نوع کافر مواجه هستیم؛ کافر فقهی و کافری که خداوند او را عذاب میدهد. مورد نخست تمام کافران را دربرمیگیرد و از بابت کافر بودنشان یکسری احکام خاص برایشان مترتب است، اما کافری که خداوند او را عذاب میدهد صرفاً کافری است که آیین حق برایش روشن و آشکار است اما از روی عناد از پذیرش آن سر باز میزند.
وی در پایان اضافه کرد: میرزای قمی از این هم جلوتر میرود و میگوید افرادی که به حقانیت دینشان ایمان دارند اگر در جهت دفاع از آن دین در مقام جنگ برآیند، گناه نکردهاند. اما از این جهت که ناگزیریم با آنها بجنگیم و خطرشان را دفع کنیم، حکم مسئله مانند جایی است که غیرمسلمانان گروهی از مسلمانان را به صورت سپر انسانی در مقابل خود قرار دهند تا آسیب نبینند. در آن صورت با آنکه آگاهیم این افراد بیگناه هستند اما راه دیگری برای مقابله و رهایی نداریم جز آنکه با آنها ستیز کنیم. بنده حداقل 80 صفحه از کتاب آخوند خراسانی را به این بحث اختصاص دادم. باز هم تأکید میکنم دقیقترین بحث در این موضوع را میرزای قمی بیان کرده است.
انتهای پیام