به گزارش خبرنگار ایکنا؛ نشست علمی «سنجشپذیری و مقیاسسازی در تحلیل مفاهیم قرآنی»، شب گذشته، ۳۰ اردیبهشت، در مصلای امام خمینی(ره)، محل برگزاری بیستوهفتمین نمایشگاه بینالمللی قرآن، برگزار شد.
احدفرامرز قراملکی، استاد گروه کلام و فلسفه اسلامی دانشگاه تهران، در این نشست به طرح بحث در زمینه «سنجش اخلاق» پرداخت و بیان کرد: همان طور که در عنوان بحث نشان میدهم، صرفاً طرح مسئله میکنم. چه اینکه این داستان سنجش اخلاق بسیار پردامنه است که در این دقایق فقط فرصت در این حد است که طرح مسئله کنم.
سنجش اخلاق و ورود به حریم خصوصی
قراملکی تصریح کرد: وقتی میگوییم سنجش اخلاق، چند علامت سؤال داریم که میخواهم آنها را مطرح کنم؛ آیا اصلاً سنجش اخلاق کار درستی است؟ آیا باید این کار را بکنیم؟ آیا سنجش اخلاق، خدایی کردن در میان بندگان نیست؟ این خداست که به حساب بندگان میرسد و اگر بخواهیم سنجش اخلاق کنیم آیا خدایی نکردهایم؟ آیا سنجش اخلاق ورود به حریم خصوصی افراد نیست؟ آیا میتوان امور وجدانی و کیفی و درونی را کمی کنیم و اندازه بگیریم؟
این استاد دانشگاه تهران بیان کرد: وقتی پای سنجش اخلاق به میان میآید، انواع سؤالات را داریم و بد نیست این مطلبی را که مفسران ذیل آیه ۲۸۴ سوره بقره: «لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْضِ وَ إِنْ تُبْدُوا مَا فِی أَنْفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحَاسِبْکُمْ بِهِ اللَّهُ فَیَغْفِرُ لِمَنْ یَشَاءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»، گفتهاند مطرح کنم. میگویند که ابن عمر وقتی ماه رمضان بود و تلاوت روزانه قرآن داشت، به این آیه که رسید، حالش منقلب شد و به سر و صورت میزد و گریهها میکرد و میگفت وای! هلاک شدیم. چرا؟ چون قرار است که خداوند به هرچه داریم حسابرسی کند و آنچه پنهان و آشکار میکنیم را مورد بررسی قرار میدهد. حالِ خیلی دگرگون شده او را به ابنعباس گزارش دادند و ابنعباس نیز گفت که خدا رحم کند بر او، این آیه وقتی نازل شد، خیلی از مسلمانان بر خود لرزیدند و به پیامبر(ص) شکایت کردند. حتی داستان را آن قدر هنرمندانه کردهاند که گفتهاند، آیه ۲۸۶ سوره بقره این آیه را نسخ کرده است، اما نفهمیدند که این آیه اِخبار است و نه اِنشا که بتواند نسخ شود.
قراملکی افزود: این ماجراها نشان میدهند که سنجش اخلاق اضطرابآور و امنیتستان است. آن وقت باز هم میتوانیم سنجش اخلاق را مطرح کنیم؟ این واکنشی است که در جامعه رواج دارد. به همین دلیل دانش سنجش اخلاق در ایران متولد نشده است؛ بنابراین بحث خود را با مقاومتی که در مقابل سنجش اخلاق است شروع میکنم.
دو دلیل برای نیاز به سنجش
وی با طرح این پرسش که بالاخره نیاز به سنجش اخلاق داریم یا خیر؟ گفت: از چند حیث نیاز به سنجش اخلاق داریم که میخواهم آنها را مطرح کنم؛ نخست اینکه گفتهاند: «حاسِبُوا اَنْفُسَکُم قبلَ اَن تُحاسَبُوا» و همچنین امام کاظم(ع) فرمودند: «لیس منا من لم یحاسب نفسه». محاسبه از حساب است و از کمیتسازی است که همراه با سنجش و نقد است و اگر به محاسبه نفس نیاز داریم، به سنجش اخلاق هم نیاز داریم. نکته دوم اینکه چیزی به نام اختیار داریم که از کلمه خیر است و به معنا انتخاب خیر. مگر میشود که در منطق ترجیح، انتخاب خیر را بدون سنجش انجام داد؟ هر چیزی را که بخواهیم اختیار کنیم، نیاز به منطق ترجیح داریم که بنیانش سنجش است. میخواهیم همسر و رفیق اختیار کنیم، باید بدانیم که گزینه مناسب کیست و بدون سنجش نمیشود.
قراملکی گفت: این را از آپولوژی افلاطون بخوانم که خطابه دفاعیه سقراط در محاکمه اوست که به اعدام محکومش کردند. سقراط از دست سوفیستها ناله میزد که چرا مزد میگیرند و میگوید که کالیاس را دیدم که برای سوفیستها پول خیلی زیادی داده بود. به کالیاس خطاب میکند که اگر پسران تو گوساله بودند و تو میخواستی کسی را پیدا کنی که آنها را پرورش دهد به دنبال مُهتری که بَلد باشد میرفتی، اکنون که آدمیزاد هستند کدام کَس را برای آموزش آنها در نظر گرفتهای که بتواند فضیلت انسانی را به آنها آموزش دهد؟ سقراط همان زمان میگوید که نباید فرزند را به هر کسی سپرد؛ لذا وقتی آموزگار انتخاب میکنیم باید او را بسنجیم که اهلیت دارد یا خیر و این یعنی سنجش. بنابراین، دومین دلیل نیاز به سنجش، نیاز به انتخاب و اختیار است.
شایستهسالاری فدای شبهدموکراسی
این استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: حالا این را عمومیتر کنید و بگویید جذب منابع انسانی که در این کار مبانی مهمی وجود دارد؛ یکی اینکه باید طوری باشد که جذب مناسب بر آموزش تقدم یابد؛ مثلاً در گذشته میگفتند که هر کسی، هرچه بلد بود جذب کند و اگر هم مثلاً زبان بلد نیست اهمیتی ندارد، چون در سازمان کلاس میگذاریم و یاد میگیرد، اما حالا میگویند اول که استخدام میکنید، ببینید مثلاً زبان بلد است یا خیر؛ یعنی جذب مناسب را بر آموزش تقدم میدهیم. دوم اینکه پیشگیری مقدم بر درمان است؛ یعنی اگر آدم درستی بیاوریم، فردا دزدی نمیکند؛ یعنی به جای اینکه اختلاس را درمان کنیم اول جذب را مناسب قرار میدهیم و جذب مناسب هم نیاز به سنجش دارد. کالینز، دانشمند مدیریت استراتژی، میگوید که تا آدم مناسب ندارید، کاری را شروع نکنید، اما آدم مناسب را نیز با سنجش میتوان شناخت و مهمتری سوی آن نیز سنجش اخلاقی است که این مورد نیز سومین دلیل نیاز به سنجش اخلاق است.
قراملکی تصریح کرد: انتخاب مدیر شایسته که امروزه بسیار مهم است، اما در دانشگاههای کشور این طور شده است که دولت راستگرا مدیران را منصوب کرده است، اما دولتهای چپگرا گفتند که استادها رأی دهند و انتخاب کنند. دنیای علم به هر دو میخندد، برای اینکه شما باید مدیر شایسته را انتخاب میکردید و شایستهسالاری را فدای شبه دموکراسی کردهاید. اولاً کارکنان که حق رأی ندارند. لذا دانشگاهها فدای این بازیها میشوند، چون نرسیدهایم به اینکه مدیر شایسته باید شایستگیاش احراز شود؛ یعنی سنجش شایستگیها. پس در نتیجه این هم دلیل چهارم برای اینکه نیاز به سنجش داریم. این سخن از یک آمریکایی است که میگوید موفقیت و شکست سازمان به کمالات و فضیلتهای رهبری وابسته است و نه تیزهوشی مدیریتی؛ یعنی سازمانها، به کسانی نیاز دارند که فضیلت در آنها نهادینه شده است و این نیز سنجش میخواهد؛ بنابراین این مورد هم دلیل دیگری برای نیاز به سنجش است، چون باید انتصاب انجام شود.
ممیزات اخلاقی در فرایند تصمیمسازی
این استاد دانشگاه تهران در ادامه افزود: مورد دیگر بررسی اخلاقی سیاستگذاری است که امروزه وقتی میخواهند مثلاً نظام سلامت را متحول کنند، متخصصانی را میآورند که این سیاست جدید را بررسی میکند و برای آن پیوست اخلاقی تهیه میکنند که بدون سنجش امکانپذیر نیست. همچنین مورد دیگر ممیزات اخلاقی در فرایند تصمیمسازی است. تصمیمسازی فرایند اکتشاف جمعی است که نیاز است بدانیم که این تصمیم، آیا اخلاقی هست یا نیست و فرقی هم ندارد که در سطح خانواده یا سازمانی باشد. همچنین ممیزی اخلاقی اسناد و فرایند را هم میتوانم اضافه کنم. بسیاری از سازمانها به این دلیل نبود این مسئله موجب شده که چاپلوسی و ... در آنها بیشتر شود. در حالیکه اگر این فرایندها را به متخصص اخلاق میدادند و او ممیزی میکرد، میتوانست اینها را پیشبینی کند. از دیگر موارد نیز ارزیابی اخلاقی وضعیت موجود سازمان است؛ یعنی ارزیابی کنیم که سازمان اکنون در کجا ایستاده است و وجه دیگر نیز ارزیابی اخلاقی برنامه و عملکرد است.
وی در ادامه تصریح کرد: در نتیجه باید بگویم که نیاز به ارتقای اخلاقی داریم که این نیز به سنجش اخلاقی نیاز دارد. اگر در سطح فردی، خانوادگی، سازمانی و اجتماعی نیاز به ارتقا و رشد اخلاقی داریم، پس به سنجش اخلاقی نیاز داریم؛ لذا نیاز به رشد، نیاز به سنجش اخلاقی است، اما نیاز به سنجش اخلاقی نیاز به دانش سنجش اخلاقی است. در کشورمان به شدت نیاز به سنجش اخلاقی را احساس میکنیم که البته از طرفی این دانش گامهای اولیهای را دارد شروع میکند.
قراملکی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه سنجش اخلاق، گروههای مختلفی دارد، بیان کرد: گاهی منش اخلاقی را سنجش میکنیم، یعنی آن منش و ملکه نفسانی و خلق فردی را میسنجیم و گاهی نیز سبک رفتاری را میسنجیم و نمره میدهیم؛ مثلاً ممکن است که یک نفر مالک بانک باشد و بخواهد برای سه بخش مدیر عاملی و دو بخش دیگر مدیر انتخاب کند. در اینجا نیاز دارد که این افراد، امانتدار باشند، اما آیا این امانتداری در یک سطح است؟ خیر، امانتداری سطوح مختلفی دارد و باید بدانیم که مثلاً امانتداری این شخص مناسب با مدیرعاملی هست یا نیست. گاهی نیز بحث ممیزی اخلاقی اسناد و فرایندها مطرح میشود و گاهی نیز حسابرسی اخلاقی است.
این استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: بنابراین جامعه به شدت به سنجش اخلاق، در ابعادی که ذکر شد، نیاز دارد. نیاز به سنجش اخلاق نیاز به ارزشداوری دارد. یعنی باید در اینجا ارزشداوری کنیم که این فرد، امین است یا خیر. امانتداریاش نیز چقدر است؟ در جامعه ارزشداری فراوانی داریم شما تصور کنید که کافی است در خانوادهای خواستگار وارد شود، آن وقت است که همه افراد ارزشداوری میکنند، غافل از اینکه ارزشداوری مسئولیت شرعی دارد. مگر اینکه با سنجههای یقینی باشد؛ بنابراین همیشه شناور هستیم در ارزشداوریها و ارزشداوریهای بدون ملاک میتواند مشکل ایجاد کند.
قراملکی بیان کرد: بنابراین، اینکه آیا سنجش اخلاق رواست یا ناروا، جوابش این است که بستگی دارد که چطور باشد. اگر منضبط نباشد و رها و سلیقهای باشد، طبعاً این سنجش اخلاق نارواست، اما اگر منضبط باشد خیر. در نتیجه سنجش اخلاق نیاز مبرم زندگی فردی و خانوادگی و سازمانی ماست، اما به شرط اینکه منضبط باشد. یعنی در چارچوب رویکردی علمی باشد و ضوابط و چارچوب نظری معینی داشته باشد و سنجش اخلاق، حداقل به اندازه بازی فوتبال باید مهم باشد. در واقع نارشتگی فاجعه بزرگی در سنجش اخلاق است و به جایی رسیدهام که از طرفی سنجش اخلاق نیاز مبرم ماست و از طرفی نیز نارشتگی یعنی فرار از روشها وجود دارد. اگر سنجش اخلاق روشمند نباشد خود فاجعه و خدایی کردن روی زمین است.
سنجش بدون روش فاجعه است
این استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: در آییننامه ارتقای هیئت علمی اساتید ماده یک فرهنگی که اضافه شد. بند ششم عبارت از پاکدستی و ... است که پاکها را میسنجند و چند نفر از اعضای هیئت علمی جمع میشوند و بعد میگویند فلانی میخواهد دانشیار شود پاک است یا نیست. این فاجعه است. اگر ضابطه نباشد و هر کسی از هر دری آمد و یک اندازهگیری داشت همین میشود. منظور بنده از منضبط بودن انضباط اخلاقی و روشی است، یعنی از یک طرف باید اخلاقی عمل کنیم که بنیان این اخلاقی عمل کردن، تقوا و احتیاط است و از طرف دیگر باید روشمند عمل کنیم؛ یعنی سنجش اخلاقی نیازی به دیسیپلین دارد، یعنی نیاز به دیسیپلین در حوزه معرفتی و یکی نیز در یک حرفه است. در واقع حساب و کتاب و ضابطه داشتن است.
وی در ادامه بیان کرد: دیسیپلینهای مختلف در سنجش اخلاق وجود دارد که یکی از آنها روانشناسی است. یک رویکرد تجربی ضابطهمند و دقیق است. دیسیپلین دوم جامعهشناسی است که امروز جامعهشناسان از وضعیت اخلاقی گروههای اجتماعی میخواهند اندازهگیری کنند. یکی نیز حسابرسی اخلاق است که نباید با حسابرسی اخلاقی اشتباه شود و دیسیپلین دیگر ارزیابی است و کسانی که در مدیریت ارتقا هستند، حتماً ارزیابی اخلاقی را بخشی از کار خود میدانند. همچنین حوزهای به نام «اِپی ژنتیک» داریم که میزان تأثیر محیط را در خوانش ژنها در رفتار اخلاقی میسنجد. لذا از این حوزه نیز میتوانیم استفاده کنیم.
گزارش از مرتضی اوحدی
انتهای پیام