به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «تفسیر سوره مبارکه قدر» امشب ۱۰ فروردین از سوی دانشگاه بینالمللی مذاهب اسلامی برگزار شد. افتخار دانشپور؛ عضو هیئت علمی دانشگاه مذاهب اسلامی در این نشست به سخنرانی پرداخت که مشروح سخنان وی را در ادامه میخوانید:
با توجه به شأن نزولی که در رابطه به سوره قدر مطرح میشود باید گفت ابهام و اختلاف نظرهایی درباره این سوره از قرآن کریم وجود دارد که آیا این سوره میتواند از ابعادی، مدنی یا مکی در نظر گرفته شود؟ برخی به رؤیایی از پیامبر(ص) اشاره میکنند که ایشان مشاهده کردند حکومتشان به دست بنیامیه افتاده است و آنها از منبر پیامبر(ص) بالا میروند و برخی بنا بر این مبنا و روایتی که وجود دارد، سوره را مدنی در نظر میگیرند چراکه در زمان حضور پیامبر در مکه اساساً منبری وجود نداشته است و به دلیل نبود منبر در زمان حیات پیامبر در مکه، برخی افراد معتقدند سوره قدر، سورهای مدنی است اما نظر مشهور با توجه به کم بودن تعداد آیات این سوره این است که سورهای مکی است.
شاید حجم بیشتر سورههای جزء سیام قرآن کریم باعث شده اکثر آنها را مکی بدانند. اولین موضوعی که در آیه اول سوره مبارکه قدر اشاره میشود در مورد نزول قرآن کریم است. خوشبختانه در شب قدر به سر میبریم و لازم است قدر و منزلت این شب عزیز را بدانیم مخصوصاً با توجه به اینکه اعمال مستحبی بسیاری درباره شب قدر در آموزههای دینی ما وجود دارد. همچنین بنده قولی را از مرحوم شیخ صدوق دیدم که یکی از برترین اعمال مستحبی در این شب را مذاکره و گفتوگوی علمی معرفی کردهاند بنابراین باید خدا را شاکر باشیم که در این شب پر فضیلت، اقدام به گفتوگوی علمی کردهایم. البته از نظر شیخ صدوق شب بیست و یکم و بیست و سوم از ارزش بالاتری برخوردار هستند.
تمام فضایل و ارزشمندی شب قدر در آموزههای دینی ما به برکت نزول قرآن کریم است اما نکته حائز اهمیت این است که شرایط این نزول به چه ترتیب است؟ آیا این نزول دفعی است یا تدریجی؟ این نکتهای قابل تأمل است و اقوال مختلفی درباره آن مطرح شده است. برخی مدعی هستند که این نزول در همان مرحله لوح محفوظ صورت گرفته است اما برخی معتقدند از مرحله لوح محفوظ خارج شده و به مرحله آسمانِ دنیا رسیده است که برخی در روایات شیعه از آن به بیت المعمور و برخی در روایت اهل سنت از آن به بیت العزه تعبیر کردهاند. برخی نیز معتقدند در شبهای قدر، قرآن از لوح محفوظ جدا شده و وارد مرحله آسمانِ دنیا شده است.
نکته حائز اهمیت این است که آیا این نزول دفعی بوده یا تدریجی؟ این از جمله مسائل اختلافی در میان پژوهشگران اسلامی است. البته روایات متعدد هستند. بنده به روایتی از ابن عباس اشاره میکنم که میفرمایند قرآن به یکباره از عالمِ بالا بر قلب پیامبر(ص) نازل شده است. بیشتر اختلافات در مورد نزول دفعی قرآن کریم است. چنین برداشت میشود که هر دو نزول دفعی و تدریجی قابل پذیرش است. البته درباره نزول تدریجی همه اذعان دارند که به فراخور اقتضائات زمانی و مکانی، آیات قرآن طی بیست و سه سال بر پیامبر نازل شده است اما عدهای نزول دفعی را اساساً منکر شده و عدهای نیز قائل به این هستند که این نزول دفعی اتفاق افتاده است لذا ما دو نوع نزول قرآن کریم را داشتهایم. انزال قرآن همان نزول دفعی قرآن است که در شب قدر نازل شده است اما تنزیل قرآن کریم همان نزول تدریجی قرآن کریم طی بیست و سه سال است.
آرای بیشتر مفسران را که بررسی میکنیم به این نتیجه میرسیم که قرآن در شب قدر از لوح محفوظ بر قلب پیامبر گرامی اسلام(ص) نازل میشود و همین امر باعث اهمیت بیشتر شبهای قدر شده است لذا باید قدر این مناسبت را بدانیم و در مقام عبودیت، آداب و مناسک این شب را رعایت کنیم. مسئله قابل تأمل دیگر، خود لیلة القدر و مفهوم آن است. البته هرچقدر که بخواهیم درباره مفهوم شب قدر صحبت کرده و تبیین و توضیحی ارائه دهیم باز هم بسیاری از حقایق این شب در بستر اسرار الهی جای میگیرد و برای ما ابهام دارد و در قالب همین ابهامات قابل توصیف و تحلیل است چراکه خودِ خداوند هم خطاب به پیامبر(ص) فرموده است :«و چه میدانی که شب قدر چیست؟» بنابراین قطعاً ما صرفاً به درک قاصری از این شب میتوانیم برسیم که آن هم با توجه به تلاشهای ائمه(ع) و ارتباط آنها با کلام وحی الهی بوده است.
از نظر لغوی، قدر میتواند معنای منزلت و بزرگی داشته باشد لذا شب قدر را باید شب منزل و شب اندازهگیری بدانیم اما ممکن است سؤال شود که چرا قرآن باید در شب نازل شود و چرا در روز نازل نشده است؟ هرچند در برخی از آیات قرآن کریم از نهار هم صحبت به میان آمده است. از آنجا که نزول قرآن کریم بسیار مقدس است بنابراین باید ظرف و زمان مقدسی هم برای آن در نظر گرفته شود و از آنجا که زمان شب، در آموزههای دینی، زمانی مقدس است و در قرآن کریم هم در سه جای متعدد از جمله آیه 33 سوره مدثر به شب قسم خورده شده است. اما اگر بخواهیم به زمانهای عصر و فجر هم دقت کنیم متوجه میشویم قرآن فقط یکبار به آنها قسم خورده است ولی قسمهای قرآن به شب، تکرار شدهاند و همین امر، اهمیت شب را میرساند.
در آیه 142 سوره مبارکه اعراف آمده است: «وَوَاعَدْنَا مُوسَىٰ ثَلَاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ۚ وَقَالَ مُوسَىٰ لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ؛ و ما با موسی سی شب وعده قرار دادیم و 10 شب دیگر بر آن افزودیم تا آنکه زمان وعده پروردگارش به چهل شب تکمیل شد. و موسی به برادر خود هارون گفت: تو اکنون جانشین من در قوم من باش و راه صلاح پیش گیر و پیرو راه اهل فساد مباش» در آیه دوم سوره مزمل هم آمده است: « قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا؛ (هان) شب را (به نماز و طاعت خدا) برخیز مگر کمی.» دستور مستقیم خدای متعال به پیامبر اکرم(ص) این است که ای پیامبر شب را زیاد به استراحت نپرداز بلکه بیشتر این اوقات را به عبادت پروردگار اختصاص بده. همه این موارد نشان میدهد که قرآن کریم در بهترین زمان ممکن یعنی در شب نازل شده است.
انتهای پیام