به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، با پیگیریهای سومین شهید محراب آیتالله صدوقی در ۲۳ بهمنماه سال ۱۳۶۷ دانشگاه یزد رسماً کار خود را آغاز کرد. در رابطه با وضعیت رشتههای قرآنی این دانشگاه گفتوگویی با بمانعلی دهقان منگابادی، عضو هیئت علمی و مشاور رئیس دانشگاه یزد در امور هیئت علمی داشتهایم که از نظر میگذرد.
ایکنا: لطفاً کمی درباره سوابق خود توضیحاتی بفرمایید.
لیسانس در دانشگاه فردوسی مشهد، فوق لیسانس در دانشگاه تهران در رشته علوم قرآن و حدیث در سال 67 تا 69 و بعد دکتری را در دانشگاه تربیت مدرس از سال 69 تا 74 خواندم. از سال 74 تا الان نیز در دانشگاه یزد بودهام و قریب 20 سال است که در دانشگاه یزد مشغول خدمت هستم.
ایکنا: در این 20 سال چه سمتهای خاصی داشتهاید؟
در آن زمان دانشگاه یزد رشته تخصصی نداشت. نه فقه، نه علوم قرآن و نه تفسیر. من چون در دوره دکتری بورسیه آموزش عالی بودم به دانشگاه یزد آمدم. قرار بود به دانشگاه مشهد بروم که دانشگاه مشهد موافقت کرد. وقتی کار قطعی شده بود دانشگاه یزد مخالفت کرد و گفتند که بیایید رشته تخصصی علوم قرآن را راهاندازی کنید. سال 79 بود که مجوز تأسیس رشته فقه و حقوق اسلامی را گرفتیم و بعد هم کم کم مقطع کارشناسی ارشد رشته فقه و مبانی و همین طور رشته تفسیر و معارف قرآن و همین طور تفسیر تطبیقی تأسیس شد.
مسئولیت اجرایی که داشتم مدیر گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی بودم و این موضوع را پیگیری و آن را دائر کردیم. در آن روزگار گرفتن مجوز در مقطع کارشناسی بسیار دشوار بود. من تنها هیئت علمی در این زمینه بودم که دارای مدرک PHD بود. البته همکاران دیگر هم در گروه معارف بودند که در آن دروس خدمات ارائه میکردند؛ با این حال میگفتند که باید سه استادیار داشته باشید و ما سه استادیار نداشتیم. کم کم زمینه مساعدتر شد و مجوز راهاندازی رشته فقه مبانی و حقوق اسلامی را گرفتیم که بعد تبدیل به رشته فقه و حقوق اسلامی شد.
ایکنا: الان هم مدیر گروه هستید؟
یک دوره چند ساله؛ دو سال و اندی مدیر گروه بودم. بعد معاون آموزشی مجتمع علوم انسانی شدم. در آن روزگار مجموعه علوم انسانی شامل گروههای مدیریت، اجتماعی و علوم انسانی و ادبیات بود که الان چهار دانشکده متفاوت هستند؛ اینها در یک مجموعه به نام مجتمع علوم انسانی بودند. آن موقع معاون آموزشی و تحصیلات تکمیلی و حدود سه سال نیز معاون آموزشی بودم. بعد برای فرصت مطالعاتی رفتم و وقتی برگشتم به عنوان عضو هیئت علمی کار تدریس میکردم و در واقع به تدریس اکتفا کردم. مدتی هم عضو هیئت ممیزه دانشگاه بودم.
ایکنا: در زمان حاضر رشتههای مرتبط با علوم قرآن و حدیث دقیقاً در کجای چارچوببندی دانشگاه قرار دارند؟
ما رشته علوم قرآن و حدیث را به معنایی که در دانشگاه تهران هست، اینجا نداریم، ولی رشتههایی که تخصصیتر هستند را داریم. رشتههای تفسیر، معارف قرآن، نهجالبلاغه و یک سری رشته در مقطع کارشناسی ارشد و همچنین دکترای تفسیر تطبیقی را داریم. همه زیر مجموعههای رشته علوم قرآن و حدیث هستند. علوم قرآن متعدد است؛ یکی از آنها تفسیر، یکی دیگر بحث اعجاز قرآن و خود حدیث هم مستقل است و حتی دانشگاههایی صرفاً برای علوم حدیث داریم. در حال حاضر در این دانشگاه رشته نهجالبلاغه داریم که زیرمجموعه علوم قرآن محسوب میشود؛ ولی مانند رشته علوم قرآن و حدیث که در دانشگاه تهران و فردوسی مشهد است، به آن معنا اینجا نداریم.
ایکنا: چند سال است که این رشتهها به این شکل فعالیت میکنند؟
در رشته نهجالبلاغه حدود سه دوره فارغالتحصیل داشتهایم. همچنین در رشته تفسیر تقریباً یک دوره فارغالتحصیل داشتهایم و در رشته معارف قرآن هم همین طور. در دوره دکتری تفسیر تطبیقی هنوز به مرحله فارغالتحصیلی نرسیدهایم. سه دوره دانشجو گرفتیم. الان دانشجویان دوره اول در مقطع تصویب پروپوزال دوره دکترایشان هستند. رشته تازه نفسی است، اما همکارهای خوبی داریم. در رشتههای ارشد و دکتری، فراغت بال هست و از همکاران دیگر در دانشکدههایی که اطراف دانشگاه هستند بعضاً برای داوری استفاده میشود. معمولاً برای تصویب پروپوزالها و دفاعیهها، نیاز به داور است و باید از آنها هم استفاده شود.
ایکنا: در مجموع در رشته معارف چند استاد بهطور مستقیم مشغول هستند؟
در رشته معارف اگر بخواهیم حساب کنیم در مجموع با کسانی که در رشته فقه و حقوق اسلامی هستند، تقریباً چهار استاد قرآنی داریم که در رشته معارف اهل بیت(ع) تدریس میکنند. البته در گروه معارف دو نفر از همکارانمان کمک میکنند. تقریباً میتوان گفت مجموعه رشتههای الهیات در حد یک دانشکده هستند، منتهی همه مشتمل در یک دانشکده به نام دانشکده علوم انسانی. قرار است که در آینده، دانشکده الهیات هم داشته باشیم.
ایکنا: در دانشکده علوم انسانی غیر از فقه و علوم قرآنی چه رشتههای دیگری داریم؟
رشته حقوق هم داریم که البته زیرمجموعه گروه فقه و حقوق اسلامی است. رشتههای جغرافیا، تاریخ، علوم سیاسی، روانشناسی و علوم تربیتی و تربیت بدنی نیز در این دانشگاه وجود دارند. علوم انسانی ساختمان جدایی از ما دارند و در مجموع هشت گروه داریم.
ایکنا: خروجی رشتههایی که در دوره کارشناسی ارشد دارید، دقیقاً چه چیزی است؛ یک فارغالتحصیل این رشته، کارشناس چه چیزی میشود و توانمندی علمیاش در چه سطحی است، لطفاً در این مورد توضیح دهید.
بستگی به خود فرد دارد که چگونه از تخصص خود استفاده کند. میتوانند در شغلهایی مشغول شوند که فرهنگی هستند. میتوانند دبیر شوند، در وزارت ارشاد به کار گرفته شوند، حتی در وزارت امور خارجه هم میتوانند بهعنوان محقق به کار گرفته شوند. در حال حاضر محقق در علوم اسلامی به معنای خاص آن خیلی کم داریم. خیلی قلیل هستند کسانی که صاحب نظر در مسائل علوم اسلامی و محقق باشد و بتوانند نیازهای افراد را در سطح بینالملل پاسخ دهند.
در کشورمان خیلی از مراکز دایرةالمعارفی است؛ بنیاد دائرةالمعارف اسلامی سی سال است که با آن بودجه و امکانات و با این همه افراد مشغول نوشتن دائرةالمعارف است. اگر بخواهیم پیشبینی کنیم و خیلی خوشبین باشیم تا 20 سال آینده شاید بتوان آن دایرةالمعارف را تمام کرد؛ در صورتی که در خارج در مورد تحقیقاتی که در معرفی اسلام و علوم اسلامی صورت گرفته خیلی شتابش بیشتر و عمیقتر و به روزتر است. پایه خیلی از موارد که در دانشنامه جهان اسلام یا در دایرةالمعارف شیعه نگاشته میشود معمولاً ترجمه مقالاتی است که در دایرةالمعارف سایکلو پدیا هست که بیش از 70 سال پیش مستشرقان به سه زبان انگلیسی، فرانسه و آلمانی نگاشتهاند. کارهایی که در آلمان در زمینه علوم قرآن صورت میگیرد، خیلی عمیقتر از کارهایی است که ما در ایران انجام میدهیم.
ما بودجه زیادی خرج میکنیم، دانشگاههایمان دانشجو جذب میکنند؛ منتهی محققی که بتواند معارف اسلام را که هست بیاید و معرفی کند، نداریم. در خارج شما ببینید که در تمام دانشگاههایشان کرسیهای معارف اسلامی، قرآنپژوهی و اسلامپژوهی است، هیچ دانشگاهی را نمیتوانید ببینید که در آن بحث شرقشناسی، خاورشناسی و اسلامشناسی نباشد. به کشورهای اروپایی یا آمریکایی بروید اینها را میبینید، در این مورد کار میکنند، البته شاید انگیزهها و اغراض متفاوت باشد، ولی کار میکنند. ما خوب کار نکردیم، نه اینکه کار نکردیم، آن طور که شایسته هست کار نکردیم. محققپرور نبودیم. کسانی را داریم که دکتری خود را گرفتهاند و حتی در دانشگاهها هم مشغول هستند، ولی اگر بخواهند تحقیق کنند، تحقیقی که برآوردهکننده نیازهای کشور یا جهان باشد را نمیتوانند انجام دهند. ما فقط یک فارغالتحصیل یا دانشآموخته تولید کردهایم، بدون اینکه بدانیم چه چیزی به او یاد دادهایم.
ما اگر در رشتههایمان دانشجویان را به خوبی تربیت کنیم، فارغالتحصیلان میتوانند نیاز کشورمان را برطرف کنند.
ایکنا: ارتباط کاری و نظام یافتهای بین گروهها در دانشگاههای مختلف هست؟
نمیشود گفت که جزیرهای هستند، میتوان گفت که شبکهای هستند، نه شبکهای کاملاً به هم پیوسته. اینها در کارهای خودشان، داوریهای پایاننامهها و داوری مقالات علمی با هم مشارکت و از نظرات یکدیگر استفاده میکنند، اما اینکه همه اینها بیایند و یک کار واحد داشته باشند، نه، این گونه نیست.