به گزارش خبرنگار ایکنا؛ مرتضی کریمینیا در شبکه اجتماعی خود با انتشار ترجمه آزاد سوره مبارکه «نبأ» نوشت: این متن تنها آفرینشی آزاد بر اساس آیات قرآن است و مانند هر ترجمه دیگر، هیچ ادعای مطابقت تام با متن قرآنی را ندارد. در این بازآفرینی فارسی، هم به معنا و هم ــ بیش از آن ــ به وزن توجه داشتهام، چه گمان میکنم بخش زیادی از بار معنایی در سورههای مکی، بر دوش وزن واژهها و جملهها نهاده شده است.
ترا از چه پرسند این مردمان؟ (۱)
همانی که سهمگین است و به راه (۲)
و ایشان در آنند ناسازگار (۳)
درنگ اندکی! زودش بدانند (۴)
درنگی نما که دانستنش دور نیست (۵)
***
زمین را مگر گاهواره نکردیم؟ (۶)
و زین کوهها مگر آرامگاه و قرار؟ (۷)
شما را مگر جفت جفت (۸)
و در خوابتان مایه راحتی (۹)
شبانگاه را پوششی بر شما (۱۰)
و این روزهای شما را برای معاش؟ (۱۱)
مگر هفت توده در آسمان بر شما برنهافشاندهایم؟ (۱۲)
و اندر میانش چراغی فروزان (۱۳)
و از میغهای پرآبش، سخت باران فرو ریختیم (۱۴)
که تا دانه و برگ و تاک و درختانتان را بُرون آوریم (۱۵)
درختان پرمیوه در باغها (۱۶)
***
چوگاه جدایی رسد، روز آن روز ماست (۱۷)
همان دم که شپّور را دردَمند و شمایان گروهان بیایید (۱۸)
همان دم که درهای این آسمان را یکایک گشایند (۱۹)
وچون کوههایش ــ توگویی سرابی و کوراب گشته ــ برانند (۲۰)
و دوزخ همینجاست بر راه گذر در کمین (۲۱)
سرانجام گردنکشان (۲۲)
بمانند آنجا سالها بیشمار (۲۳)
نه بادی وزد، نه نوشیدنی در رسد (۲۴)
بلی چرک و خونابهای هست، جوشان و سوزان (۲۵)
سزایی فراخور (۲۶)
برای همانان که اومید این وارسی را ندارند (۲۷)
و یک یک نشانهای ما را دروغین نگارند (۲۸)
و ما کارهاشان، یکایک نوشته، بگوییم: (۲۹)
هلا درچشید!
که جز این شکنجه دگر هیچ افزودنی بر شما درنیاریم (۳۰)
***
و در سوی دیگر
پارسایان، برسته، رها (۳۱)
در آن باغها و زیر درختان تاک (۳۲)
و دوشیزگان همسر و سال و همراز با یکدگر (۳۳)
و جامی پیاپی، دمادم (۳۴)
در آنجا نه بیهوده آید به گوش، نه ایشان دروغی نیوش (۳۵)
سزائی است از سوی خدای، بخششی در شمار (۳۶)
خداوند هفت آسمان و زمین و میانْشان
تو نامش به «رحمن» بخوان
کِرا میرسد در حضورش زبان آورد؟ (۳۷)
چو جبریل آید و آن گروهان فرشته، همه دسته دسته
کسی را نیارد سخن، جز همانی که «رحمن» بفرمایدش
و او جز درست و سزا درنیارد (۳۸)
هلا! اینچنین است روز سزا
هر آنکس که خواهد، تواند به سوی خدایش پناه آورد (۳۹)
شما را از آن روز نزدیک و سخت بیم آوردهایم
در آن، هر کسی خود به آوردۀ خویش چشم دوخته
وزان ناسپاسان بانگ در میرسد:
که ای کاش من خاک میبودمی! (۴۰)
انتهای پیام