«ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ»؛ ادلهای متقن برای حرمت و تقدس قلم است، قلمی که نگارنده اندیشه و بلکه عین اندیشه است. پاسداشت قلم، پاسداشت اندیشه است، زیرا جوهره و گوهر وجودی قلم، اندیشه است. قلم به این دلیل حرمت و تقدس دارد که باید پیوند دهنده، هویتبخش، آگاهیبخش انسانها و زبان گویای حقیقت باشد؛ حقیقتی که به پای مصلحت و به دست قلمفروشانی منفعتطلب قربانی میشود و به محاق میرود.
قلم امانت و میراثی شگرف بر دستان انسان است، امانتی که باید در راه تعالی و کرامت انسان، عدالت، آزادی، حقیقت و به بیانی دیگر، نگارنده خط عشق باشد، نه اینکه در خدمت جهل، جزماندیشی و تملق قدرتطلبان و سرپوش گذاشتن بر روی حقیقت باشد، قطعاً چنین قلمی مقدس نیست، بلکه ضرار است.
پاسداشت حرمت قلم بیش از هر کس، در دست خود صاحب قلم است؛ صاحب قلمی که قلم خود را در راه سرپوش گذاشتن بر حقیقت و در راه چاپلوسی و مزیجهگویی قدرتطلبان و منفعتطلبان ارزان بفروشد، مزیجهگویی بیش نیست و اصلاً حیف آن باشد که عنوان مقدس صاحب قلم را بر او اطلاق کرد، زیرا قلمفروشی، عین انسانفروشی است.
قلم باید به دست اهلش باشد؛ اهَل قلم. اهلی که متعهد، متخصص، پرواپیشه و با ذوق است. اما آدم نااهل، حرمت قلم را زایل میکند، حقیقت را وارونه جلوه میدهد، به جای پیوند انسانها، گُسست و انشقاق رقم میزند؛ به جای عدالت، تبعیض میآفریند؛ به جای صلح و آشتی، جنگافروزی میکند؛ به جای آگاهیبخشی، جهل و جزماندیشی میپروراند و به جای بذر عشق، بذر نفرت در قلب انسانها میکارد.
قلم از ورای پَستی و بلندیها، گردنهها، دالانها و سیاهچالههای تاریخ قَد کشیده و بلوغ یافته و انسان را به تکاپو درآورده و همراه و همزاد با انسان جوش و خروش داشته تا فلسفه تاریخ عینیت پیدا کند. تاریخ بشر، عرصه ستیز قلم با جهل و جزماندیشی بوده و خواهد بود. امروز قلم نماد و بیانگر تحول تاریخ، فرهنگ، اندیشه، آگاهی و تجربیات انسان، و حلقه وصل ملتها و فرهنگهاست. امروز قلم، زمان و مکان نمیشناسد، مرزها از پرتو وجود قلم درنوردیده شدهاند. انسان امروز پیشرفت، رفاه و مَدنیت خود را مرهون نقشآفرینیهای موشکافانه قلم است و اگر بخواهد همچنان در راه صعب و مُستصعب رسیدن به مَدنیت، عدالت، آزادی، آگاهی و حقیقت گام بردارد، راهی جز تمسک به قلم ندارد.
نقشآفرینی و حقیقتجویی قلم در پرتو سایهسار بلند آزادی معنا پیدا میکند، قلم در پرتو درخشان آزادی قد میکشد، اما در نبود آزادی قد خَم میکند و در چنگال قدرت جزماندیشان شکسته میشود؛ شکستن قلم، شکستن اندیشه و شکستن اندیشه، عین شکستن انسان و انسانیت است؛ انسانی که امانتدار امانت الهی و اشرف مخلوقات است.
بهنام افشار
انتهای پیام