مراحل غدیر در قرآن کریم / ولایت؛ محوریت ماجرای غدیر
کد خبر: 3915335
تاریخ انتشار : ۱۸ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۰:۲۸

مراحل غدیر در قرآن کریم / ولایت؛ محوریت ماجرای غدیر

مدیر مؤسسه آموزش عالی حوزوی امام حسین (ع) یزد با اشاره به مراحل غدیر در قرآن، به معنای ولایت و انگیزه‌های آن در بیان عرب و همچنین شان نزول آیه ولایت پرداخته است.

مراحل غدیر در قرآن کریم / ولایت؛ محوریت ماجرای غدیرمنصوره شاکری، مدیر مؤسسه آموزش عالی حوزوی امام حسین (ع) شهرستان یزد در گفت‌وگو با ایکنا از یزد، با اشاره به اینکه درباره غدیر در قرآن در سه مرحله صحبت شده اظهار کرد: اولین مرحله مقدمه قرآنی غدیر است، همان آیات و تبلیغ در واقع مقدمه قرآنی ورود به غدیر است «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ».

وی با اشاره به اینکه نتیجه قرآنی غدیر مرحله دوم است که همان آیه «الیوم اکملت لکم دینکم» را شامل می‌شود و پایان بخش ماجرای غدیر در قرآن است افزود: مرحله سوم محتوایی قرآنی غدیر است که در جمله «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» آمده و محوریت ماجرای غدیر و این بخش زندگی پیامبر بحث ولایت و واژه مولا است.

شاکری افزود: برای درک هرچه بیشتر پیام این جمله در آیه 55 سوره مائده آمده است: «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ» و محتوا و درون مایه غدیر در این آیه شریفه ذکر شده و با این خصوصیت آغاز می‌شود «انما ولیکم الله» که «انما» در لغت عرب ادات حصر و در زبان ما انحصار و اختصاص داشتن به چیزی و از «انّ و ما» ترکیب شده که «انّ» اثبات و «ما» نافی سلب امری است لذا «انما» اثبات برای چیزی و کسی و سلب آن از دیگران معنا می‌شود.

این استاد حوزه علمیه خواهران استان یزد ادامه داد: این حصر در علوم بلاغی دو گونه است، به عنوان مثال گاهی می‌گوییم زید فقط کاتب است که یک کار را برای فردی اثبات می‌کنیم و گاهی عنوان می‌کنیم کاتب فقط زید است که وصفی را برای شخصی اثبات می‌کنیم.

وی با اشاره به اینکه این آیه شریفه از قسم دوم است که عظمت شخص را می‌رساند، بیان کرد: خداوند با صراحت تمام ولایت را برای سه مقام؛ خودش، رسولش و غدیر منحصر می‌کند و می‌فرماید: «انما ولیکم الله»، که «انما» حصر را نشان می‌دهد و صفات ولایت را از آن سه گروه می‌داند اما ولایت چیست.

شاکری با اشاره به اینکه کلمه وحی به معنای قرب و نزدیکی بین دو پدیده است که فاصله‌ای بین آنها نیست، سه انگیزه را برای ولایت ثابت دانست و گفت: سه انگیزه در عرب وجود دارد که معنی ولایت را می‌رساند که ولایت برای محبت، ولایت برای یاری کردن و یاری جستن، ولایت برای حمایت و سرپرستی است.

وی ادامه داد: اگر ولایت را برای محبت معنا کنیم معنی آیه این گونه می‌شود که «این است و جزء این نیست که خدا و رسولش و کسانی که ایمان آوردند و در حال رکوع زکات می‌دهند، دوست‌دار شما هستند»، به یقین چنین گزاره‌ای نمی‌تواند صادق باشد چون غیر خدا و رسولش و کسانی که ایمان آورده‌اند افراد دیگری هم هستند که از دوستان مؤمنان باشند و یا الولایه بالنصره این هم نمی‌تواند صادق باشد زیرا که دیگرانی هم هستند که به ما کمک کنند و اصل دوستی و محبت وظیفه همه انسان‌ها که به یکدیگر محبت بورزند و به یکدیگر کمک کنند.

شاکری افزود: معنای سوم که ولایت را در سرپرست و اداره کننده امور و حامی می‌داند، در لغت امر ولایت به معنی سرپرستی آمده و این امری است که بسیار روشن و مبرهن است و ولایت یعنی تدبر امر با قدرت و همچنین عبارتی در کتاب نهایه ابن اثیر از قول عمر وجود دارد که به امام علی (ع) گفت: مولای هر مؤمنی شدی و ولایت به معنای سرپرستی عنوان شده، اینکه این کلمه در قرآن به این معنا است یا نه؛ شواهد زیادی وجود دارد که کلمه مولا و ولی به معنای سرپرست است به عنوان مثال خداوند در آیه 5 سوره مریم می‌فرماید: «وَ إِنِّي خِفْتُ الْمَوالِيَ مِنْ وَرائِي وَ كانَتِ امْرَأَتِي عاقِراً فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا» که حضرت زکریا خطاب به خداوند می‌فرماید: خدایا من نگران آینده هستم زیرا که همسرم نازا است و  یک ولی و سرپرست برای بعد از من قرار بده.

وی ادامه داد: همچنین در قرآن آمده «یا الله هو الولی» خدا مالک آسما‌ن‌ها و زمین است و قدرت از آن خداست و می‌تواند این قدرت را به انسان‌ها عنایت کند و از آن جمله بحث ولایت است. «انما» در ابتدای آیه مورد بحث، از ادات حصر که زمینه را آماده می‌کند که ولایت چیزی جزء سرپرستی نمی‌تواند باشد و شواهد قرآنی زیادی هم در این زمینه داریم.

شاکری با اشاره به اینکه در بخش دیگر آیه آمده: «وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ»، از اینجا اختلافات شروع می‌شود که شان نزول در بیان مصداق کمک زیادی می‌کند.

شاکری افزود: در کتاب علامه امینی؛ شخصی که با علم خود اتحاد شیعه و سنی را ایجاد کرد و در کتاب خود از مفسرانی همچون طبری، فخر رازی و ... شان نزول را این گونه مطرح می‌کند: در مسجد الحرام نشسته بودیم و پیامبر در حال قرائت حدیث بودند که مردی وارد شد و هر آنچه را پیامبر بیان می‌کردند ادامه آن را می‌دانست. ابن عباس خطاب به او گفت: کیستی و جواب داد: من کسی هستم که پیامبر او را هدایت کرد و من ابوذر غفاری هستم. در ادامه از سائلی صحبت می‌شود که به مسجد آمد و هیچ شخصی به او کمک کرد تا اینکه امام علی (ع) انگشتر خود را به این سائل داده و پیامبر نیز شاهد این موضوع بودند و از خداوند درخواست کردند که خدایا برادرم موسی طلب کرد از تو که برادرش را پشت او قرار دهی و من هم نبی تو هستم و همان معامله را که با موسی انجام دادی برای من انجام بده.

مدیر مؤسسه آموزش عالی حوزوی امام حسین (ع) شهرستان یزد بیان کرد: هنوز کلام پیامبر (ص) تمام نشده بود که جبرئیل نازل می‌شود و خطاب به حضرت محمد(ص) می‌فرماید: یا محمد اقرا: «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ» و سند آن در تفسیر کشف البیان ثعلبی موجود است.

انتهای پیام
captcha