به گزارش ایکنا، مراسم بزرگداشت چهلمین سالگرد دفاع مقدس، با سخنرانی حسینعلی قبادی، احمد پاکتچی، حسین دهقان و حجتالاسلام داود مهدویزادگان امروز، ۶ مهرماه، به صورت مجازی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. در ادامه متن صحبتهای احمد پاکتچی، رئیس پژوهشکده دانشنامهنگاری پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات، را میخوانید؛
چیزی که در شرایط کنونی جایی مانند پژوهشگاه علوم انسانی با تمام ابعادش را در مسیری قرار میدهد تا به مسئله دفاع مقدس، به عنوان یک موضوع بسیار جدی برای حوزههای مطالعاتی مختلف علوم انسانی نگاه کند و طبیعتاً در حوزه دانشنامهنگاری نیز این موضوع را مورد توجه قرار گرفته، این است که دفاع مقدس را یک ذخیره فرهنگی برای کشور میدانیم. ذخیره فرهنگی که نهتنها باید ذخیرهسازی شود، بلکه باید به صورت مداوم بهروز و مورد بهرهبرداری قرار گیرد و زنده نگه داشته شود. با ذخیرهای از جنس طلا و نقره مواجه نیستیم، بلکه با ذخیرهای از جنس جان مواجه هستیم که بودنش به زنده بودن است و نمیشود با آن صرفاً به عنوان یادگاری برخورد کرد.
در چنین روزهایی سخنرانیهای بسیاری صورت میگیرد که مسئله دفاع مقدس را از ابعاد مختلفی بررسی میکند. به ویژه در این سال که چهلمین سال دفاع مقدس هم هست. پرسشی که بنده پیشروی خودم داشتم و فکر میکردم که از خودم انتظار دارم به آن بپردازیم، این بود که از منظر یک پژوهشگاه که موضوع مطالعهاش علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است، چطور میشود به دفاع مقدس نگریست.
بسیار شنیدهایم که یاد دفاع مقدس را گرامی بداریم و این خاطرات را بشنویم و این تلقی را داشته باشیم که هر سال در این ایام خاطرات دفاع مقدس را مرور کنیم که بسیار هم خوب است، اما در عین حال میخواهم به جنبههایی از دفاع مقدس اشاره داشته باشم که کمتر به آن توجه شده است. در ابتدا باید نسبت به تفاوت بین آرمانسازی و الگوسازی تأکید کنم. در زندگی، هم به یک سلسله آرمانها و هم به یک سلسله الگوها نیاز داریم. آرمانها برای ما کار دیگری میکنند و الگوها هم کار دیگری. نگاه آرمانها به آسمان است و انتهایی برای آرمانها نیست، اما نگاه الگوها به پیوند زمین و آسمان است و میخواهند ببینند چطور میشود در عمل زندگی کرد. البته زندگیِ با حریت، افتخار و ارزش، نه زندگی بیارزش و خاکی.
در تعالیم بلند اسلامی، قرآن کریم و سیره معصومین(ع) ما، هم ظرفیتهایی برای آرمانها و هم ظرفیتهایی برای الگوها وجود دارد. در شخصیتی مانند رسول خدا(ص)، یک چهره آرمانی میبینیم، به عنوان کسی که به معراج رفت و به مرحله «فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَی» دست یافت که جبرئیل هم امکان رفتن به آنجا را نداشت، اما این برای امثال بنده میسر نیست. این اتفاق یکبار در زندگی بشر رخ میدهد و آن هم برای آن حضرت(ص) است. خوب است که من به عنوان یک مسلمان این چهره آرمانی را بشناسم و بدانم که در این مسیر تعالی اگر انسان بخواهد حرکت کند تا چنین ظرفیتهایی امکان رسیدن وجود دارد.
اما اسلام یک چهره دیگر هم دارد و آن هم آیاتی مانند: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ» و «إِنَّ الَّذِينَ يُنَادُونَكَ مِنْ وَرَاءِ الْحُجُرَاتِ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ» است و آیههای مختلفی که در مورد زندگی کردن پیامبر(ص) روی زمین، راه رفتن پیامبر(ص) در بازارها و تعامل ایشان با اطرافیان صحبت میکند. اگر به دفاع مقدس برگردیم و آنچه در دفاع مقدس گذشت را بررسی کنیم، باید بگویم دفاع مقدس هم هر دو ظرفیت را دارد. دفاع مقدس هم ظرفیت آرمانسازی داشته و دارد و هم ظرفیت الگوسازی. در شرایط مختلفی از دفاع مقدس در مسیر آرمانسازی بهره بردهایم و تا سالها دفاع مقدس برای ما ظرفیت آرمانسازی خواهد داشت.
تأکید میکنم که ارزش آرمانها محفوظ است، اما چیزی که میخواهم از خودم سؤال کنم این است که چه نسبتی بین آرمانسازی و الگوسازی وجود دارد و اینکه تا چه اندازه میتوانیم تصویرهای آرمانی را در الگوهای روزمره به کار ببریم. نمیتوانیم الگوی زندگی روزمره یک مسلمان را براساس معراج تعریف کنیم. آن کارکرد دیگری دارد و جنبههای اسوهای و الگویی پیامبر(ص)، معصومین(ع) و دفاع مقدس، کارکرد دیگری دارد. در طول 40 سال قبل، واقعههای بسیاری بر ما گذشته است؛ از ماجراهای بعد از جنگ، تحریمها، مسئله جبهه مقاومت و مسئله کرونا که امروز درگیر آن هستیم. از طرفی ما بارها کوشش کردهایم که از ظرفیتهای الگوسازی دفاع مقدس استفاده کنیم.
همین امروز تأکید سخنرانان متعدد ما بر روی این است که دفاع مقدس چقدر برای اینکه این الگوی رفتاری را برای ما در مبارزه با کرونا تعریف کند، ظرفیت دارد. در مسئله دفاع از حرم، محور مقاومت و دفاع مقدس همواره به عنوان یک ظرفیت برای الگوسازی نگریسته شدهاند و اینکه چطور میشود از آن الگوهای ایثار در این فضا استفاده کرد.
زمانی که میخواهیم الگویی بسازیم، باید این الگو را از ابعاد مختلف مطالعه کرده باشیم. باید بدانیم که لازم است از برخی موارد رفع خصوصیت کنیم. مثلاً بنده به عنوان یک مرد که اسمم احمد است، از خودم میپرسم آیا میتوانم الگویی از حضرت زهرا(س) داشته باشم یا خیر؟ آیا میتوانم بلافاصله بگویم چون ایشان خانم بودند و من مرد هستم نمیتوانم از ایشان الگویی بگیرم؟ بسیاری از آنچه در سیره آن حضرت(س) وجود دارد در آن خصوصیت جنسیت نیست و من باید قادر باشم زندگی آن حضرت(س) را تحلیل کنم و ببینم چه مسائلی در زندگی آن حضرت(س) جنسیتی است و چه مسائلی جنسیتی نیست.
حداقل دو کارکرد الگوسازی از دفاع مقدس در طول سالهای اخیر در گفتمان جمهوری اسلامی ایران خیلی جدی شده است؛ یکی مسئله محور مقاومت و یکی هم مسئله مبارزه کرونا است و اینجا بحث در مورد خصوصیتهاست که باید ببینیم آیا اینها باید الغا شوند و کنار نهاده شوند؟ و چطور باید این کار صورت گیرد؟ دفاع مقدس هرچه بود، اولاً جنگ بین ملت ایران با عراق و ثانیاً جنگ با آنهایی که کشور عراق را کمک میکردند، بود.
با وجود تمام جنبههای دینی و مقدسش، همچنان جنگ ملی هم بود و برای همین است که افرادی از اقلیتهای مذهبی نیز در این جنگ بودند، اما از طرفی با جنگهایی مواجه هستیم که جنبههای فراملی هستند و بهترین نمونهاش ماجرای مبارزه کرونا است که در آن یک ملت با ملت دیگری درگیر نشدند، بلکه کل بشریت با یک بیماری درگیر شده است. اینجا بسیار حساس است که بدانیم دفاع مقدس چه درسهایی برای ما دارد. در محور مقاومت که مسئله ملیت ایران مطرح نیست، باید ببینیم دفاع مقدس چه ظرفیتهایی برای الگوسازی دارد.
برای این منظور نیازمند این هستیم که اولاً به تفاوت بین الگوسازی و آرمانسازی توجه کنیم و فرایند الگوسازی ما براساس یک نگاه تحلیلی جلو برود؛ یعنی باید مؤلفهها و عناصر موجود در دفاع مقدس را با تمام پیچیدگی سیستمی که در دفاع مقدس وجود داشته مورد مطالعه قرار دهیم و تشخیص دهیم که کجا خصوصیت هست و کجا باید الغای خصوصیت شود. کدام مؤلفهها کارایی دارد و کدام مؤلفهها اهمیت ندارند، تا بتوانیم الگوی جدیدی را بسازیم.
لازمه این کار تحلیل ابعاد مختلف دفاع مقدس با تکیه بر رشتههای مختلف دانشگاهی و حوزههای مختلف پژوهشی است که پژوهشگاه علوم انسانی از این حیث بسیار غنی است و ظرفیتهای زیادی وجود دارد. این مقدمه را از این حیث گفتم که ما در رویکرد دانشنامهای تلقیمان این است که دانشنامهها به ما اجازه نگرش به یک پدیده پیچیده را با ظرفیتهای مختلف و از منظرهای مختلف میدهند و این امکان را فراهم میکنند که بتوانیم پدیده ارزشمند و ذخیره بسیار گرانبهایی به عنوان دفاع مقدس را از صرف یک خاطره خارج کنیم.
خاطرهها خوب هستند، اما این پدیده ارزشش بسیار بیش از خاطره است. این پدیده ظرفیت دارد که بتواند بسیاری از امکانات اجتماعی را ایجاد کند. به یک مورد اشاره میکنم؛ همه اقشار مردم در دفاع مقدس حضور داشتند، لذا همه صاحب دفاع مقدس و مالک آن بودند. پدیده دفاع مقدس به عنوان یک ذخیره فرهنگی به همه مردم تعلق دارد و اگر این موضوع به درستی تبیین شود، کسی حاضر نیست از چیزی که به آن تعلق دارد و برایش هزینه گزافی پرداخت کرده، صرف نظر کند.
جلب کردن توجه اقشار مختلف مردم به اینکه چطور صاحب این پدیده هستند و چطور باید همچنان از آنچه دارند به عنوان ذخیره فرهنگی و به عنوان یک موتور فرهنگی استفاده کنند، ظرفیت بزرگی برای ایجاد انسجام و برای ایجاد همکاری اجتماعی برای ایجاد روح همبستگی در کشور است که فقط یک نمونه از آن را در همین چهار ماه قبل در مقابله با کرونا دیدیم و این نشان میدهد ظرفیتهای زیادی در دفاع مقدس برای الگوسازی و ایجاد خیزشها و حرکتهای فرهنگی در کشور وجود دارد و امیدواریم که حرکتهای دانشنامهای سهم کوچکی در این زمینه داشته باشند، هرچند این کار یاری همه حوزههای دانشی را میطلبد.
خبری که میخواهم عرض کنم، انتشار دانشنامه آزادگان است که با همکاری پژوهشگاه علوم انسانی و مؤسسه پیام آزادگان منتشر شده است و یک هفته بعد آماده است که در اختیار مخاطبان قرار گیرد. این کار کوششی است در راستای ادای دین برای کسانی که در دفاع مقدس در نقش آزادگی درخشیدند و همین طور گفتوگوهایی را با پژوهشگاه دفاع مقدس شروع کردیم. فارغ از اینها، وظیفه علوم انسانی هم وارد شدن در این حوزه است که بتوان در حیطههای مختلف دفاع مقدس دانشنامههایی را تدوین کرد. همچنین دانشنامه مدافعان سلامت را طراحی کردهایم و امیدواریم بتوانیم حمایت کافی در این زمینه را جلب کنیم.
انتهای پیام