چرا حضرت فاطمه ام‌ابیها نام گرفت
کد خبر: 3947260
تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱۳۹۹ - ۱۳:۱۳

چرا حضرت فاطمه ام‌ابیها نام گرفت

یکی از رخداد‌های درخشان در زندگی فاطمه(س) حمایت بی‌دریغ او از پیامبر اکرم(ص) است. تعبیر ام‌ابیها و روایات وارد شده به خوبی نشان می‌دهد که آن بانو تلاش داشت تا همچون سایه با پدر خود همراه شود و چون مادری مهربان گرد تنهایی، غم و اندوه را از چهره او بزداید و در مصائب و ناگواری‌های روزگار، سنگ صبور او باشد.

یکی از رخداد‌های درخشان در زندگی فاطمه(س) حمایت بی‌دریغ او از پیامبر اکرم(ص) در دوران دعوت در مکه و پس از هجرت به مدینه و به‌ویژه در جنگ‌هاست. گر چه شمار این دست از روایات اندک است، اما با این حال به خوبی نشان می‌دهند که آن بانو تلاش داشت تا همچون سایه با پدر خود همراه شود و چون مادری مهربان گرد تنهایی، غم و اندوه را از چهره او بزداید و در مصائب و ناگواری‌های روزگار، سنگ صبور او باشد.

بدون تردید چنین حمایتی تنها از عاطفه پدر فرزندی ناشی نمی‌شد، چرا‌که پیامبر(ص) دختران دیگری داشت که چنین غم‌خواری و دلسوزی از آنان حکایت نشده است. باری، در کنار پدیده عاطفه باید این نکته را مورد توجه قرار داد که در میان دختران و همسران پیامبر (ص) این تنها فاطمه بود که به شایستگی تمام از مقام، شخصیت و جایگاه والا و بی‌نظیر آن حضرت آگاهی داشت و می‌دانست که پاسبانی و غم‌گساری از آن درّ گران‌مایه تا چه حد از اهمیت برخوردار است. به عنوان نمونه در روایتی چنین آمده است:

پیامبر اکرم(ص) در حال سجده بود و گروهی از مشرکان دور ایشان حضور داشتند. در این هنگام عقبة بن ابی‌معیط با شکمبۀ حیوان ذبح‌شده‌ای آمد و بر سر پیامبر(ص) افکند. پیامبر(ص) سرش را بالا نگرفت تا آن که فاطمه(س) آمد و آن را از سر پیامبر(ص) کنار زد و در حق کسانی که چنین کردند، نفرین کرد.

در برخی دیگر از روایات، دربارۀ چگونگی حمایت فاطمه از رسول اکرم(ع) پس از دوران هجرت و به‌ویژه در جنگ‌ها سخن به میان آمده است؛ برای نمونه در روایتی آمده است که فاطمه(س) در جنگ (ظاهراً جنگ احد) نزد پیامبر (ص) آمد، در حالی که دید چهره پدر زخمی و دهانش پر خون است. او چهره پیامبر(ص) را از خون‌ها پاک کرد، در حالی که چنین می‌گفت: «افزون باد خشم خدا بر کسی که چهره رسول‌خدا(ص) را زخمی کرده است!».

سهل بن سعد می‌گوید: من در جنگ اُحد، فاطمه (س) را دیدم که تکه‌ای از حصیر را سوزانده و روی جراحت پیامبر(ص) می‌گذاشت و سپری پُر از آب آورده و چهره خونین پدر خود را با آن می‌شست.

در روایت دیگر امام علی(ع) چنین نقل کرده است: ما با پیامبر اکرم(ص) در چاه خندق بودیم که فاطمه(س) آمد، در حالی که تکه نمی‌نانی را در دست داشت و آن را به پیامبر(ص) داد. پیامبر(ص) فرمود: «این تکه نان چیست؟» فاطمه گفت: تکه نمی‌نانی است که برای حسن و حسین پخت کردم و برای شما آوردم. پیامبر(ص) فرمود: «دخترم! این نخستین غذایی است که پدرت پس از سه روز به دهانش می‌گذارد».

از برخی دیگر از این روایات به‌دست می‌آید که فاطمه(س) افزون بر حمایت از پیامبر اکرم(ص)، به حمایت از مؤمنانِ مظلوم اهتمام ویژه‌ای داشت و در مقام ضرورت، از حضور فعال و تأثیرگذار در صحنه‌های اجتماعی تحاشی نداشت.

به عنوان نمونه در روایتی از زبان امام صادق(ع) چنین آمده است: هنگامی که جعفر بن‌ابی‌طالب کشته شد، پیامبر(ص) به فاطمه(س) دستور داد تا سه روز، او و سایر زنان نزد اسماء بنت عمیس رفته و در آن‌جا مانده و برای اسما پخت و پز کنند. بدین ترتیب این برای اهل مصیبت یک سنت شد.

برگرفته از «کتاب فاطمه بانوی بی‌مثال» اثر استاد علی نصیری

انتهای پیام
captcha