حجتالاسلام و المسلمین سید جواد نورموسوی لنگرودی، پژوهشگر و نویسنده آثار دینی در گفتوگو با ایکنا ضمن تسلیت شهادت امام سجاد(ع)، گفت: امام سجاد(ع) سال سی و هشتم هجری، پنجم شعبان و روز پنجشنبه به دنیا آمدند و چون مادرش فارسزبان بود به ابن الخیرتین معروف شد. انتشار اولاد پیغمبر هم از امام سجاد(ع) است و ایشان را آدم بن الحسین(ع) هم میشناسند.
وی افزود: امام صادق(ع) میفرماید، امام سجاد(ع) در طول ماه مبارك رمضان دفتری داشت که خطاهای كنیزان و غلامان و كارگرهایشان را در آن مینوشتند و یادداشت میكردند. وقتی خطا میكردند آنها را تنبیه نمیكرد بلكه تربیت میكرد. ما یاد گرفتیم اگر كسی كوچكترین خطایی كرد بلافاصله با او برخورد كنیم و به او مجال نمیدهیم.
نورموسوی تصریح کرد: روز عید فطر همه را جمع میكرد، میگفت فلانی تو فلان خطا را كردی من دیدم و تنبیهت نكردم، درست است؟ همه میگفتند بله. اما امام آمد یك چیزی به آنها یاد داد. فرمود با صدای بلند آنچه را كه میگویم شما تكرار كنید؛ ای علی ابن الحسین پروردگارت تمام اعمال و رفتار تو را نوشته است همانطور كه تو اعمال ما را نوشتی. ای علی ابن الحسین نزد خدا نامه اعمال تو است همانطوری كه نزد تو نامه اعمال ما است، هر چه انجام دادهای همچنان كه ما آنها را انجام دادهایم. این فرمایش امام سجاد(ع) است ...؛ این به من و شما درس میدهد که ما را ببخش همانطوری كه دوست داری خدا تو را ببخشد.
نویسنده حوزوی بیان کرد: ذات اقدس الهی در هفت جای قرآن میفرماید: «قَالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِینَ» من به شما مهلت دادم وقتی خطا كردید تا درستش كنید. آقا امام سجاد(ع) مهلت میدادند تا خودشان را اصلاح كنند، خطاها و اشتباهاتشان را مینوشتند و در دفتری ثبت میكردند، مال هر كس را با موضوع عملش مینوشتند، آخر ماه رمضان وقتی كه عید میشد همه آنها را جمع میكرد.
وی افزود: این مسئله یك درسی به ما میدهد و آن این است که آیا من و شما ماهی یك بار میتوانیم خانواده خودمان را جمع كنیم، بنشینیم و بگوییم عزیزان من، دختر من، پسر من، تو چنین خطایی كردی و من هم نادیده گرفتم و من هم كه بابای شما هستم خطا كردم، من شما را میبخشم شما از خدا بخواهید كه من را ببخشد، این شیوه چقدر خوب است.
نورموسوی اظهار کرد: این عظمت شخصیت یك انسان است که با كنیز و غلامش این گونه همزیستی دارد. این برخورد یك نكته دیگر هم به ما یاد میدهد، و اینکه شما به انسانها با دید یك انسان نگاه كنید نه با دید یك شخصیت حقوقی كه من ارباب هستم و او غلام من است. ذات اقدس الهی به همه انسانها با دید انسان نگاه میكند و نمیگوید تو وزیر هستی یا تو غلام هستی. امام سجاد(ع) این را به ما یاد میدهد. در برابر غلامان خودش تواضع میكند تا غلامان درس تواضع و فروتنی یاد بگیرند.
وی تاکید کرد: آنچه كه امام سجاد(ع)، امام حسین(ع) و اهل بیتشان را نگه داشته مقام امامتشان نبوده است، آنچه كه تا به این امروز آنها را نگه داشته شخصیت معنویشان بوده است. هر انسان دو شخصیت دارد؛ شخصیت حقیقی و شخصیت حقوقی؛ آنچه كه مهم است شخصیت حقیقی افراد است، فرماندار بودن مهم نیست، استاندار بودن مهم نیست، رئیس جمهور بودن هم مهم نیست بلکه شخصیت حقیقی آنها مهم است.
وی افزود: شخصیت حقیقی افراد آنها را زنده نگه میدارد، «و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله اموات بل أحیاء عند ربهم یرزقون»، اگر شهدا زنده هستند به خاطر این است كه شخصیت حقیقی داشتند. انسانهایی كه شخصیت حقیقی دارند خودشان را فدای جامعه میكنند تا جامعه زنده باشد. شخصیتهای حقوقی، دیگران را فدای آرزوهای خود میكنند و این تفاوت شخصیت حقیقی و حقوقی است.
نورموسوی گفت: امام سجاد وقتی کنیزان و غلامان را گردآورد آیه 22 سوره نور را برای آنها میخواند: «وَلْیَعْفُواْ وَلْیَصْفَحُواْ أَلَا تُحِبُّونَ أَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ»، این كلمات را آقا برای خویش و برای غلامان خویش تلقین میكند و آنها تكرار میكنند، این یك برنامه آموزشی است، بعد خطاب میكند من همه شما را بخشیدهام و عفو كردهام. شما هم نزد خدا گواهی بدهید كه من با شما مدارا كردم و بد رفتار نكردم.
وی اظهار کرد: شخصیت امام سجاد(ع) تواضع را از نماز یاد گرفته است، وقتی ركوع میرود یعنی متواضع و فروتن هستم، مغرور و متكبر نیستم، بیش از صد درس در همین نماز خواندن برای من و شماست.
نورموسوی اضافه کرد: هشام بن عبدالملک عازم سفر حج شد ولی وقتی به زیارت کعبه رفت حجاج راه را برای او باز نکردند ولی در همان حال دید راه را برای امام سجاد(ع) باز کردند، او عصبانی شد و علت را پرسید و اینکه این فرد کیست؟ فرزدق شاعر آنجا بود، خیلی زیبا گفت من او را میشناسم و چهل بیت شعر هم در وصف امام و اهل بیت(ع) خواند: «هذا الذی تعرف البطحاء وطأته، و البیت یعرفه و الحلَ و الحرام»، این كسی است كه سرزمین پاك مكه او را میشناسد، این كسی است كه خدا او را میشناسد، این كسی است كه خانه خدا او را میشناسد. «هذا ابن خیر عباد الله كلهم، هذا التقی النقی الطاهر العلم»، این فرزند بهترین بندگان خدا است، این جوان پاك و پاكیزه و پیراسته و آراسته به اخلاق انسانی است، «هذا ابن فاطمة إن كنت جاهله بجدَه أنبیاء الله قد ختموا»، این فرزند فاطمه است، این فرزند آخرین پیغمبر است، این علی ابن الحسین است.
وی ادامه داد: هشام خشمگین شد، این قضیه گذشت، دستور داد فرزدق را بازداشت كنند، امام سجاد(ع) شنید، دوازده هزار درهم برای فرزدق شاعر فرستاد، فرزدق نپذیرفت و گفت سلام ما را به مولا و آقایم برسان بگویید كه من این را برای رضای خدا گفتم. قبل از آن كه او را ببرند هشام به او گفت چرا این شعر را درباره ما نمیگویی، گفت اگر پدر تو پدر او باشد، مادر تو مثل مادر او باشد، جدَ تو اگر مثل جد او باشد و تو هم مثل او باشی این شعر را برای تو میگویم، تو از زمین تا آسمان با امام زین العابدین فرق میكنی.
انتهای پیام