به گزارش ایکنا، در این شماره از فصلنامه پژوهشنامه اخلاق مقالاتی با عناوین «اصول راهبردی اخلاق حرفهای مدیریت در حکومت علوی با تحلیل محتوای نامههای امام علی(ع) به معاویه»، «نقدی بر کتاب «استنباط حکم اخلاقی از سیره و عمل معصوم»»، «توریه در سیره پیامبر و ائمه»، «چالشهای فراروی کاربست اخلاق در ماشینهای هوشمند؛ با تمرکز بر رویکرد اصلگرایی در اخلاق»، «نقش «اخلاق ارتباطی» در تبلیغ مکتب تشیّع با تأکید بر آموزههای رضوی»، «جایگاه و چگونگی تأثیر تکریم در تربیت اخلاقی در دوره کودکی»، «نظریهای در باب امکان کمک به تربیت اخلاقی انسان از طریق کنترل برخی هیجانات با استفاده از داروهای روانپزشکی» و «چالشهای اخلاقی استفاده از سامانه همانندجو در مؤسسات آموزش عالی» منتشر شده است.
در طلیعه نوشتار «اصول راهبردی اخلاق حرفهای مدیریت در حکومت علوی با تحلیل محتوای نامههای امام علی(ع) به معاویه» آمده است: توجه به جایگاه امام علی(ع) به عنوان حاکم اسلامی و جایگاه اخلاقی ایشان به عنوان امامِ تربیت یافته در دامان پیامبر، بررسی جایگاه اخلاق در حکومت علوی را تقویت مینماید. تحلیل محتوا روشی است که این اثر به کار بسته و نامههای امام علی(ع) به معاویه را به منظور استخراج اصول راهبردی اخلاق حرفهای در مدیریت علوی، مورد تحلیل قرار داده است. اصول پاسخگویی، هوشمندی، یقین کامل، ضابطهمندی، مصلحتسنجی و شخصیت پایدار از این گزارهها استخراج گردیده است. حجم غالب گزارههای اخلاقی، ناظر به کاربست اصول راهبردی پاسخگویی و هوشمندی است که هر کدام با فراوانی 25% بیشترین بسامد را داشتهاند. آمار بالای گزارههای اخلاقی این نامهها، گویای محوریت اخلاق در حکومت علوی و مواجهه ایشان با مخالفان است. همچنین، برآیند تحلیل کیفی گزارههای اخلاقی، ارائه تصویری از یک حکومت، ضابطهمند، پیشبینیپذیر و اخلاقمحور است که حتی در مواجهه با معاویه، از اصول اخلاقی و مدیریتی خویش تخطی نمیکند.
نویسنده مقاله «نقدی بر کتاب «استنباط حکم اخلاقی از سیره و عمل معصوم»» در چکیده نوشتار خود آورده است: این پژوهش با هدف بررسی نقادانه کتاب استنباط حکم اخلاقی از سیره و عمل معصوم؛ دشواریهای نظری و ملاحظات روش شناختی انجام شده است. کتاب دارای محاسن فراوانی است و تتبع خوبی در بیان نمونهها و مصادیق رفتارهای امامان معصوم(ع) انجام شده است اما دارای اشکالات اساسی نیز میباشد. از جمله اینکه به لحاظ شکلی و نیز ساختاری دقت نظرهای لازم اعمال نشده است به گونهای که از نظم منطقی و ساختاری منسجم، متناسب با هدف نویسنده برخوردار نیست؛ به علاوه دارای اشکالات نگارشی قابل توجهی است. به لحاظ محتوایی نیز دارای برخی کاستیها است. نقل روایات ضعیف و در برخی موارد خلاف عقل، بیان وجه جمعهای نه چندان موجه در حل چالشها، شتابزدگی در بیان چالشها و تناقضات ظاهری در رفتار معصومان(ع) بدون بررسی لازم، نسبت دادن فراموشی و سهو به پیامبر اکرم(ص) و پافشاری برآن، بهره گیری از منابع حدیثی نامعتبر و همپوشانی قواعد مطرح شده با یکدیگر از جمله این موارد است.
در چکیده مقاله «توریه در سیره پیامبر و ائمه» میخوانیم: برای دروغ استثائاتی مانند حفظ جان و آشتی شمردهاند. در کنار آن مستثنیات، از توریه نیز به عنوان راهی برای فرار از دروغ یاد میشود و به روایاتی از پیامبر(ص) و ائمه(ع) استناد میکنند که بخشی از این روایات، سیره عملی آن بزرگواران است. مقاله حاضر با رویکرد تاریخی ـ حدیثی ضمن تلاش برای استقرای این روایات، به بررسی اعتبار منابع و متن آنها میپردازد تا به این پرسش پاسخ دهد که: سیره عملی پیامبر(ص) و ائمه(ع) در این باره چگونه بوده است؟ نتیجهای که از این بررسی به دست میآید آن است که از مجموع 22 روایتی که بدان دست یافتیم، برخی به لحاظ منبع و سند قابل اعتماد و انتساب به معصوم نیست و برخی دیگر مصداق توریه به شمار نمیرود.
نویسنده مقاله «نقش «اخلاق ارتباطی» در تبلیغ مکتب تشیّع با تأکید بر آموزههای رضوی» در طلیعه نوشتار خود آورده است: یکی ازحوزههای اخلاق کاربردی در بُعد حرفهای، «اخلاق تبلیغ» است که ساحتهای مختلف تبلیغات را در بر میگیرد. در این بین، تبلیغ دین در کارآیی و اثر بخشی و جذب حدّاکثری مخاطبان، محتاج اخلاق دینی تبلیغ است. این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی، به بیان خصوصیات حرفهای مبلّغ دینی در رسالتِ دعوت پرداخته و روشن میسازد که مبلّغ دین علاوه برمهارت دینشناسی و برخورداری از «چشم مسألهیاب» در رصدکردن شبهات، باید درخودسازی وتعامل اخلاقی باخویشتن، پیشقدم بوده و اهل جاذبه باشد.
استنباط و تحلیل مؤلفههای «الگوی اخلاق ارتباطی» مؤثّر در تبلیغ مکتب تشیّع با تأکید بر آموزههای رضوی، از مسائل و یافتههای مهم این پژوهش محسوب میشودکه عبارتند از: گفتوگوی صلح آمیز «درون مذهبی» و «برون مذهبی»؛ تقویت «هوش عاطفی ـ هیجانی» (EQ)؛ نیازسنجی و ظرفیت شناسی مخاطبان (آشنایی با نیازها، روحیه و زبانِ پیامگیرندگان)؛ دعوت به دین با غیر زبان (شیوه نفوذ در دل)؛ تعصّبگریزی و التزام به عقلانیت؛ و مهرورزی و احترام به عقیده مخالف.
انتهای پیام