حسین روحانی صدر؛ کارشناس ارشد تاریخ ایران دوره اسلامی یادداشتی درباره آیتالله سیداحمد خوانساری نوشته و دراختیار ایکنا قرار داده است که میخوانید.
قرن چهاردهم خورشیدی با اوج فعالیتهای قم، یکی از مهمترین پایگاههای مذهب تشیع، بهواسطه حضور جمعی از دانشآموختگان از نجف در آن سامان مصادف شد. این مهاجرتها بیشتر با پایانگرفتن جنگ جهانی اول و ایجاد جغرافیای جدید منطقهای و تقسیم امپراطوری عثمانی به کشورهای متعدد چهره بست. عراق جدید یکی از همان نقاط مستقلشده از آن امپراطوری مخالف رشد تشیع و تسلط آن بر امور اداری و اجرایی بود؛ ازاینرو، دانشآموختگان مدارس علمیه نجف، هرکدام به فراخور شرایط زمانی و مکانیشان، در نقاط مختلف جهان بهویژه ایران، شبهقاره هند، افغانستان، سوریه، لبنان، الجزایر، تونس، مغرب و حتی در برخی مؤسسات آموزشی اروپا و امریکا پراکنده گشتند.
حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی یکی از این دانشآموختگان پس از حضور در حوزه علمیه اراک و جذب طلاب علاقهمند از نواحی مختلف کشور بهویژه خوانسار، خمین، گلپایگان و... هسته هیئت علمی قویای را در یک قرن قبل بنیان نهاد و پس از استقرار در شهر قم توانست به احیای مدارس علمی آن شهر با محوریت مدرسه فیضیه و با مشارکت شاگردان خود بپردازد. یکی از آن دانشآموختگان آیتالله حاج سید احمد خوانساری بود که به گمان برخی، از همان زمان، جزء زعمای خوشنام و پرکار و مهذب در نظر عموم اهل علم بهویژه استادشان قرار گرفت. مردم تهران وی را از دهه 30 خورشیدی بهعنوان امام مسجد حاج سیدعزیزالله و آقای شهر یا پایتخت شناختند، که این موضوع خود بحثی مستقل و شایان تحقیق است.
درباره شخصیت وی چندان تألیف و تصنیف مستقلی صورت نگرفته است. کتاب مرجع متقین در شرح حال ایشان، منتشرشده در سال ۱۳۹۴، به کوشش محمدتقی انصاریان، یکی از آن معدود منابع موجود است. این اثر با نسبنامه سیادت وی و زندگینامه مختصر وی آغاز شده است. در بخش زندگینامه به همدرسی و زندگی مشترک ایشان با سیدمحمدتقی، شیخ موسی، شیخ محمد امامی خوانساری، که این خود نشانگر حضور فعال اهل علم آن خطه در مدارس علمیه آن زمان است، و اسامی نزدیک به 72 نفر از شاگردان وی که در دهههای بعد، از مدرسین و اعضای هیئتهای علمی مؤسسات آموزش عالی داخل و خارج کشور شدند، اشاره شده و نیز شرح مختصری از برخی تالیفات ایشان همچون جامعالمدارک، طهارت، توضیحالمسائل، مناسک حج، العقاید الحقه، حاشیه بر عروهالوقی آمده است.
با آنکه ایشان یکی از حامیان جدی فعالیتها، انجمنها و تشکلهای مذهبی ایران بودند از جزئیات این حمایتها صحبتی در این اثر به میان نیامده و به نقش وی در تعیین نیازهای مادی مدارس علمیه شیعی نیز چندان توجهی نشده. همچنین، وی بهطور جدی و مؤثر پیگیر حل و فصل مناقشات دستگاه حاکمه با طلاب و روحانیون مبارز از سال ۴۰ تا ۵۷ بوده است و او را میتوان آخرین حلقه وصل میان تجدد و سنت میان نهادهای اقتصادی و مذهبی عصر حاضر دانست؛ ولی به این موارد نیز پرداخته نشده است.
ایشان 29 دی ۱۳۶۳ به رحمت خدا رفت و در مسجد بالاسر در حرم مطهر حضرت معصومه(سلامالله علیها) به خاک سپرده شد.