تزریق دانش به شرکت‌های تولیدی کوچک اشتغال‌آفرین است + صوت
کد خبر: 4046303
تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱۴۰۱ - ۱۲:۳۲
مقصودی در گفت‌وگو با ایکنا:

تزریق دانش به شرکت‌های تولیدی کوچک اشتغال‌آفرین است + صوت

عضو هیئت علمی دانشگاه قم گفت: باید به تولیدات با مقیاس کوچک دانش تزریق شود؛ یعنی لزوماً نباید حتماً به ابرصنعت‌ها دانش تزریق شود، بلکه می‌توان با تزریق دانش به تولیدات محلی و خانوادگی به نتیجه مطلوب دست یافت.

حمیدرضا مقصودی

حمیدرضا مقصودی، عضو هیئت علمی دانشگاه قم در گفت‌وگو با ایکنا، با اشاره به پیشینه تاریخی شرکت‌های دانش‌بنیان اظهار کرد: نگرش اقتصاد دانش‌بنیان از دهه ۷۰ میلادی در ادبیات اقتصادی متعارف ترویج پیدا کرد و از آن زمان سیاستگذاران علم و فناوری آرام‌آرام وارد فعالیت‌های اقتصادی شدند. به عبارت بهتر اقتصاد سرمایه‌داری دانش را در معنای سیاستگذارانه خود تحت عنوان دانش بازاری وارد ادبیات اقتصادی کرد.


بیشتر بخوانید:


وی افزود: از زمانی هم که این نوع دانش وارد ادبیات اقتصادی ایران شده تا اکنون نهاد‌های متعددی مانند «مرکز همکاری‌های فناوری ریاست جمهوری»، «معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری» و رشته‌های مرتبط با علم و فناوری در دانشگاه‌های مختلف کشور تأسیس شده‌اند. نگرش تمام این نهاد‌ها رشد و شکوفایی سیاستگذاری‌های علم و فناوری است و در طی سال‌های گذشته تمام تلاششان مبتنی بر ایجاد فضای قانونی در عرصه علم و فناوری بوده که نمونه آن همین معاونت علمی و فناوری و مرکز همکاری‌های فناوری ریاست جمهوری است.

کد

دو رویکرد متناقض به اقتصاد دانش‌بنیان

کارشناس اقتصادی به دو رویکرد متناقض به اقتصاد دانش‌بنیان اشاره کرد و در همین رابطه گفت: در حال حاضر عموماً مبنای فکری مهندسانی که وارد عرصه اقتصاد می‌شوند، رویکرد «صنایع با تولید انبوه» است و در ایران هم نظام توسعه صنعتی آن در زمان آقای نیلی نوشته شده است. ادله طرفداران این رویکرد این است که باید اقتصاد به‌ویژه اقتصاد فنی و مهندسی، دانش‌بنیان شود و منظور آن‌ها دانش انسانی و اجتماعی نیست. متأسفانه این نگرش فقط از توسعه صنایع انبوه حمایت می‌کند و به سایر بخش‌های اقتصادی مانند کشاورزی بی‌مهری می‌کنند، مگر اینکه تولیدات کشاورزی با وسیع شدن و یک‌دست شدن زمین‌های زراعی انبوه شود، اما به طور کلی با دانش انسانی و اجتماعی و کاری ندارند. خود رویکرد صنایع با تولید انبوه نسبت به مسئله اشتغال با تناقضاتی همراه هست. طبق این رویکرد اساساً اقتصاد دانش‌بنیان در معنایی که طرح می‌شود، ضداشتغال است.

مقصودی رویکرد آنارشیست‌ها به اقتصاد و تولید دانش‌بنیان را به‌عنوان دومین رویکردی که با پارادوکس همراه است، نام می‌برد و در این باره اضافه کرد: در مقابل طرفداران رویکرد صنایع با تولید انبوه، رویکرد آنارشیست‌ها مطرح است؛ آنارشیست‌ها تولید اشتغال‌زا را مطرح می‌کنند که اساساً توسعه دانشی را در نظام تولیدی ضداشتغال می‌دانند و لذا به نظام تولیدی سنتی قائل هستند. همه حرف این‌ها بازگشت به سنت‌هاست. مثلاً توسعه صنایع دستی در ایران را مهم و ضروری ارزیابی می‌کنند و یا تولیدات خانگی که دانشی در آن وجود ندارد و به سبک ده‌ها سال گذشته انجام می‌شود را ترویج می‌دهند. آنارشیست‌ها معتقدند که این نوع تولید بهینه به شمار می‌رود، زیرا اشتغال‌زا هستند و بر این باورند که اگر دانش به این نوع تولید تزریق شود، اشتغال‌زابودن آن از بین می‌رود.

رهبر انقلاب؛ خالق نظریه سوم

عضو هیئت علمی دانشگاه قم با بیان اینکه رهبر معظم انقلاب مخالف این دو دیدگاه هستند، گفت: رهبر معظم انقلاب دیدگاه آنارشیست‌ها و دیدگاه طرفداران رویکرد صنایع با تولید انبوه را قبول ندارند، زیرا ایشان می‌گویند تولیدی برای اقتصاد کشور مفید است که از یک سو دانش‌بنیان باشد و از سوی دیگر اشتغال‌آفرین باشد، درصورتی‌که آنارشیست‌ها توسعه دانش را ضدتولید می‌دانند و طرفداران رویکرد صنایع با تولید انبوه هم به دانش انسانی و اجتماعی توجهی نمی‌کنند.

مقصودی اضافه کرد: شدت دانش در نظام تولید یا تزریق دانش در نظام تولید برای مقام معظم رهبری حائز اهمیت است و ثانیاً این دانش باید به نحوی در نظام تولید تزریق شود که اشتغال‌آفرین هم باشد. موضوع بسیار مهم در بیانات و دیدگاه رهبر انقلاب در نام‌گذاری سال ۱۴۰۱، این است که ایشان دو مکتب متناقض را به زیبایی و با ظرافت تجمیع کرده‌اند. رهبر انقلاب با همین ظرافت از وسط این دو نگاه عبور کرده‌اند و در این بین رسانه نقش مهمی دارد که اگر رسانه‌های ما چنین ظرافتی را درک نکنند یا از آن بهره نبرند به دام خواهند افتاد. مثلاً وقتی رسانه‌ها می‌خواهند برای اقتصاد دانش‌بنیان مثالی را ذکر کنند معمولاً اقتصاد‌های دانش‌بنیان در مقیاس بزرگ را مثال می‌زنند و یا وقتی رسانه می‌خواهد اقتصاد اشتغال‌آفرین را مثال بزند به سنت‌های قدیم بازمی‌گردد و دانش روز را فراموش می‌کند، لذا اگر رسانه‌ها درک عمیقی از بیانات رهبر انقلاب نداشته باشند نمی‌توانند در وسط این دو دیدگاه حرکت کنند.

کد

وی با بیان این مطلب که بیانات رهبر انقلاب در ابتدای سال ۱۴۰۱ را می‌توانیم به عنوان یک نظریه سوم تلقی کرد، گفت: نظریه ایشان به نسبت نظریاتی که در ایران مطرح می‌شود کاملاً جدید است. ایشان بر این باورند که باید به تولیدات با مقیاس کوچک دانش تزریق شود؛ یعنی لزوماً نباید دانش به ابرصنعت‌ها تزریق شود، بلکه می‌توان با تزریق دانش به تولیدات محلی و خانوادگی به نتیجه مطلوب دست یافت. اگر فقط به ابرصنعت‌ها دانش تزریق شود، موجب کاهش اشتغال خواهد شد.

نحوه تزریق دانش به تولیدات در مقیاس کوچک

این کارشناس اقتصادی با اشاره به نحوه تزریق دانش به تولیدات در مقیاس کوچک عنوان کرد: تزریق دانش به تولیدات با مقیاس کوچک سال‌هاست که در آلمان اجرایی شده و حدود ۶۰ درصد از بنگاه‌های اقتصادی آلمان را شرکت‌های تولیدی خانوادگی تشکیل می‌دهند. این شرکت‌ها به شدت دانش‌بنیان هستند. یا حتی در چین چنین موردی هم به وفور یافت می‌شود. این مهم از طریق افزایش سطح سواد در جامعه، رها کردن مجوز‌های تولید و تقویت انعطاف عمل و در برخی موارد دولتی بودن تحقیق و توسعه (R&D) محقق شده است. پاکستان در حوزه کشاورزی فوق‌العاده پیشرو عمل کرده و این مهم با تقویت واحد‌های تولید در مقیاس کوچک و تزریق دانش به این واحد‌ها برآورده شده است، لذا شرکت‌های دانش‌بنیان در مقیاس‌های کوچک در کشور‌های پیشرفته بسیار وجود دارند، اما در ایران اقتصاد سرمایه‌داری اجازه نمی‌دهد چنین شرکت‌هایی در مقیاس کوچک پا بگیرد. در کشور ما شرکت‌های بزرگ به واسطه نگاه سرمایه‌داری تلاش می‌کنند به بهانه‌های مختلفی مانند پول‌های کوچک اثرگذاری ندارند، اموال مردم باید در دست دولت نباشد و از سوی دیگر با بهره بردن از رانت‌های بزرگ به هر طریقی سرمایه‌های مردم را از دستانشان خارج کنند و به دنبال بلعیدن کشور هستند.

گفت‌وگو از سعید امینی

انتهای پیام
captcha