ایران در شرایط امروز جهانی باید زمین بازی خود را تعریف کند و در آن زمین دیگران را به بازی بگیرد. تحریم یک کشور در جهان کنونی، ظلمی آشکار در حق ملتی است که خواهان حقوق اساسی خود در حوزههای مختلف از جمله اقتصاد، انرژی و امنیت است. ملت ایران برای دستیابی به توانمندی هستهای و دانش و علوم مرتبط با آن از سوی دشمنان با تهدید و تحریم در حال تنبیه شدن است، ولی با وجود تمامی فشارها به این توانایی دست یافته است؛ اما قدرتهای جهانی به بهانی نگرانی از دستیابی ایران به سلاح هستهای، در مقابل ایران پیش یک میز نشستهاند؛ میزی که اگر ایران همین توانایی هستهای را نداشت، هرگز چیده نمیشد و ایران وارد بازی بزرگان نمیشد!
بیشتر بخوانید:
صنعت هستهای تنها گوشهای از علم و فناوری است که در یکصد سال اخیر دانشمندان، دنیای پر از رمز و راز آن را کشف کرده و تبدیل به انرژی، خدمات پزشکی و پرتودرمانی و البته متأسفانه سلاحهای اتمی شده است. حال در نظر داشته باشید اگر ایران در تمامی علوم و فنون جدید، وارد شود و با ظرفیت جوان و نخبه ایرانی در این مسیر پیش برود، چه میزان ارزش و آورده مادی و معنوی برای کشور و نسلهای کنونی و آینده خواهد داشت.
«حرف امروز من این است که برای رشد اقتصاد کشور و اصلاح امور اقتصادی کشور، به طور قاطع باید به سمت اقتصاد دانشبنیان حرکت بکنیم.» این جملات بخشی از سخنرانی نوروزی رهبر معظم انقلاب اسلامی که راهبرد آینده ایران میبایست براساس آن برنامهریزی شود. ایشان با جزئیات درباره شرکتهای دانشبنیان، مزایای ورود این شرکتها در حوزههای مختلف از جمله کشاورزی، صنعت، خدمات و ... سخن گفتند.
حرکتی که از میانه دهه نود شکل گرفت تا فناوری و نوآوری وارد گفتمان و ادبیات سیاسی و اقتصادی ایران شود و بسترهایی نیز در دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی و پژوهشی شکل گرفت، امیدها را نسبت به بهرهمندی از ظرفیت فوقالعاده انسانی و علمی در جهت حرکت به سمت اقتصاد دانشبنیان افزایش داد. دانشبنیان یک اصطلاح کاملاً راهبردی و باقوام است و به طور کلی از زمانیکه انقلاب صنعتی در قرن هجدهم شکل گرفت، مبنای کار اختراعات جدید و دانش بود و علم و دانش توانست صنعتیشدن را شتاب دهد و در قرن بیستم و بیستویکم صاحبان علم و فنون، به قدرتمندان جهان تبدیل شدند و توانستند صنایع مربوط را ایجاد و دنیا را از لحاظ اقتصادی به دنیای عقبمانده، پیشرفته و در حال پیشرفت تقسیم کردند. متأسفانه همانند بسیاری از مباحث، غرب و لیبرالیسم مبنای ایدئولوژی خود را بر بقا، رقابت، استثمار و انحصار قرار داده و علم و دانش نیز در این زندان غرب گرفتار آمد. انتقال دانش یکی از مهمترین مباحثی است که شرکتهای فناور و پیشرفته در ارائه محصولات به آن توجه دارند تا انحصار دانش ساخت محصولات از دستشان خارج نشود. در قرن بیست و یکم شتاب تولیدات علمی و پیشرفت صنعتی چنان شده که هر روز غفلت از آن، سالها یک کشور و ملت را عقب نگاه میدارد.
ایران در حال پیشرفت است و در بسیاری از عرصهها باید زیرساخت را ایجاد کند یا تقویت کند. آموزش و پژوهش دیگر به مانند گذشته نیست و روشهای جدید باید جایگزین روشهای قدیمی شود تا نسل جدید از همان ابتدای آشنایی با علوم و دروس، بداند که این مسیر، او را به سمت یک کارآفرین پیش میبرد. مهارتآموزی در کشورهای پیشرفته در مدارس به یک اصل تبدیل شده و مهارتهای جدید از جمله برنامهنویسی خروجی مدارس و دانشگاهها ثروتآفرین خواهد بود. نقش دانش و مهارت در مدارس و دانشگاههای ایران باید جدی گرفته شود و از سیستم خشک و بدون آورده علمی کنونی باید وارد یک سیستم منعطف و بهروز شویم.
دغدغه رهبر معظم انقلاب اسلامی در نامگذاری سال 1404 به «تولید، دانشبنیان و اشتغالآفرین» نیز دقیقاً بر همین مبناست تا سیستم آموزشی، علمی، پژوهشی و تربیتی ایران پوستاندازی کند و وارد فضای فناورانه و دانشبنیان شود. بدون تردید تربیت نسل جدید با مهارتهای فناورانه، آینده اقتصادی ایران را در تمامی ابعاد بیمه خواهد کرد؛ اصلی که در زمانیکه کشورمان درگیر تحریمهای ظالمانه است باید به اولویت و محور تمامی سیاستها و فعالیتها تبدیل شود. تحریم، هرچند برخی از فرصتها را از ایران گرفته، ولی ذهنیتی را ایجاد کرده تا ایرانیان باید برای عزت، اقتدار، آبادانی و رفاه خود ظرفیتهای موجود در کشور را فعال سازند و آن هم از طریق کسب مهارتها، فناوری و دانش.
اقتصاد دانشبنیان راهی است که تحریمها را خنثی میکند و ایران را به یکی از کشورهای برتر در تولید علم و فناوری تبدیل خواهد ساخت. راههایی که ایران در دو دهه گذشته در اوج تحریمها برای نمونه در تعمیر هواپیماهای مسافربری طی کرده، به تجربه گرانبهایی تبدیل شده که کشورهای قربانی تحریم در دوره کنونی خواهان بهرهگیری از این تجربه شدهاند. اهمیت روند دانشبنیان کردن حوزههای اقتصادی از جمله صنعت در افزایش بهرهوری و کاهش هزینههاست. خوشبختانه در چند سال اخیر اهتمام مناسبی به شرکتهای دانشبنیان در کشور شده که همین تجربه میتواند بستر را برای ورد خیل عظیمی از علاقهمندان جهت فعالیت در این عرصه باز کند، چرا که هم ادبیات اقتصاد دانشبنیان ایجاد شده، هم حاکمیت و دولت آن را در اولویت خود قرار دادهاند و هم آنکه نسل جدید به ضرورت کسب مهارت برای اشتغال پایدار و ثروتآفرین پی برده است. در دهه هفتاد و هشتاد، رقابت سختی میان فارغالتحصیلان دبیرستانها برای ورود به دانشگاهها وجود داشت، ولی این رقابت در حال حاضر تنها محدود به چند رشته شده و بسیاری ترجیح میدهند تا با کسب چند مهارت خاص به سرعت وارد بازار کار شوند. این هم به دلیل آن است که دانشگاهها چیزی را به دانشجو میآموزد که در بازار کار کمتر مورد استفاده قرار میگیرد و در کل مدرکگرایی به مانند گذشته نیست و اهمیت خود را از دست داده است. تغییر ریل تعدادی از دانشگاهها برای حرکت به سمت دانشگاه کارآفرین و حل مسئله دقیقاً به خاطر احساس چنین خطری است؛ خطری که در صورت عدم توجه به آن دانشگاهها در سالهای آینده تبدیل به موزه خواهند شد!
دولت و ملت باید اهمیت ورود به گفتمان اقتصاد دانشبنیان، فناوری، نوآوری و کسب مهارتهای جدید را درک کنند و با شتاب در این مسیر حرکت کنند؛ حرکتی که میتواند بسیاری از طرحهای خائنانه و ظالمانه دشمنان از جمله تحریم را خنثی کند و ایران را با توجه به نیروی انسانی نخبه و باهوش و ظرفیتهای بینظیر طبیعی و زیرساختی تبدیل به یک کشور پیشرفته در تمامی عرصهها سازد.
سعید امینی
انتهای پیام