در روزهای اخیر، اقدام راسموس پالودان، سیاستمدار وابسته به جناح راست افراطی دانمارک در برگزاری تور قرآنسوزی در ماه مبارک رمضان، موجی از خشم و انزجار مسلمانان را در مناطق مختلف دنیا، بهویژه در سطح کشورهای اسلامی برانگیخت و اعتراضات زیادی را در خود سوئد نیز سبب شد و بار دیگر بحث حد و مرز آزادی بیان را در کشورهای اروپایی داغ کرد. در این رابطه خبرگزاری ایکنا گفتوگویی با فهد قریشی، استاد رشته جرمشناسی در دانشگاه «سالفورد» منچستر انجام داده که مشروح آن در ادامه میآید:
ایکنا ـ آیا آزادی بیان بهانه خوبی برای توهین به مقدسات سایر ادیان است؟
سوزاندن قرآن در سوئد توسط راسموس پالودان، رهبر حزب سیاسی افراطی دانمارکی به نام خط سخت (Stram Kurs) برنامهریزی شده بود. پالودان در سال 2013 به دلیل تعقیب یک مرد جوان و افشای رفتار نامناسب جنسی در چترومهای آنلاین با کودکان زیر سن قانونی در سال 2021 به پنج سال حبس تعلیقی محکوم شد. او ادعا میکند که قبلاً قرآن را سوزانده است و تا قبل از لغو مراسم قصد داشته این هفته این کار را انجام دهد. با این همه اعتراضات در سوئد او را ترساند.
پالودان در ویدئویی که در سال 2018 در یوتیوب منتشر کرد، گفت که «محو مسلمانان و اسلام از روی زمین بهترین چیز خواهد بود». او در ادامه و با تکرار اصطلاحات نازیها درباره «راهحلهای نهایی»(راه حل نهایی نام طرح نازیها برای از بین بردن یهودیان اروپا در جریان جنگ جهانی دوم بود)، پس از محو مسلمانان و اسلام از روی زمین گفت: «ما به هدف نهایی خود میرسیم».
دفاع او از این شلوغکاریها و اظهارات اسلامهراسانه بر ادعای آزادی بیان استوار است. این یک ادعای عمداً گمراهکننده است زیرا آزادی بیان در همه جا از نظر قانونی به دلیل نیاز به حفظ نظم، محدود شده است به طوری که نمیتوان از آزادی بیان برای تحریک خشونت و بینظمی استفاده کرد. مهمتر از آن، جوهر آزادی بیان قدرتمندانه گفتن حقیقت است، نه حق توهین و ضربه زدن به اقلیتهای آسیبپذیری که دههها توسط اقدامات ضدتروریسم و لفاظیها، سیاستها و اقدامات مهاجرتی در سراسر اروپا و بیشتر نقاط دنیای غرب مورد هدف قرار گرفتهاند.
در این مورد، پالودان و امثال او به جای دفاع از آزادی بیان، از آزادی بیان برای اهداف سیاسی خود سوء استفاده کردند. در انتخابات ملی دانمارک 2019، حزب پالودان(خط سخت)، نتوانست حتی یک کرسی را به دست آورد. او اکنون قصد دارد دوباره در ژوئن 2023 نامزد این انتخابات شود اما امضای کافی برای نامزدی خود ندارد. به همین منظور، قصد داشت با حضور در ماه رمضان در بخشهایی از سوئد که جمعیت قابل توجهی از مسلمانان دارد، قرآن را به آتش بکشد و با استفاده از اسلامهراسی، برای نامزدی خود هوادار جلب کند.
این نوع رفتار اکنون به امری عادی تبدیل شده زیرا دولتها و سیاستمداران مختلف با موفقیت از ایده تهدید مسلمانان برای منافع انتخاباتی و برای توجیه وضع قوانین جدید استفاده میکنند.
ایکنا ـ این حادثه را از نظر حقوق بشر چگونه ارزیابی میکنید؟
نقض حقوق بشر تنها زمانی مورد توجه قرار میگیرد که شواهدی مبنی بر نقض فاحش، گسترده، سیستماتیک و پایدار وجود داشته باشد.
میتوانیم این حادثه را بهعنوان رویدادی جزء اسلامهراسی در نظر بگیریم که از تبعیض در محل کارگرفته تا خشونت ضد تروریسم در «جنگ علیه ترور» طبقهبندی میشود و دههها در فرهنگ و سیاست ما نظاممند و پایدار شده است.
چنین رویکردی میتواند توجه را به حوادثی مانند این و همچنین جنبههای به ظاهر پیش پا افتادهتر اسلامهراسی و تأثیرات آن در وحشتافکنی و محدود کردن آزادیها، حقوق و آزادی بیان جلب کند.
در نهایت، چارچوب حقوق بشرِی آن میتواند به موضوع قدرت داشتن در این حوادث و هدف قرار دادن گروههای به حاشیه رانده شده توسط گروههای مسلط جامعه بپردازد.
ایکنا ـ مسئولیت کشورها و سازمانهای اسلامی و همچنین سازمانهای بینالمللی در برابر چنین حوادثی چیست؟
کشورهای مختلف مسلمان از جمله عربستان سعودی، ترکیه، مصر، کویت و اردن بیانیههایی در محکومیت این رفتار اسلامهراسانه صادر کردهاند. ایران و عراق سفیران سوئد را برای طرح شکایت رسمی احضار کردند و در مقابل سفارت سوئد در تهران تظاهرات شد. عراق از این هم فراتر رفت و اعلام کرد که این حادثه میتواند پیامدهای جدی بر روابط بین سوئد و مسلمانان بهطور کلی، کشورهای مسلمان و عربی و جوامع مسلمان در اروپا داشته باشد.
ایکنا ـ جامعه مسلمانان در سوئد و سایر کشورها چگونه میتوانند به این گونه تحریکات پاسخ دهند؟
اعتراضهایی در سوئد در واکنش به این حادثه صورت گرفته است، اما جای تعجب نیست که مقامات سوئدی با محکوم کردن معترضان به عنوان جنایتکار و تثبیت طغیانهای خشونتآمیز برای محکوم کردن آنها، نشان دادند از درک جدیت آتشزدن قرآن برای مسلمانان ناتوان هستند. اینها هیچ کمکی به درک احساس در مورد این موضوع در میان مخاطبان مسلمان نمیکند.
به غیر از اعتراض، مسلمانان میتوانند در یک پلتفرم سازماندهی شوند تا این رفتار را محکوم کنند و مخالفت خود را در کل جوامع غربی نشان دهند (مثلاً مانند آنچه مسلمانان در بریتانیا در پاسخ به استراتژی ضد تروریسم دولت انجام دادند).
ایکنا ـ برخی از ناظران بر این باورند که دولت سوئد میتوانست از این حادثه جلوگیری کند، زیرا از تاریخ این تجمع و قصد سوزاندن قرآن مطلع بود. آیا میتوان کشور و پلیس آن را در قبال این حادثه بازخواست کرد؟
همانطور که قبلاً گفتم، پالودان از قبل قصد سوزاندن قرآن را داشت. مشکلی که در تلاش برای پاسخگویی به سوئد وجود دارد این است که نژادپرستی و اسلامهراسی از نظر ساختاری نهادینه شده و سوئد نیز از این قاعده مستثنی نیست.
در چارچوب «جنگ با ترور»، غرب در تلاش برای توجیه جنگ و کشتار در سطح بینالمللی و سیاستهای ضد تروریسم و مهاجرت در داخل کشور، اسلامهراسی را پرورش داده، به آن تکیه و آن را عادیسازی کرده است.
ارتباط نهادهای دولتی و رهبران فعال اسلامستیز، عادیسازی آن (اسلامهراسی) برای جامعه را به هماره دارد. بنابراین تاکتیک سوزاندن قرآن از دههها اسلامهراسی بیرون میآید که آموزههای اسلام را به تروریسم متصل میکند، جایی که راهحل آن یا اهلی کردن اسلام و مسلمانان است، یا به قول خود پالودان، اساساً ریشهکن کردن اسلام و مسلمانان است.
به طور خلاصه، خود سوئد در اینجا بیشتر به خاطر تلاش نکردن برای جلوگیری از وقوع این رفتارها مقصر است.
گفتوگو از محمدعلی حقشناس
ترجمه: محمدحسن گودرزی
انتهای پیام