به گزارش ایکنا، نشست «مناقب امام صادق(ع) در ادب فارسی»، شامگاه جمعه ششم خرداد به مناسبت شهادت امام صادق (ع) در گروه بینالمللی هندیران برگزار شد.
در این برنامه که با مدیریت علیرضا قزوه و با حضور شاعران، نویسندگان و استادان دانشگاههای هند، تاجیکستان، پاکستان، کشمیر و ایران انجام شد شاعرانی چون غلامرضا کافی، محمود اکرامی، محمدحسین انصارینژاد، رضا اسماعیلی، مصطفی محدثیخراسانی، عبدالرحیم سعیدیراد، علی میرباذل، سید مسعود علوی، فاطمه ناظری، وحیده افضلی، نغمه مستشارنظامی، عزیزآذینفرد و ایرج قنبری حضور داشتند.
علیرضا قزوه در شعری اینگونه به امام ششم(ع) اظهار ارادت کرد:
«دوباره سایه ماه کریمی از سرم کم شد
به تعقیب رجب بودم که شعبانالمعظم شد
سلام ای ماه شعبان، ماه منجی، ماه پشت ابر
که از مهرت ظهور حضرت قائم مسلّم شد
رجب ماه علی(ع)، ماه محمّد(ص)، ماه زهرا(س) بود
که با هجران هادی(ع)، ماه شادی محو در غم شد
خوشا عطر امام باقر(ع) و جود «اباجعفر»(ع)
که در ماه رجب، شیرازه اسلام محکم شد
رجب یعنی وفا، یعنی وفات زینب کبری(س)
که هر جا نام زینب بر زبان آمد محرّم شد
جهان بی ماه شعبان رنگ آسایش نخواهد دید
ببین بر درد دنیا، خندهی آن ماه، مرهم شد
دوباره خنده کردم، گریه کردم، تشنه جان دادم
دوباره کربلا در پیش چشمانم مجسّم شد
حسین(ع) و اکبر و سجاد(ع)، دلتنگ ابالفضلاند
شگفتا شادی شعبان، محرّم در محرّم شد
سر ماهِ بنیهاشم به روی نیزهی خورشید
سر خورشید، روزی پیش ماه هاشمی خم شد
به شعبان میرسی دلتنگ ، شادان، نیمهجان ، زخمی
دوباره باید آدم شد، دوباره باید آدم شد
دوباره نیمهی شعبان و دلتنگان بیتابش
دوباره باید از چشمانتظاران همین دم شد»
عبدالرحیم سعیدیراد نیز در مطلبی برای شهادت امام صادق (ع) نوشت:
«در تماشای تاریخ شیعه، بغض واژهها میشکند و حرفبهحرف بر سفیدی کاغذ جاری میشود. بقیع در سکوتی ژرف فرورفته است. نخلهای موپریش مدینه روزه سکوت گرفتهاند. ابرهای بغضکرده؛ حیران و پریشان سر به شانههای کوه گذاشتهاند.
از سمت ملکوت، نوای آسمانی «الرحمن» بگوش میرسد.
در مجلس عزای آسمانیان، بغض ابرها برای ششمین امام معصوم میشکند. کمی آنسوتر، از سمت نگاههای خیس بقیع، دستههای عزاداری کبوتران به راه افتاده است. فرشتههای مقرب با بهتی شگفت؛ کوهی عظیم را مشاهده میکنند که قرار است در گودالی کوچک آرام بگیرد!
معلوم است که اندوه زمینیان هم بهاندازه کوهها سر به فلک کشیده بزرگ است و مگر کدام سینه توان به دوش کشیدن این غم سترگ را دارد؟
ای خورشید بیزوال دانش! خوشا آن روز که عالمانی از سراسر جهان همچون پروانه دوروبرت میچرخیدند و از وجود تو فیض میگرفتند.
خوشا آن روز که درخت دانش و معرفت از کلام شورانگیز تو جان گرفت و به بار نشست و از شکوه علم بیاندازهات، کمکم گلستانها و باغهای دانایی در جهان پدید آمد.
الفبای فقه و فلسفه و اصول دانههای بذری بودند که یک روز در دلهای عالمان کاشتی و تا دنیا دنیاست زمین از برکت آن نفس خواهد کشید.
ای هشتمین معصوم عالم!
تو آنقدر بزرگی که فقیهان دین در همیشه تاریخ خوشهچین خرمن احادیث تو بودهاند.
در تعجبم مگر چه گفته بودی که آنگونه بارها برای کشتن تو نقشه کشیدند و حتی در خانهات را به آتش کشیدند؟
ای چهارمین امام مسموم!
در سوگ تو کوچهها و خیابانهایمان لباس سیاه پوشیدهاند و درختها شال عزا به گردن انداختهاند. حالا صدای نوحهخوان از بلندگوی مسجد محل بگوش میرسد:
حضرت صادق مگر فرزند پیغمبر نبود؟
یا مگر ریحانه صدیقه اطهر نبود؟»
سیدحسن بنیطبا از شاعران ایرانی ساکن کانادا هم در مطلبی عنوان کرد:
«اولین شاعر برجستهای که در منقبت و فضائل اهلبیت و دفاع از حریم پاک آنها شعر گفت ،خود دستپرورده امام صادق است و به دست مبارک آن حضرت متحول شد و در مسیر حق قرار گرفت و میتوان گفت که اگر شعر فارسی هم زبان به منقبت ائمه باز کرد به خاطر این بود که شاعر مورد اشاره یعنی سید اسماعیل حمیری و امثال او موردعنایت خاص حضرات ائمه معصومین علیهمالسلام قرارگرفتهاند.
البته این عنایت خاص همواره در طول تاریخ شامل حال شعرای منقبت گو و ولائی ما که آثار ماندگاری از خود بجای گذاشتهاند بوده است که شرح مصادیق و داستانهای آن در این مختصر نمیگنجد.»
محمود تاری «یاسر» هم در رثای امام جعفر صادق (ع) اینگونه سرود:
«در غم نشست سینهی لبریز آذرش
در شعله سوخت قلب شریف و مطهرش
باآنکه داشت موی سپید و قد کمان
رحمی نکرد خصم لعین ستمگرش
در خانه دید دشمن خود را شبانه او
آمد به یاد غربت جانسوز مادرش
در پیش چشمهای پر از اشک کودکان
بستند دست او به طنابی چو حیدرش
بردند سر برهنه برون آن امام را
آتش زدند قلب لبالب ز اخترش
یکسو پسر گریست به اندوه این پدر
یکسو فغان و ناله به لب داشت دخترش
خونش نریخت خصم ستمپیشهاش ز کین
باآنکه دید تیغ عدو را برابرش
گرچه غریب بود و ستم دید از عدو
دیگر ندید خنجر دشمن به حنجرش
شد عاقبت ز زهر جفا بیقرار آه
کشتی شکست در دل امواج لنگرش
باید گریست در غم جانسوز آن امام
کز زهر کینه گشت خزانی صنوبرش
دارد بقیع سینهی پرخون ز داغ او
شد لالهگون تراب ز اشک مکررش
آخر فتاد بهر عزای امام نور
شال عزا به گردن موسی بن جعفرش
«یاسر» ز داغ خونجگر داشت آسمان
تا تیر درد آمد و بشکست شهپرش»
سید مسعود علوی از دیگر اندیشمندان حاضر در این نشست نیز در مطلبی باعنوان «عِطر و ادب؛ شأن قلم در کلام امام صادق علیهالسلام» نوشت:
«امام صادق (ع) در قالب بیت شعری میفرمایند:
لاتَجزِ عَنَّ مِن المِدادِ فَإنَّهُ
عِطرُ الرِّجالِ وَ حِلیَةُ الآدابِ
از نوشتن خسته نشوید که قلم عطر مردان است و زینت ادبها
امام صادق آن نور معلا
بدانست اینچنین شأن قلم را
قلم در نزد مردان همچو عطر است
قلم زیب است و زینت بر ادبها
خداوند در آیات پایانی سوره مبارکه شعرا، شاعران را به دو گروه تقسیم میکند؛
گروه اول شاعرانی که شعر و گفتارشان بر باطل و دروغ است، و به هر راهی بیهدف گام میگذارند «فِي كُلِّ وَادٍ يَهِيمُونَ» و اینان شاعرانی هستند که «يَقُولُونَ مَا لَا يَفْعَلُونَ» چیزهایی میگویند که خود انجام نمیدهند.
گروه دوم شاعرانی هستند که مؤمناند و کارهای شایسته و بایسته انجام میدهند و بسیار خدا را یاد میکنند و هنگامیکه با اشعار یاوهگویان و مشرکان مورد هجمه قرار میگیرند با اشعار توحیدی و متعهد خود به مقابله برمیخیزند
لذا در قرآن ، شعر که هنری فطری است، با التزام تعهد، مورد تأیید قرارگرفته است.
پیامبر اسلام در این رابطه شعر مطلوب را شعری که در یاری و نصرت دین حق سروده شده باشد میداند و درجایی دیگر، زبان شعر را شمشیری از شمشیرهای اسلام میداند.
در فاصلهی زمانی انتقال قدرت از بنی امیه به بنیعباس، فرصتی پیش آمد که دانشگاه بزرگ جعفری با بیش از ۴۰۰۰ شاگرد پا به منصهی ظهور بگذارد، در میان علوم مختلفی که در این دانشگاه بیهمتا تدریس میشد، از ادبیات توسط امام جعفر صادق علیهالسلام بهعنوان حاملی برای نشر و تبلیغ اهداف عقیدتی و فکری سود جسته شد.
در احادیث، مناظرهها،اشعار، و دعاهای باقیمانده از امام صادق علیهالسلام ادبیات ایشان دارای ساختاری مستحکم،همراه با فصاحت و بلاغت، و ایجاز در کلام هست
در ادامه از اهتمام و عنایت امام صادق علیهالسلام به ادبیات و شعر متعهد و مطلوب، بهاختصار سخن به میان میآید و سپس در کیفیت و بلاغت و فصاحت شعر سخنانی از ایشان بیان میشود.
عنایت امام صادق به شعر متعهد، عاشورایی و در رابطه با اهلالبیت (ع) در این فرمایشات ایشان بهوضوح نمایانگر است:
۱- هرکسی در مورد ما اهلالبیت (ع) یک بیت شعر بگوید، خداوند به پاداش آن خانهای در بهشت برای او بنا میکند.
۲- هر کس دربارهی امام حسین علیهالسلام شعر بسراید و بگرید و بگریاند، بهشت بر او واجب شود.
۳- کسی در مورد ما شعر نمیسراید مگر اینکه مؤید به دم جبریل باشد.
امام صادق معیارهای بلاغت را سه چیز میداند؛
یکی« نزدیک شدن به معنای هدف»، دیگری«اختصار» و سوم «ادای مطالب بسیار با الفاظ کوتاه» و بلاغت و شیوایی سخن را نه به تندزبانی و یاوهسرایی بلکه به رساندن مقصود و توجه به حجت و دلیل میداند.
امام صادق (ع) فصاحت را نشانه کمال شخصیت میداند و نشانههای رأی صائب را سه چیز میداند؛ ابتدا «حُسن؛ خوش برخوردی»، دوم «حُسن الاستماع؛ خوب گوش دادن» و سوم «حُسنُ الجواب؛ خوشجوابی».
از مطالب مذکور در رابطه با فصاحت و بلاغت و ایجاز در کلام و آمیختگی آن با شخصیت آدمی میتوان از این فرموده امام صادق علیهالسلام بهعنوان نتیجهگیری کلی بهره برد.
امام صادق(ع) میفرمایند: هر کس معرفت چیزی را بیابد کلامش درباره آن کم میشود.
در پایان شعری مهدوی از امام صادق علیهالسلام را بهعنوان حسن ختام قرار میدهیم.
لکلِّ أُناسٍ دولةٌ یرقبونها
و دولتنا فی آخِرِ الدهرِّ تظْهرُ
هر مردمی را دولتی است که منتظر آن هستند و دولت ما در پایان روزگار آشکار میشود.»
گفتنی نشستهای گروه بینالمللی هندیران بهصورت هفتگی جمعهها در فضای مجازی برگزار میشود و نویسندگان و شاعران ایران، افغانستان، تاجیکستان و پاکستان در این نشستها شرکت میکنند.
انتهای پیام