سرویس معارف خبرگزاری ایکنا در هفتهای که پشت سر گذاشتیم به انعکاس اخبار، مصاحبهها و گزارشات خواندنی پرداخت که در ادامه به برخی آنها اشاره میکنیم.
آیتالله ابوالقاسم علیدوست در نشستی اظهار کرد: کمیّت و کیفیت پژوهشهای حوزه های علمیه با ۴۰ سال گذشته اصلا قابل قیاس نیست، متاسفانه این میزان زیاد پژوهشهای خوب نه در رسانه ملی، نه در رسانههای جمعی و نه در جامعه بیان نمیشود و یک بدنمایی نسبت به حوزههای علمیه صورت میگیرد.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم تصریح کرد: علی رغم آن که شیعه در دوران آخوند خراسانی نسبت به وضعیتهای دیگری بهتر بوده و تحت فشار سیاسی نبوده است و وضعیت حوزههای علمیه یک وضعیت متوسطی بوده، اما در عین حال اصلا شرایط و امکانات طلاب با امروز قابل قیاس نیست. حال اگر بر این وضعیت معیشتی و امکاناتی سخت طلاب و حوزههای علمیه در گذشته، فشار سیاسی اهل تسنن و حکومتها را بر حوزههای علمیه اضافه کنیم، وضعیت بسیار اسفبار بوده است.
آیتالله علیدوست با تاکید بر اینکه البته این تشریح و تاکید بر وضعیت خوب حوزههای علمیه از منظر امکاناتی و سختافزاری نسبت به همه دورانهای گذشته، به معنی آگاه نبودن از کمبودها و نقصها در این عرصه نیست، خاطر نشان کرد: البته به نظر میرسد که امروز فشار اجتماعی بیشتر از فشار اقتصادی بر طلاب و روحانیت وارد میشود که امید داریم برطرف شود.
آیتالله محمد عندلیب همدانی ضمن اشاره به اینکه اگر اکثریت مردم در درد و رنج قرار گیرند، حرف اصلی و اساسی را مسئولین و دولتمردان جامعه میزنند تصریح کرد: اگر از مردم بخواهیم صبر کنند و به عیب خودمان اعتراف نکنیم که من مسئول باعث چنین مشکلی شدم و ادعا کنیم این مشکلات امتحان الهی است، حرف اشتباهی است.
آیتالله محمد عندلیب همدانی، استاد درس خارج حوزه علمیه در گفتوگو با خبرنگار ایکنا به توضیح درباره چهار عامل مشکلات و گرفتاریهای جامعه از نظر قرآن پرداخت و گفت: تمام مشکلات، مصائب، دردها، رنجها و آلامی که برای بشر در طول عمرش رخ میدهد از نظر قرآن کریم و روایات اهل بیت(ع) در چهار دسته تقسیم میشوند که باید آنها را از یکدیگر جدا کرد. بخش اول نقایصی است که طبیعی این جهان است. این جهان برای کسی کامل محض نیست حتی برای کاملترین شخص روی زمین یعنی پیامبر اکرم(ص) نواقصی از جهت بیماریها و امثال ذلک پیش میآمده است. پس این عالم، عالم درد و رنج است. این درد و رنجها برای همه بوده، برای مسلمانها هم هست و طبیعی این جهان است.
وی ادامه داد: بخش دوم، نقایص و رنجهایی است که مقصر اصلی آن خود انسان است. نباید این نقایص رخ میداد ولی خود انسان باعث تحقق آن شده است؛ مثلا بیتدبیری کرده، فکر و مشورت نکرده است. فرض کنید کسی بدون اینکه تحقیق لازم را انجام دهد وارد میدان تجارت شده و شکست خورده یا حفظ الصحه خودش را رعایت نکرده است و بیمار شده است. طبیعتا کسی که خودش رعایت نمیکند نباید انتظار داشته باشد مشکلاتی برایش به وجود نیاید. این مشکلات، مشکلات خودساخته است یعنی انسان بدون تدبیر و مشورت و تجربه وارد کاری شده است. این هم قسم دوم است.
حجتالاسلام و المسلمین محمدکاظم رحمان ستایش، دانشیار دانشگاه قم در نشست «روششناسی کاربردی تفسیر قرآن کریم» که هشتم خردادماه برگزار شد با طرح این سوال که اساسا نگاه ما به تفسیر چیست، گفت: به نظر من تفسیر هر متنی ایجاد معناست. قرار است غیر از آن چیزی که ظاهر ابتدایی یک لفظ و متن است، یک معنای جدید تولید کنیم.
وی در این نشست اظهار کرد: هر وقت اسم درس تفسیر میآید آنچه در عمل اتفاق میافتد منبر است، یعنی مطالب به شکل منبری ارائه میشود. دانشجوها هم تصور میکنند فقط باید این مطالب را حفظ کنند و ارائه کنند. لذا در اینکه این مطلب از کجای آیه برداشت شده است دچار مشکل میشوند. برای اینکه این مسئله را حل کنیم و نسبت به آن عکس العمل مناسب داشته باشیم روش عملی تفسیر طراحی کردیم. من بیش از همه روی کاری که علامه در المیزان انجام دادند تمرکز کردم. روشی که علامه استفاده کرده روش طرح سوال یا تفکر نقادانه است. اینکه این روش به چه شکل است نیاز به چند مقدمه دارد. اساسا نگاه ما به تفسیر چیست؟ من نمیخواهم تعاریف متداول از تفسیر را ذکر کنم. به نظر من تفسیر هر متنی ایجاد معناست. قرار است غیر از آن چیزی که ظاهر ابتدایی یک لفظ و متن است، یک معنای جدید تولید کنیم. تفسیر قرار است مولد باشد و معنا ایجاد کند؛ لذا اگر بگویند تفسیر چیست میگویم تفسیر یعنی اینکه برای یک متن معنا تولید کنیم. این تفسیر یک عملیاتی است که باید اتفاق بیفتد تا بتوانیم به نتیجه برسیم.
حجتالاسلام ستایش بیان کرد: در کنار این، دو نکته دیگر هم در نظر بگیرید و آن اینکه بعد از ایجاد معنا که از خود الفاظ استفاده میشود چیزی که مدنظر است و مورد توجه قرار میگیرد این است که باید پیوستگی معانی در یک متن را هم مد نظر قرار دهیم. نمیتوانیم در یک متن با صرف دیدن یک آیه در جایی و ایجاد معنا به شکل مستقل بگوییم گوینده این متن پیامش این است و تمام. خیر، باید پیوستگی معنایی را هم مورد مطالعه قرار دهیم.
حجتالاسلام والمسلمین حبیبالله فرحزاد، استاد حوزه علمیه و خطیب پیشکسوت در گفتوگو با خبرنگار ایکنا با بیان اینکه یکی از نعمتهای بزرگ و عنایتها و الطاف خداوند به مردم ایران وجود نازنین کریمه اهل بیت(س)، حضرت فاطمه معصومه(س) است، گفت: بعد از اینکه امام رضا(ع) به اجبار از مدینه به خراسان انتقال پیدا کردند حضرت معصومه(س) که هم در پدر و هم مادر با امام رضا(ع) مشترک هستند، به شوق دیدار امام هشتم، از مدینه حرکت کردند و به ساوه که رسیدند بیمار شدند و ایشان را به قم انتقال دادند.
این بانوی با کرامت مدتی میهمان مردم قم بودند و مردم قم استقبال خوبی از ایشان کردند و البته بعد از مدتی در قم از دنیا رفتند. در بین امامزادهها کمتر امامزادهای داریم که بلافصل خواهر، عمه و دختر امام باشد، و ایشان واجد این ویژگیهاست و مورد مدح و ستایش معصومان(ع) هم قرار دارند. ما یکی از مواردی را که میتوانیم درباره جایگاه آن حضرت از روایات استخراج کنیم، اینکه ما امامزاده زیاد داریم، امامزاده بلافصل کم داریم ولی فقط برای سه امامزاده زیارتنامه ماثور صادر شده است، حضرت ابوالفضل(ع)، حضرت علی اکبر(ع) و حضرت معصومه(س). در بین هزاران امامزاده، ایشان زیارتنامه ماثور دارند و این زیارت هم از امام رضا(ع) صادر شده است.
آیتالله سیدعبدالله فاطمینیا، استاد اخلاق، خطیب روشنگر و کتابشناس برجسته روزگار، پس از مدتها درگیری با بیماری ۲۶ اردیبهشت دار فانی را وداع گفت. سخنان و منبرهای اخلاقی ایشان در نهایت تعادل بود و قرائتی از اسلام عرضه میکرد که هم منطبق بر آیات و روایات بود و هم قابل پذیرش برای مردم در روزگار فعلی.
برای بررسی بیشتر خصوصیات شخصیتی، علمی و عرفانی ایشان با حبیب اعلمملکی، از شاگردان نزدیک آیتالله سیدعبدالله فاطمینیا به گفتوگو نشستیم. ملکی بیش از ۲۰ سال با این عالم ربانی ارتباط نزدیک داشت و نکات و خاطرات جالبی از ایشان در سینه دارد. حبیب اعلمملکی، شاگرد آیتالله فاطمینیا گفت: استاد معمولا با اشخاصی که با ایشان آشنا میشدند ارتباط بسیار خوبی داشتند و نوعا هر کسی تصور میکرد محبوبترین و یا صمیمیترین فرد نزد استاد است.
حجتالاسلام عبدالکریم بهجتپور، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در گفتوگو با ایکنا در تحلیل خود از آینده مرجعیت بر ضرورت ایجاد شورای مرجعیت و افتای تخصصی تاکید و با اشاره به لزوم تحول همه جانبه در حوزه، گفت: چالشهای امروز به ما میگوید دیر یا زود حجم مسائل تخصصی به گونهای است که ما مرجعیت مطلق برای همه مسائل نخواهیم داشت.
وی گفت: بنده معتقدم که آیتالله حائری و بروجردی جزء سیاسیترین شخصیتهای حوزوی شیعه هستند ولی تفتن و توجه این بزرگان به حرکت دارای درجه و مراتب بود؛ این دو بزرگوار در شرایطی بودند که زمینه را برای درگیری با حاکمان وقت فراهم ندیدند، شاگردان آن بزرگان مانند امام(ره)، انقلاب را بر دوش کشیدند و خود این کاشف آن است که امتداد خط آیتالله حائری و آیتالله بروجردی طی شده است. مثلا در آن دوره مواجهه دولت و آیتالله بروجردی، مواجهههای اندکی نیست و حکومت رابطه خود را با مرجعیت و حوزه دین تعریف کرده بود. بنابراین حوزه بناشده توسط آیتالله حائری حوزهای بود که قطعا در شیب و مسیر حاکمیت و سیاست اسلامی قرار داشت و اینطور نیست که جریان متضادی از سوی امام(ره) و شهید مطهری و ... با آن بزرگواران رخ داده باشد. این دو مرجع بزرگوار شرایطی را تمهید کردند تا انقلاب بتواند در حوزه متولد و بالنده و به جریان اثرگذار اجتماعی تبدیل شود.
انتهای پیام