یکی از محورها و مسائل مهم پیرامون نهضت حسینی و قیام عاشورا، فریضه امر به معروف و نهی از منکر و جایگاه والای آن در حرکت امام حسین(ع) است. در هفتههای اخیر نیز این مسئله در جامعه و رسانهها بسیار پررنگ شده اما تمرکز کامل آن بر مسئله حجاب است که بیشتر معطوف به مردم است تا حاکمان و مسئولان، در حالی که در نهضت امام حسین(ع) این امر به معروف و نهی از منکر حاکمان بود که در رأس قرا گرفت.
در این راستا ایکنا گفتوگویی با شریف لکزایی، عضو هیئت علمی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، انجام داده که متن آن به شرح ذیل است:
ایکنا ـ فراموشی فریضه امر به معروف و نهی از منکر حاکمان تا چه اندازه در اینکه فردی مانند یزید به قدرت برسد و فردی چون امام حسین(ع) با خون خود هزینه مقابله با یزید را بپردازد، تأثیرگذار بود؟
این موضوع خیلی مهم و مسئله روز و تاریخی ما هم هست و نیاز به تأملات جدیدی داریم. بحث اساسی که در این رابطه میتوان مطرح کرد این است که اصلا امر به معروف و نهی از منکر چیست؟ آیا این فریضه مربوط به امور شخصی افراد است؟ یعنی من به عنوان یک شخص فرد دیگری را امر به معروف و نهی از منکر کنم؟ خود آن منکر و معروف چیست و چگونه باید باشد که من به عنوان یک شخص این اقدام را انجام دهم؟ لذا این مهم است که سطح این فریضه را چه بدانیم. یک سطح، همین سطح شخصی و فردی است که امروزه خیلی هم بر آن تأکید میشود که من به عنوان یک شهروند وقتی در یک مکان عمومی حضور دارم این اقدام را انجام دهم که مصداق بارز آن امروز بیشتر پوشش بانوان شده است. البته میبینیم که این اتفاق زیاد هم تأثیر ندارد و بلکه به ضد خودش هم منجر شده و میشود در حالی که یکی از شروط امر به معروف و نهی از منکر تأثیرگذاری آن است. پس یک نگاه به این فریضه، نگاه شخصی و دخیل کردن آن در روابط شخصی در مکانهای عمومی است.
منتهی یک سطح بالاتر، گستردهتر و مهمتری وجود دارد که واقعه قیام اباعبدالله الحسین(ع) در این فضا شکل میگیرد و ما هم باید از آن درس بگیریم و این فضا را گسترش دهیم و عمومی کنیم و آن هم جنبه سیاسی امر به معروف و نهی از منکر است. این جنبه به سیاستهای وضع و اجرا شده از سوی دولت و حاکمان در سطح اجتماعی برمیگردد که زندگی عموم مردم را تحت تأثیر خوب یا بد قرار میدهد. بر اساس آموزههای بزرگان، این بخش از امر به معروف و نهی از منکر مغفول واقع شده و میشود و تلاش میشود این فریضه بیشتر در سطح شخصی و فردی رقم بخورد و مردم نسبت به همدیگر این کار را انجام دهند. در صورتی که این اتفاق باید در حوزه کلانتری رقم بخورد.
ایکنا ـ آیا در عصر جدید رسانهها و فضای مجازی این امر به معروف و نهی از منکر حاکمان و مسئولان را انجام نمیدهند؟
در دنیای جدید مطبوعات رکن چهارم دموکراسی هستند و امروزه میتوان، رسانهها و شبکههای اجتماعی را رکن پنجم دموکراسی تلقی کرد. در این فضا میتوان این فریضه را نسبت به حاکمان و تصمیمات و سیاستهای آنها به صورت شخصی هم انجام داد و انتقاد و مخالفت و موافقت کرد و به طور کلی ابراز نظر کرد و واکنش نشان داد و مهم این است که این اتفاق رقم بخورد. به عبارتی ما اگر میخواهیم برخی مشکلات حتی در سطح خرد حل شود و برخی خواستهها و مطالبات تحقق پیدا کند نیاز است که در این عرصه گستردهتر که حوزه سیاست و اجتماع است، این موضوع طرح شود، جوانب آن تدقیق، مستدل و توجیه شود و جامعه در واقع نسبت به سیاستهای وضع و اجراشده، قانع و با آن سیاستها همراه شود. لذا امر به معروف و نهی از منکر در چنین سطحی میتواند معنای واقعی پیدا و خلأها را پر کند، معروفها را گسترش و منکرها را کاهش دهد.
امروز در جامعه میبینیم که معیشت مردم با دشواریهای زیادی روبروست و لازم است سیاستهای وضعشده مورد مداقه و گفتوگو قرارگیرد و به نحوی اجرا شود که در جامعه مورد موافقت اکثریت قرار گیرند و این جایگاه واقعی امر به معروف و نهی از منکر است. در این فضا رسانهها، احزاب، علما و نخبگان و افراد صاحب نفوذ میتوانند وارد شوند و سیاستها را زیر نظر بگیرند و عرصه امر به معروف و نهی از منکر در حوزه عمومی را رقم بزنند. اینجا نقطهای است که باید روی آن بایستیم و بر آن تأکید کنیم.
قیام امام حسین(ع) نیز در چنین فضا و سطحی از امر به معروف و نهی از منکر است و کمتر در فضای شخصی و بین افراد است. البته در فضای شخصی اگر شرایط و زمینه تأثیرگذاری امر به معروف و نهی از منکر فراهم باشد، اقدام خوبی است اما در حوزه عمومی هر قدر این بحثها و گفتوگوها بیشتر مطرح شود پیشرفت جامعه آسانتر شده و مشکلات هم بهتر حل میشود.
ایکنا ـ بر اساس این صحبتها میتوان نتیجه گرفت که اصل امر به معروف و نهی از منکر مربوط به ساحت قدرت و عرصه سیاستگذاریهاست که کلیت جامعه و روابط فردی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار میدهد؟
استاد شهید مطهری در خصوص امر به معروف و نهی از منکر نکتهای دارند که میفرمایند امر به معروف و نهی از منکر این نیست که من به بند کفش یا دکمه و رنگ لباس یا تار موی شخصی گیر بدهم بلکه این فریضه نسبت به عرصه عمومی، نظام سیاسی و حاکمان است به نحوی که افراد بتوانند در فضای عمومی ایدهها، انتظارات و نقدهای خود را به راحتی بیان کنند. آنچه که امروز در جامعه ما میگذرد قابل تحلیل است که اصلا این فریضه را در چه جایگاهی قرار میدهیم. امام حسین(ع) جان خود را فدای این نگاه کرد زیرا معتقد بودند کسانی حاکم هستند و تصمیماتی میگیرند و اقداماتی میکنند که دین را از اساس و بنیان منحرف کرده است و رسول الله(ص) برای چنین دینی حرکت خود را انجام نداده بود. این نگاه تبدیل به یک قیام بزرگ و تأثیرگذار میشود که در طول تاریخ اثرگذار بوده و همیشه برای ما قابل تأمل است.
ایکنا ـ رفتار امام حسین(ع) در دوره یزید نشان میدهد که فرآیند گفتوگو و آگاهسازی را با جامعه طی میکنند و بدون فراهم کردن زمینه اجتماعی به یکباره وارد مرحله قیام نمیشوند. چرا حضرت اباعبدالله الحسین(ع) این روش را برگزیدند؟
این رفتار و کنش امام حسین(ع) نه تنها در دوره شش ماهه یزید بلکه از دوره صلح امام حسن(ع) شکل گرفته بود و این روشنگریها وجود داشت اما در این مقطع، یزید برجستهتر شده بود زیرا یکی از مفاد صلحنامه امام حسن(ع) و معاویه این بود که معاویه بعد از خودش جانشینی انتخاب نکند اما معاویه به این توافقنامه عمل نکرد و یزید را به عنوان جانشین خود انتخاب کرد و این باعث افزایش فعالیتهای امام حسین(ع) در مدینه و بعد بین راه تا مکه و در ایام حضور در مکه و پس از آن تا مقطع شهات میشود. در همه این فضاها ایشان روشنگری میکنند و حضور حداکثری در این فضای گفتوگو دارند زیرا دین برای سعادت دنیا و آخرت مردم است و اگر انحرافی در دین شکل میگیرد باید بیان شود و در کنار آن مشی و دین صحیح هم برای مردم توضیح داده شود. حضرت هم در این مسیر تا شهادت قدم زدند و اگر این مسیر تا شهادت از سوی امام حسین(ع) طی نمیشد، معلوم نبود آن شوک لازم به جامعه اسلامی وارد شود که بالاخره یک حادثه هولناکی اتفاق افتاده است.
امام حسین(ع) در پس این حادثه هولناک اصلاح نگاه و رویکرد به دین رسول الله(ص) را دنبال میکردند. لذا این روشنگریها به صورت مکرر و فراوان از سوی حضرت انجام گرفت هرچند در آن فضا در نهایت افکار عمومی به سمت امام حسین(ع) متمایل نشد. البته ابتدا خواست عمومی مردم کوفه اتفاقات را به نفع حضرت رقم زده بود اما با سیاستهای مبتنی بر زر و زور و تزویر یزید و ابن زیاد، این جدایی بین مردم کوفه و امام حسین(ع) اتفاق میافتد. اساسا نباید فراموش کرد که دین با دعوت، گفتوگو وجدال احسن مسیر خود را مشخص میکند و امام حسین(ع) نیز از این فضای گفتوگو به نحو احسن استفاده کردند.
ایکنا ـ به عنوان یک درس از قیام امام حسین(ع) برای امروز؛ اگر میخواهیم ارزشها و آرمانهای اصلی انقلاب اسلامی فراموش یا منحرف نشود چقدر لازم است که امر به معروف و نهی از منکر حاکمان جدی گرفته شود و خود حاکمان و مسئولان کشور زمینه اجرای مؤثر آن را از سوی مردم فراهم کنند؟
شاخصهایی برای نوع رابطه میان مردم و مسئولان بیان شده که اگر باشد انسجام و هماهنگی بین ملت و دولت بیشتر میشود. هر چقدر این مدیران و کارگزاران در مردم و با مردم باشند و مردم سادهزیستی آنها را ببینند این باورپذیری مردم نسبت به مسئولان بیشتر میشود. از طرفی جدایی بین مردم و کارگزاران که تا حدی در طی این سالها ایجاد شده خطرناک است و یک بازسازی و نگاه و رویکرد جدیدی را میطلبد و کارگزاران و مدیران باید این تحول را رقم بزنند و مسیری که انقلاب اسلامی مطرح کرده طی شود و دوباره به آرمانها و ارزشهای انقلاب اسلامی برگردیم.
به یاد دارم یکی از شخصیتهای بزرگ کشور در خطبههای نماز جمعه از عدالت سخن میگفتند و شب در سر سفره رنگینی نشسته بودند و این تطابق گفتار و رفتار مسئولان و حاکمان را ضروری میکند و اگر مسئولان به حرفهای خوبی که میزنند عمل نکنند این جدایی بیشتر میشود. هر چقدر مسئولان و کارگزاران نظام به آرمانها و ارزشهای انقلاب پایبند و وفادار باشند، مردم هم همراه خواهند بود. البته همین الان هم مردم به رغم همه مشکلات و فشارها، همراه هستند و صبوری میکنند و اگر احیانا اعتراضی هم میکنند، اتفاقا خوب است چون نشان میدهد جامعه زنده است و باید زمانی هراسناک شد که جامعه به سمت خاموشی برود.
آنچه برای مردم قابل تحمل است، مشکلات معیشتی است اما تبعیض، رانت و ویژهخواریها برای مردم اصلا قابل تحمل نیست و مسئولان باید واقعا این مسئله را متوجه شوند که این وضعیت قابل تداوم نیست. انقلاب اسلامی برای این نبود که عده خاصی برخوردار شوند و عده گستردهای در فضای محرومیت باقی بمانند. امیدواریم در دولت جدید این وضیت تغییر کند و ساز و کارهای خدمات و امتیازات مالی و انتصابات شفاف شود و مردم مطلع شوند.
ایکنا ـ در پایان نوع نگاه به مسائلی مانند امر به معروف و نهی از منکر و قرارگیری و حرکت انقلاب اسلامی در مسیر اصلی خود چه رابطهای با هم دارند؟
اگر ما مدعی هستیم که انقلاب اسلامی در یک مسیر تمدنی جدیدی قرار گرفته و میخواهد تمدن نوین اسلامی را ایجاد کند، این الزاماتی دارد و یکی از این الزامات این است که امر به معروف و نهی از منکر، آزادی ابراز عقیده و بیان و انتقاد در جای خودش مستقر شده و به صورت ویژهای به آنها توجه شود تا بتوانند اسباب رفع آسیبها را فراهم کنند. از سوی دیگر برقراری عدالت لازمه دیگر تحقق این تمدن نوین اسلامی است به نحوی که مردم کمتر احساس بیعدالتی کنند. در واقع ارزش و هدف اصلی انقلاب اسلامی این بود که آزادی، عدالت و استقلال تحقق پیدا کند و ارزشها از این مسیر جلوهگر و در جامعه روز به روز عمیقتر شود تا پایبندی مردم به این ارزشها بیشتر شود. برای تحقق این ارزشها لازم است خیلی از حرفها به عمل تبدیل شود و حتی وقتی عمل شد، گفته شود.
گفتوگو از مهدی مخبری
انتهای پیام