به گزارش خبرنگار ایکنا، بعضی روزها در تقویم بیش از یک روز معمولی هستند، روزهایی که یک بار در تاریخ دستخوش اتفاقات ویژهای میشوند و از آن به بعد تا انتهای تاریخ با همان اتفاق در خاطر میمانند.
۱۷ شهریور در تقویم و تاریخ انقلاب اسلامی یکی از همین روزهای مهم است که تا انتهای تاریخ یادآور قیام مردم انقلابی و تظاهرات آنان در مقابل ظلم رژیم شاهنشاهی است که در راه این هدف جان خود را در مقابل گلوله قرار دادند و خونشان میدان ژاله تهران را برای همیشه به میدان شهدا تبدیل کرد.
داستان بلند «اشک جمعه» از معدود کتابهای داستانی است که این حادثه مهم تاریخی انقلاب اسلامی را مورد توجه قرار داده و نویسنده در یک روایت عاشقانه، پیوندی معنوی میان واقعه عاشورا با قیام ۱۷ شهریور برقرار کرده است.
مونا اسکندری، نویسنده کتاب «اشک جمعه» درباره چرایی برقراری پیوند میان عاشورا و قیام ۱۷ شهریور در این رمان اظهار کرد: اگر اندیشه انقلابی و فرهنگیمان را بازنگری کنیم، در همه عرصههای این کشور فریاد هیهات من الذله به چشم میخورد. جماعت ایرانی در عرصههای مختلف از زمان شهید دلواری که بهعنوان یک مدافع وطن در مقابل استعمارگران پرتغالی و انگلیسی ایستاد، تا زمانی که کشف حجاب شد و واقعه گوهرشاد و هزار و یک واقعه تاریخی دیگر در کشور اتفاق افتاد، حتی از دهههای قبل از انقلاب فریاد هَیْهاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ سر داده و با این شعار که زیر بار ظلم و زور نمیرویم مبارزه خود را به انجام میرساندند و در سایه دین مبین اسلام حرکت میکردند.
نویسنده رمان «اشک جمعه» با تأکید بر اینکه در سایه شعار هَیْهاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ میتوانستیم هدف و منش خود را با زندگی اهلبیت(ع) جفتوجورتر ببینیم، اضافه کرد: شهدای قیام ۱۷ شهریور هم این شعار را از زندگی اهلبیت (ع) نشئت گرفته بودند. واقعه کربلا در همه اعصار و زمانها برای ما ایفاگر نقش مهمی بوده است. در زمان انقلاب و مبارزات انقلاب و دفاع مقدس هم این نقش پررنگ است.
وی افزود: حتی میبینیم واقعه کربلا در آزادسازی هند از استعمار انگلیس توسط گاندی هم مؤثر واقع میشود و زندگینامه امام حسین(ع) و این جمله هیهات من الذله نیز در مورد شخصیت گاندی مؤثر واقع میشود و از این کلام تأثیر میگیرد، در روش مبارزه خود تغییر ایجاد کرده و شاید هدفمندتر به این موضوع نگاه میکند؛ بنابراین دین اسلام و قیام و شعار حضرت سیدالشهدا(ع) حتی خارج از مرزهای کشور ما و دین اسلام هم اثرگذار خواهد بود، چه برسد به کشور ایران و مبارزات انقلابی ما.
اسکندری با اشاره به الگوگیری مبارزین انقلابی از قیام امام حسین(ع)، اظهار کرد: وقتی زندگی اکثر مبارزین انقلابی را مینگریم، تأسی آنها از اهلبیت(ع) و حضرت زینب(س) در زمان قیام عاشورا، صبر ایشان و ما رأیت الا جمیلا میبینیم و حتی در تحمل شکنجههایی که میشدند، مؤثر واقع شده است.
نویسنده داستان بلند «اشک جمعه» اضافه کرد: زمان نگارش این کتاب قرار بود یک رمان پیش رویمان بگذاریم که در مورد انقلاب باشد و دیدیم پیوند بین انقلاب و عاشورا ناگسستنی است و حتی اگر ناخواسته و ناخودآگاه هم میخواستیم در این رمان پیش برویم، گرههایی بین زندگی ایرانی و مبارزات انقلابی با واقعه عاشورا رخ میداد و شخصیتهای داستانی من لاجرم باید یکسری الگوها را در سر خود داشته باشند که قطعاً آن واقعه و آن الگوها در قیام عاشورا و واقعه کربلا پیدا و پررنگ میشد.
اسکندری مختصری هم به داستان رمان «اشک جمعه» اشاره و بیان کرد: داستان راجع به یک دختر ایرانی در سال ۵۷ است که درگیر زندگی عادی خود است و علاقهمندی او به یک مبارز انقلابی باعث میشود او هم تغییر ایدئولوژی دهد و در آن مبارزه گام بردارد؛ اما در این راه یکسری اتفاقات رخ میدهد که با واقعه ۱۷ شهریور و شهادت مبارزین انقلابی در میدان ژاله که واقعه تلخی در تاریخ کشور است، همزمان میشود. شهدای انقلاب ما با آن اتفاق هماهنگ میشوند و این اتفاق بستری فراهم میکند که شخصیت اصلی قصه ما در آنجا کاملتر شود.
وی ادامه داد: همگامی شخصیت اصلی قصه با فرد مبارزی که با او ازدواج کرده و اتفاقاتی که پیش رو دارند باعث میشود شخصیت اصلی داستان در انتها خانم و انسان کاملتری به نظر برسد.
نویسنده رمان «اشک جمعه» درباره گستره مخاطبین این داستان هم ضمن اشاره به تجربه خود در نگارش داستان نوجوان اظهار کرد: اساساً نثر سخت و پر چالشی ندارم، زیرا خیلی برایم مهم است که دایره مخاطبان آثارم بزرگ و گسترده باشد و بتوانم خوانندگان بیشتری را جلب کنم. برای همین مخاطب در اکثر آثارم با یک نثر ساده و روان روبهرو خواهید بود که نهتنها او را را آزار نمیدهد بلک به درون رمان دعوت میکند و خیلی راحت با شخصیتهای داستان همذاتپنداری میکند.
اسکندری در بخش دیگر صحبتهای خود درباره اطلاعات تاریخی رمان «اشک جمعه» نیز اظهار کرد: چون متولد بعد از انقلاب بودم، نیاز بود که برای این رمان تحقیق و پژوهش کنم. حتی در مورد شرکت سازنده خوراکیهایی که آن دوران استفاده و تبلیغات کالایی که انجام میشده، یا فضای حاکم بر آن زمان، نیازمند تحقیق و پژوهش بود، که این کار را انجام دادم و سعی کردم اثری همهجانبه و با جزئیات ارائه دهم و به زعم خودم وقتی کار را بعد از سالها میخوانم، احساس میکنم در مقتضیات زمان خودم و دانستههای محدودی که داشتهام، کار مؤثر و خوبی بوده و دوستش دارم.
وی افزود: وقتی نویسندهای اثر خود را دوست دارد، خود یک نشانه است از اینکه هنوز مخاطب میتواند با اثر ارتباط برقرار کند. خوشبختانه بازتابی هم که از خوانندگان گرفتهام مطلوب و مثبت بوده است.
اسکندری درباره کمبود آثار داستانی در موضوع قیام ۱۷ شهریور تصریح کرد: ۱۷ شهریور یکی از واقعههای مشهور و معروف تاریخ انقلاب ماست و شاید به زعم اشتباه، نویسندگان و هنرمندان ما فکر میکنند برای آن کار زیاد انجام شده و شاید برای همین هم خیلی به این سمت نرفتهاند؛ زیرا واقعا دور از ذهن است که واقعهای به این بزرگی رخ داده باشد و هنرمندان ما سراغ آن نرفته باشند.
نویسنده رمان «اشک جمعه» یکی دیگر از دلایل غیبت نویسندگان رماننویس و داستاننویس انقلابی در موضوع مهم قیام ۱۷ شهریور را حمایتهای مختلفی که در این موضوع صورت نگرفته تا به آنها محتوا دهد، دانست و افزود: شاید اگر کولهبار نویسندگان و هنرمندان ما پر از دادههای موثق و مستند باشد، به این ظرافت و صرافت بیافتند که شروع به نوشتن و خلق اثر کنند؛ بنابراین فکر میکنم چنته خالی آنها باعث شده سمت این موضوع نروند.
وی ادامه داد: شاید علت دیگر این کمکاری هم این است که در عرصه ادبی روزگاری زندگی میکنیم که وزن کتابهایی که تاریخ شفاهی و خاطرهنگاری کار میکنند، سنگینتر است و توجه عموم ارگانها به این موضوع بیشتر است؛ لذا رمان با وجودی که خواهان و خوانندگان بیشتری دارد کمی مورد بیلطفی قرار میگیرد.
اسکندری گفت: خود من در حیطه تاریخ شفاهی و خاطرهنگاری کار کردهام و آخرین کتابم در این حوزه به نام عشق هرگز نمیمیرد؛ روایت همسر شهید حاج میرزا محمد سلگی است که انتشارات سوره مهر اسفند ۱۴۰۰ آن را منتشر کرد؛ یعنی اینطور نیست که خودم خارج گود باشم و این حرف را بزنم. احساس میکنم مردم ما بهخصوص جوانان و نوجوانان ما خیلی بیشتر با رمان خو پیدا میکنند و میتوانند خیلی مفاهیم و اهداف انقلابمان را از این رمانها دریافت کنند.
این نویسنده رمان انقلابی با تأکید بر اینکه رمانهای بسیار قوی در حوزه انقلاب و تاریخ آن میتواند زمینه و منابع خوبی برای آشنایی نسل جدید با اهداف انقلاب باشد، تصریح کرد: ما باید برای این موضوع نویسنده تربیت کنیم، به او داده بدهیم و از خروجی او حمایتهای کافی و وافی کنیم. البته حرف من این نیست که نقش تاریخ شفاهی و خاطرهنگاری را کمرنگ کنیم، بلکه خاطرهنگاری و تاریخ شفاهی همان دادههایی است که کولهپشتی رماننویس را پر خواهند کرد و خروجی کار تاریخ شفاهی و خاطرهنگاری، رمان خواهد شد و درنتیجه رمانهایی خواهیم داشت که بر پایه مستندات و حقایق نوشته خواهد شد.
اسکندری با اشاره به اینکه توازن توجه و اعتنا به این عرصهها کمی مدیریت میخواهد، اضافه کرد: باید دنبال ایجاد انگیزه و رغبت در نویسندههایمان باشیم. متأسفانه عرصه انتشار کتاب بهخاطر وجود گرانی کاغذ، از رونق افتاده و دوستان نویسندهای داریم که سالها است منتظر انتشار کتابشان هستند و خستگی در تن شان مانده است و این مسئله هم ممکن است از موارد مؤثری باشد که نویسندگان ما کم کار شدهاند.
نویسنده رمان «اشک جمعه» ضمن بیان اینکه ما از ارگانها و سازمانها انگیزه و رغبت میخواهیم، اضافه کرد: خود ارگانها سفارشدهنده کار باشند و کار را از نویسنده بخرند. به نویسندهها محتوا بدهند و به همایشهای تاریخی دعوت کنند و اتفاقات و رویدادهای مهمی مثل قیام ۱۷ شهریور را بهدرستی معرفی کنند، زیرا اتفاقات و رویدادهای تاریخی کشور ما خوراک اصلی هنرمندان ما است تا از این طریق به خلق اثر در کشور ما حرکتی دهند و جوششی ایجاد کنند تا واقعه ۱۷ شهریور که جزو واقعههای مهم کشور است و به آن پرداخت نشده، مهجور نماند.
اسکندری ضمن اشاره به درصد حضور تاریخ در رمان «اشک جمعه» اظهار کرد: بستر اصلی رمان تقریباً واقعیت دارد، حتی در مورد این که کشتههای میدان ژاله را کجا میبردند، تحقیق کردهام و چندوچون این ماجرا و اینکه چه روز و ایامی بوده و به اعتراض چه واقعهای مردم در آن میدان جمع شدهاند، همه مبتنی بر واقعیت است. اما این بستر واقعی ماجرا به خاطر جذب مخاطب و این که پیام واقعه ۱۷ شهریور را به مخاطبینش برساند درگیر ماجراهایی میشود که در یک رمان وجود دارد و کنش و واکنشهایی است که رماننویس باید در داخل رمان بیاورد تا خواننده آن را انتخاب کند.
انتهای پیام