امینی: تکنیک‌ ادبی جای درک محتوا را در آموزش ادبیات گرفته‌ است + صوت
کد خبر: 4086262
تاریخ انتشار : ۲۷ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۲:۴۵
گفت‌وگوی ایکنا به مناسبت روز شعر و ادب فارسی

امینی: تکنیک‌ ادبی جای درک محتوا را در آموزش ادبیات گرفته‌ است + صوت

اسماعیلی امینی گفت: دانش‌آموزان و دانشجویان ما در نظام آموزشی رسمی کشور ادبیات را تکنیکال یاد می‌گیرند و دنبال نهاد و گزاره و ... هستند جای اینکه خود شعر را بخوانند و درک کنند.

اسماعیل امینی

به گزارش خبرنگار ایکنا، بیست و هفتمین روز از شهریور هر سال، روز شعر و ادب فارسی به قرینه سالروز درگذشت سید محمدحسین شهریار در تقویم ملی ماست. این مناسبت باید محمل گرانسنگی برای توجه بیش‌ازپیش به شعر فارسی به‌عنوان گنجینه ملی و فرهنگی ایران باشد اما چند سالی است که برخی دوستان صاحب‌نظر به‌جای پرداختن به موضوع اصلی این روز، به دلیل و چگونگی انتخاب این روز توجه بیشتری دارند و معتقدند در کشوری که حافظ و سعدی و فردوسی و دیگر بزرگان شاعرند، چرا روز دیگری در تقویم ملی که معطوف به این بزرگان است، برای شعر و ادب فارسی انتخاب نشده است.

اسماعیل امینی، شاعر، نویسنده و استاد دانشگاه در گفت‌وگو با ایکنا ضمن گلایه از پرداختن برخی دوستان صاحب‌نظر به موضوع چرایی انتخاب روز ملی شعر و ادب فارسی عنوان کرد: هر سال روز ملی شعر صرف همین موضوع می‌شود و به‌ جای این‌که درمورد شعر صحبت شود، درباره دلیل انتخاب این روز و نام‌گذاری‌اش به نام استاد شهریار و حتی اینکه چرا سالروز تولد شهریار انتخاب نشده و روز مرگ انتخاب شده، صحبت می‌شود. این حیف است، روز ملی شعر یعنی قرار است درمورد شعر صحبت کنیم نه این حاشیه‌ها.  

نگاه رادیو و تلویزیون به شعر فقط از جنبه سرگرمی است

امینی با اشاره به اینکه انگار مردم جامعه ما دنبال سرگرمی هستند، اضافه کرد: ما چیزی به نام شعر داریم که هنر ملی و تکیه‌گاه فرهنگی ما است اما انگار برای هیچ‌کسی اهمیت ندارد؛ نه کسی شعر می‌خواند، نه کسی به شعر اعتنا می‌کند و نه تلویزیون و رادیو برنامه درباره شعر دارند. نهایت برنامه‌های رادیو و تلویزیون برای شعر، «مشاعره» است که جنبه تفریحی و کارناوالی و حاشیه دارد.

وی ادامه داد: شعر مهم است و در این حد نیست که آقای آذر و چهار تا کودک را بیاورند که مشاعره کنند اما متأسفانه این‌طوری شده است؛ نه‌فقط درمورد شعر که درمورد همه چیزهای ما همین است. مثلاً در موضوع قرآن کریم که کتاب آسمانی و معجزه پیامبر ماست هم همین‌طور است. نهایت برنامه‌هایشان این است که کودکی را می‌آورند و می‌گویند فلان آیه را بخوان یا در نمایشگاه قرآن می‌بینید یک نفر روی دانه برنج آیه قرآن را حکاکی می‌کند. بالاخره قرآن برای این نبوده که آیه‌های آن را روی دانه برنج حکاکی کنند. قرآن یک هدیه الهی بسیار مهم و تنها سرمایه‌ای است که از اسلام در دست ماست. متأسفانه رویه این‌طور است که با هر چیزی از فوتبال که سرگرمی است گرفته تا چیزهایی مانند قرآن کریم، بازی قدرت می‌کنند.

روی هیچ شاعری توافق نیست

امینی با تأکید بر اینکه اگر به‌جای سالروز درگذشت شهریار روز دیگری برای شعر و ادب فارسی انتخاب می‌شد باز یک عده بنای ناسازگاری داشتند و ایراد می‌گرفتند، عنوان کرد: آقایان روشنفکر ما در دوره بعد از مشروطه و حتی همان سال‌های مشروطه کتابسوزی راه می‌انداختند. شاهنامه و دیوان حافظ و سعدی را می‌سوزاندند و می‌گفتند این‌ها عامل بدبختی مردم است. هنوز هم داریم، مثلاً شاملو درباره شاهنامه‌ای که تکیه‌گاه شعر و زبان فارسی است، می‌گوید شاهنامه اصلاً کتاب شعر نیست، سعدی را تمسخر می‌کند؛ لذا این‌طور نیست که توافقی روی شاعر خاصی باشد و همه متفق‌القول یک روز و یک شاعر را به‌عنوان روز ملی شعر و ادب قبول داشته باشند.

این استاد ادبیات فارسی با اشاره اینکه حتی اگر یک شاعر کلاسیک هم انتخاب می‌شد، این دعوا ادامه داشت، بیان کرد: ما در طول سال تنها یک روز به نام روز شعر داریم که مهم‌ترین هنر ما است و همین یک روز هم فقط صرف دعوا سر همین موضوعات حاشیه‌ای است که چرا این روز را انتخاب کرده و چرا آن روز را انتخاب نکرده‌اند.

دخالت حکومت‌ها فرهنگ را ضایع می‌کند

مؤلف کتاب «لبخند سعدی» در پاسخ به این سؤال که برای روز ملی شعر و ادب فارسی چه باید کرد؟ گفت: اولین نکته این است که این کارها کار حکومت نیست. ما از پیش از انقلاب هم همین ماجرا را داشته‌ایم که وقتی حکومت‌ها در فرهنگ دخالت می‌کنند، آن را ضایع می‌کنند زیرا حکومت‌ها درکی از فرهنگ ندارند و می‌خواهند آن را خرج سیاست کنند، لذا اصلاً کار حکومت‌ها نیست.

امینی ادامه داد: این کار جامعه است. زمینه‌هایی باید در جامعه فراهم شود که بدانیم چرا شعر و زبان فارسی جدی است؛ درحالی‌که در نظام تعلیم و تربیت‌مان -هم در تعلیم و تربیت مدرسه و هم بیرون آن- فکر کرده‌ایم ادبیات اهمیتی ندارد و اساساً تعلیم و تربیت ما مبتنی بر فرهنگ نیست، مبتنی بر فنون است.

کد

وی افزود: دانش‌آموزان و دانشجویان ما در نظام آموزشی رسمی کشور تکنیک‌هایی مانند حل‌کردن معادله یا تست یاد می‌گیرید و حتی ادبیات را هم تکنیکال کرده‌اند؛ به‌این‌ترتیب اگر دانش‌آموز یا دانشجو یک بیت را می‌خواند، باید دنبال نهاد و گزاره و مسند و مسندالیه باشد؛ به‌جای اینکه خود شعر را بخواند و درک کند. همین روند ما را به این ماجرا می‌رساند که کلی شعر دروغی و جعلی و سطحی به نام بزرگان ما رایج است و کسی هم دلش نمی‌سوزد.

نظام ناسالم نشر

نویسنده کتاب «به زبان فارسی» در بخش دیگر صحبت‌های خود انتشار اشعار سطحی و خارج از قواعد شعری را معلول علت‌های گوناگونی خواند و گفت: عیب اینکه کارهای نازل و سطحی به نام شعر منتشر می‌شود، فقط گردن مجوز دادن نیست؛ دلایل دیگری دارد. درکل، نظام نشر ما، نظام ناسالمی است چراکه بعضی آدم‌هایی که این‌کاره و ناشر نیستند و دغدغه کتاب و علاقه‌مندی به فرهنگ و کتاب ندارند، فقط برای استفاده از امتیازات نشر، سهمیه کاغذ یا معافیت مالیاتی و... مجوز نشر گرفته‌اند و آن را پوشش کار دیگری کرده‌اند؛ بنابراین بدون دلسوزی کتاب چاپ می‌کنند.

وی افزود: هیچ‌کسی هم این کتاب‌ها را ارزیابی کیفی نمی‌کند تا ببیند فلان ناشر که ۵ سال است کتاب چاپ می‌کند، چه کتاب‌هایی چاپ کرده است، کاری که در تولید دیگر محصولات رایج است، مثلاً می‌گویند کیفیت محصولان فلان شرکت شکلات‌سازی چقدر بوده است، ولی درباره کتاب کسی این کار را نمی‌کند و کتاب‌ها ارزیابی کیفی نمی‌شوند.

امینی ادامه داد: مثلاً ناشر می‌گوید ۱۰۰ مجموعه شعر چاپ کرده‌ام اما اینکه این کتاب‌ها در چه سطحی بوده است را کسی نمی‌داند. بسیاری از این ناشران حتی کتاب را ویراستاری نمی‌کنند و فقط عنوان می‌دهند که آمار تولیداتشان بالا برود.  الان هر جای شهر بروید از ایستگاه مترو تا سر چهارراه تا ترمینال‌های فرودگاهی و اتوبوس و ایستگاه راه‌آهن،  ناشرهایی که کتاب بد و زرد و نازل چاپ می‌کنند، غرفه دارند.

این استاد دانشگاه با تأکید بر اینکه مقوله فرهنگ که شعر بخشی از آن است و در اصل مقوله تعلیم و تربیت ما برای کسی جدی نیست، تصریح کرد: با بازی‌های کنکور نمی‌توانیم در کشور تحول ایجاد کنیم. جامعه‌های دیگر که تغییر کرده‌اند، روی تعلیم و تربیت سرمایه‌گذاری کرده‌اند. آموزش‌وپرورش ما اعلام کرده که مدارس کلاس زیر ۳۰ نفر تشکیل ندهند. سؤال بنده این است، در کلاسی که در آن ۳۰ تا ۴۰ دانش‌آموز باشد اصلاً می‌شود درس داد؟

امینی افزود: کلاس معقول و درست‌‎وحسابی که بشود در آن کار کرد و انتقال دانش و فرهنگ انجام داد، ۱۵-۲۰ نفر است، نه ۳۵ یا ۴۰ نفر. ‌این‌همه جوان فارغ‌التحصیل داریم که کار ندارند، آموزش‌وپرورش می‌تواند از آن‌ها به‌عنوان معلم استفاده کند و کلاس درس استاندارد تشکیل دهد.

انتهای پیام
captcha