آنچه بیش از هر نشانه دیگر میتواند سیمای جهان معاصر را ترسیم نماید، پویاییهای آن را توضیح دهد و واقعیت در حال ساخت درون آن را بنمایاند، ویژگی شبکهای شدن آن از قبل افزایش پر دامنه تعاملات جمعی انسانها بر بستر فضای جهان گستر وب است؛ فضایی که ماهیت مفاهیم پیشین را دستخوش تغییر و تحول کرده و جهان را از یک پدیده سنتی به مفهومی نوین با خصلتی پویا و در حال تغییر تبدیل کرده است؛ جهانی که در آن «ژئوپلیتیک»، در حال گذار به «ژئوکالچر» است و مفهوم مکان جای خود را به مفهوم فضا داده تا سیالیت و فرامکانی بودن جهان معاصر را بیش از پیش نمایان سازد.
مفهوم دیگری که در این دوره دستخوش تغییر شده و به تبع خود دیگر مختصات نظم سیستمی را نیز متأثر از خود ساخته، انسان است؛ انسان از یک مفهوم مدرن به انسان «سیبرنتیک» تغییر ماهیت داده تا دیگر بار بر اهمیت جهان زیست شبکهای شده صحه بگذارد.
انسان در عصر جهانی شده، شهروندی جهانی است که با اتصال به درگاه فضای جهانی اینترنت، میتواند به موجب فرایند شتابان دموکراتیزاسیون فناوری، در معرض انبوهی بیپایان از اطلاعات و فضاهای جهانی شده قرار گیرد و خود در مقام رسانه خود عمل نماید. طبعاً در چنین فضایی امکان تماس انسان با انواع جهانبینیها، افکار و عقاید میسور میشود و چنانچه کاربر این فضا بدون برخورداری از دانش کافی در تماس با این اطلاعات قرار گیرد، سرگردانی و «هویتپریشی» در وی پدید میآید. درواقع، اینترنت محملی است برای به اشتراکگذاری طیف وسیعی از اطلاعات بی آن که نظارت و یا محدودیت مشخصی بر آن وجود داشته باشد و سطح دسترسی به انواع اطلاعات سازوکار مشخصی ندارد هرچند نظامهای کنترلی در جوامع ملی سعی بر فیلترگذاری برخی محتوای ناسالم این فضا دارند، با این حال، امکان دستیابی به انواع اطلاعات از حیث شکل و ابزار، آن قدر متنوع و در حال تغییر و تحول است که عملا امکان امتناع از دسترسی به آن وجود ندارد؛ افزایش ابزارهای نوین همچون شبکههای اجتماعی و نیز رسانههای اجتماعی در کنار اینترنت اشیا و فناوریهای نوین دیگر در این عرصه، در عمل میتواند مشکلات فراوانی فراروی بشر قرار دهد؛ موضوعاتی چون تروریسم سایبری، پورنوگرافی، ترویج خشونت، پولشویی، قاچاق انسان و ... از جمله مصادیق تهدیدانگارانه در بستر فضای وب و دیگر انواع ابزارهای فناورانه ارتباطاتی است.
با این حال به زعم نگارنده یکی از مهمترین چالشهای فضای سایبری و نمودهای فناورانه آن، قابلیت آن در تشدید بحران هویت در جهان معاصر است؛ به باور بسیاری از محققان و نظریهپردازان انتقادی و هنجاری سیاست بینالمللی، بشر معاصر بیش از هر زمان دیگر محصور در فرایندهای دیگرگونساز و به تعبیر دیگر همگونساز جهانیشدن است که سعی بر آن دارد تا هویت ملی جوامع بشری را در یک هویت جهانیشده در قالب ارزشهای نظام سرمایهداری لیبرال دموکراسی غربی، مدغم سازد و تنوع را به نفع یکنواختی تغییر دهد. این خواست جهانیشده تهدیدی عمده برای جوامع انسانی است چراکه هر جامعهای بر اساس یک خودآگاهی تاریخی ـ تمدنی شکل یافته و عدم اتصال دائمی با این ارزشها و خودآگاهی، میتواند منجر به بروز بحران هویت گردد.
در این میان، رسانه به عنوان یک نهاد آگاهیبخش نقش بسزایی در صیانت از هویت ملی و نظام ارزشها و هنجارهای برآمده از تاریخ و فرهنگ ملتها دارد. به معنای دیگر، رسانه در عصر جهانیشده میتواند با کنش فعالانه خود ماهیت فاسد برخی از وجوه جهانیشدن را بر ملا سازد و به عنوان نیرویی قدرتمند در درون عصر اطلاعات، مانع از برساختن واقعیت مجاز و سویهمند جهانیشدن شود و جوامع انسانی را از مخاطرات این فضای به شدت پویا و گاه مهاجم را آگاه سازد تا اولاً انسانیت انسانها در این فضای پرتنوع، فدای پروپاگاندای جریان منحط ضدهنجاری غالب در این فضا نشود و دوم آن که مانع از دستاندازیها به هویت انسانی او شود، چرا که فضای سایبری از نیرویی قدرتمند برای خلق هویتی جهانیشده مبتنی بر ارزشهای مادیگرایانه، سودانگارانه و لذتطلبانه صرف برخوردار است که میتواند انسان را به چاه لذات و شهوات حیوانی فرو برده و قوه عاقله و خوی آزادگی انسان را به پای آن قربانی سازد.
در این میانه و در عصر قربانیشدن حریت انسانها و در زمانه تفوق نگاه شیئانگارانه به انسان، این ندای دین و مذهب است که میتواند مانع از سقوط جوامع انسانی در چاه شهوات شده و نور هدایت را فراروی او قرار دهد تا هویت اصیل انسانی و الهی خود را بازیابد. به معنای دیگر، دین همان نیروی قدرتمندی است که میتواند به عنوان نیروی ضد جهانیسازی مانع از تحقق منویات سلطهسالاران عصر نوین شود و این امکان فناورانه را به سود منافع مشترک بشری هدایت نماید؛ به سود جهانی هر چه بیشتر هنجاری، اخلاقی و در یک معنا، انسانی!
به باور نگارنده آنچه میتواند به تحقق این آینده مطلوب یاری رسانده و ارزشهای جهانیشده منطبق بر فطرت عامالشمول انسانی را به صورت امری جهانگستر به بشریت عرضه نماید، افزایش شدت دامنه کارگزاران رسانهای بر محمل اندیشه دینی است؛ کارگزارانی که چه به صورت کنشگرانی ذرهای(فردی) و یا به صورت کنشگرانی سازمانی(جمعی)، سعی در ترویج اندیشه ناب معارف الهی در قرائتی سازگار با مقتضیات زیست معاصر دارند. در چنین فضایی تاسیس خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از سوی نهاد برآمده از دل ارزشهای اصیل انقلاب اسلامی یعنی جهاد دانشگاهی، امری در خور تقدیر و تحسین است که نشان از سلامت ارزشهای تاسیسی آن دارد؛ نهادی که به گذشت زمان بسان شجرهای طیبه، شاخ و برگهای آن گستردهتر شده و رایحه خوش عقلانیت دینبنیاد خود را فارغ از هرگونه نگاه افراطگرایانه فرقهای، مذهبی و یا قومی، در مشام جان انسانها میپراکند.
ایکنا، رسانهای دانشی است که علاوه بر وظیفه خطیر خود در پوشش به موقع و شایسته اخبار رویدادهای دینی و قرآنی و یا ارائه خوانشی از آنچه در جهان سیاست، فرهنگ و اجتماع میگذرد وفق هنجارها و ارزشهای قرآنی، اهتمام وافر در ساخت عقلانی از جهان نگرش دینی به مخاطبان خود دارد تا خود، جامعه و امر دین را در این بستر عقلانی برسازند. این وجه ممیزه ایکنا در مقام قیاس با دیگر رسانههای معارفی فعال در عرصه فضای وب است که نشان از آگاهی و شناخت صحیح ضروریات و الزامات کنش رسانهای در جهان مدرن دارد. امید آنکه این مشعل پرفروغ، همچون همیشه روشنابخش و هدایتگر باقی بماند و با ترویج شایسته معارف حقه الهیه، پلی به سوی معنویت در جهان هزارتوی هزاررنگ فریبنده معاصر باشد.
محمد محمودیکیا
خبرنگار افتخاری ایکنا و عضو هیئت علمی پژوهشکده امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی
انتهای پیام
درود بر ایکنایی مهاجر