رعایت حجاب در وضعیت کنونی به تضاد هنجاری تبدیل شده است
کد خبر: 4104791
تاریخ انتشار : ۱۵ آذر ۱۴۰۱ - ۰۰:۰۳

رعایت حجاب در وضعیت کنونی به تضاد هنجاری تبدیل شده است

عضو هیئت علمی گروه قرآن و مطالعات اجتماعی پژوهشکده اسلام تمدنی گفت: طی سه دهه گذشته رعایت حجاب به مرور به حالت قطبی شدن و در وضعیت حاضر نیز به نوعی تضاد هنجاری در سطح جامعه تبدیل شده است.

سیدمحسن میرسندسی، عضو هیئت علمی گروه قرآن و مطالعات اجتماعی پژوهشکده اسلام تمدنی دفتر تبلیغات اسلامی مشهدبه گزارش ایکنا از خراسان رضوی، سیدمحسن میرسندسی، عضو هیئت علمی گروه قرآن و مطالعات اجتماعی پژوهشکده اسلام تمدنی دفتر تبلیغات اسلامی مشهد، شامگاه، 14 آذرماه، در نشست مجازی با موضوع «تبیین هنجارپذیری حجاب در میان دختران» اظهار کرد: اگر نهاد خانواده را به‌عنوان مرز اصلی شکل‌گیری مسئله حجاب در نظر بگیریم باید گفت که تا پیش از انقلاب اسلامی، کانون اصلی شکل‌گیری این مسئله در عوامل خارج از خانواده اما پس از این برهه زمانی با تغییر ماهیت مسئله، به درون خانواده‌ها مربوط می‌شود.

وی افزود: در واقع تا پیش از انقلاب به واسطه عدم اطمینان و نگرانی که بیشتر خانواده‌های معتقد به نهادهای سیاسی و اجتماعی در خصوص این موضوع داشتند، تمام تلاش خود را برای توجیه، اقناع و حفظ الگوی حجاب دختران به‌عمل می‌آوردند.

عضو هیئت علمی گروه قرآن و مطالعات اجتماعی پژوهشکده اسلام تمدنی تصریح کرد: در واقع با پیروزی انقلاب اسلامی و جابه‌جایی بنیادی نهادهای جامعه، به‌تدریج این نگرانی‌ها از بین رفته و مردم با اعتماد بیش از حد به نهادهای اجتماعی در نظام اسلامی نه تنها تلاش‌های قبلی را در این زمینه نداشتند بلکه به‌نظر می‌رسید که به‌تدریج احساس وظیفه خود را هم در این مورد از یاد بردند و جامعه ایران به مرور با نسلی از دختران و مادرانی مواجه شد که دلایل کافی برای انجام رفتار دینی خود یعنی حجاب نداشتند.

میرسندسی اظهار کرد: در حقیقت باید گفت بخش زیادی از مسائل جاری در وضعیت پوشش و حجاب بانوان ریشه در نوع و شیوه‌های تربیتی و اجتماعی دارد که کانون اصلی آن در محیط‌های خانوادگی و آموزشی دوران کودکی و نوجوانی است. بدین ترتیب بخشی از دختران جوان در جامعه ایران پس از گذراندن دوران نوجوانی و فراز و نشیب‌های ناظر بر گزینش نوع الگوی پوشش خود عملاً الگوی حجابی را انتخاب می‌کنند که تحت تأثیر عواملی است که در میان خانواده خود به آنها القا می‌شود و به‌طور طبیعی از همان الگویی تبعیت می‌کنند که مادران آنها نیز براساس آن رفتار کرده‌اند.

خلأ کارکردی در نظام فرهنگی جامعه

وی بیان کرد: همواره در موضوعی مانند حجاب نه تنها تفکیک روشنی بین وظایف نهاد خانواده، مدرسه، دین و رسانه‌ها وجود ندارد بلکه شاهد خلأ کارکردی از سوی این نهاد هستیم، به گونه‌ای که علی‌رغم اهمیت این هنجار در نظام فرهنگی جامعه هنوز متولی مشخصی برای سامان دادن به مسائل فرهنگی پیرامون حجاب دیده نمی‌شود.

عضو هیئت علمی گروه قرآن و مطالعات اجتماعی پژوهشکده اسلام تمدنی ادامه داد: این ناهماهنگی از یک سو تضعیف نهاد خانواده و ظرفیت‌های لازم برای جامعه‌پذیری فرزندان و از طرف دیگر نیز موجب عدم تعادل و توازن شخصیتی در افراد شده و زمینه‌های بروز آشفتگی‌های فکری و رفتاری در آنها فراهم می‌شود.

میرسندسی تصریح کرد: از این‌رو به نظر می‌رسد که در طی سه دهه گذشته رعایت حجاب به مرور به حالت قطبی شدن و در وضعیت حاضر نیز به نوعی تضاد هنجاری در سطح جامعه تبدیل شده است. به لحاظ مکانی نیز این جریان در ابتدا در شهرهای بزرگ شکل گرفته که ادامه تحقق آن نیز در شهرهای کوچک و محیط‌های روستایی دور از ذهن نخواهد بود.

وی بیان کرد: اما به لحاظ وضعیت پایبندی به حجاب نیز باید به این موضوع اشاره کرد که صرف نظر از سال‌های اولیه انقلاب که بخش زیادی از زنان بدون حجاب، شیوه پوشش حجاب اسلامی را انتخاب می‌کردند به مرور با پایان گرفتن شرایط انقلابی و دوران جنگ بخش عمده‌ای از زنانی که پایبند به حجاب بودند در میان خانواده‌های معتقد و به‌ویژه دارای مادران با حجاب متولد و رشد یافته‌اند، هرچند که در این زمینه‌ها آمار دقیق و قابل استنادی وجود ندارد.

عضو هیئت علمی گروه قرآن و مطالعات اجتماعی پژوهشکده اسلام تمدنی تصریح کرد: اما به اذعان بسیاری از افراد، طی سه دهه گذشته آمار افراد ناپایبند و دارای ضعف حجاب به‌ویژه در شهرهای بزرگ کشور رو به افزایش و آمار زنان پایبند به حجاب رو به کاهش است.

میرسندسی با اشاره به ملاحظاتی در برنامه‌ریزی‌های مربوط به فرهنگ عفاف و حجاب نیز اظهار کرد: علی‌رغم مطالعات متنوع در مورد مسئله حجاب در ایران هنوز برخی از نکات این موضوع مورد غفلت قرار گرفته است و به نظر می‌رسد که در زمینه کلی مورد مطالعه در این پژوهش یعنی موضوع بررسی نحوه جامعه‌پذیری حجاب در ایران نیاز به فعالیت مطالعاتی و پژوهشی به‌خصوص با استفاده از روش‌های کیفی وجود دارد.

وی افزود: همچنین علاوه بر این می‌توان با روش‌های تحلیل ثانویه فراتحلیل تحقیقات قبلی و به‌ویژه انجام برخی مطالعات طولی تصویر روشن‌تری از پدیده حجاب و تغییرات آن در جامعه ایران فراهم آورد.

عضو هیئت علمی گروه قرآن و مطالعات اجتماعی پژوهشکده اسلام تمدنی با اشاره به دومین ملاحظات مهم در برنامه‌ریزی‌های مربوط به فرهنگ عفاف و حجاب، بیان کرد: در واقع یکی از ابعاد این مسئله ایجاد نوعی شکاف اجتماعی میان زنان به‌عنوان نیمی از ظرفیت جامعه ایران است که بر همین اساس ضرورت دارد تا دستگاه‌های فرهنگی با تفکیک جنبه‌های دینی و سیاسی این مسئله نسبت به کاهش و ترمیم این فاصله برنامه‌ریزی‌های مؤثری داشته باشند. این در حالی است که در این مورد تجربه‌های موفقی در سایر کشورهای اسلامی وجود دارد که توجه به آنها گره‌گشا خواهد بود.

میرسندسی تأکید کرد: موضوع بعدی این است که با توجه به تضعیف نهاد خانواده در تربیت دینی، به نظر لازم است که نهادها و دستگاه‌هایی که در این عرصه نقش‌آفرینی می‌کنند و تعداد آنها هم در عرصه فرهنگی کشور کم نیست تا حدودی موضع خود را از واحد تحلیل فرد به خانواده تغییر دهند و جدای از مزایایی که این رویکرد در تقویت جایگاه خانواده و والدین در دید فرزندان خواهد داشت، زمینه‌های انتخاب آزادانه و آگاهانه این هنجار در میان دختران و در نهایت درونی‌سازی طبیعی آن را افزایش خواهد داد.

وی اظهار کرد: اما در این میان یکی از علل عدم رعایت هنجارها و قواعد پوششی توسط اعضای جامعه، اتکای آنها به برداشت‌ها و تفاسیر فردی از مفهوم حجاب و عفاف است، به گونه‌ای که بیشتر افراد اصولاً خود را هنجارشکن نمی‌دانند که با همین تنوع برداشت‌ها جامعه دچار نوعی بی‌هنجاری در مسئله حجاب شده است.

عضو هیئت علمی گروه قرآن و مطالعات اجتماعی پژوهشکده اسلام تمدنی گفت: از این‌رو به نظر می‌رسد که در موضوع حجاب برداشت‌ها، تعابیر و تفاسیر فردی و خصوصی بر برداشت‌ها و معانی مشترک بر آمده از شرع غلبه داشته و افراد بر اساس برداشت‌های فردی به انتخاب نوع پوشش خود دست می‌زنند و بدین ترتیب موجب انحراف تدریجی هنجار حجاب در جامعه می‌شوند.

میرسندسی بیان کرد: علاوه بر پرهیز از تبلیغات ناکارآمد توجه به تقویت رفتارها در میان افراد پایبند به‌عنوان الگوهای واقعی از اهمیت بسزایی برخوردار است که این ضرورت نه تنها شامل دانش‌آموزان و دانشجویان می‌شود بلکه معلمان و اساتید را به عنوان الگوهای رفتاری موثر بر دختران در برمی‌گیرد.

وی اظهار کرد: بر همین اساس حمایت فرهنگی دقیق و حساب شده در جهت شناسایی رفتار معلمان و دانش‌آموزان دختری که در بیرون از مدرسه پایبند به رعایت حجاب خود هستند می‌تواند نقش مؤثری در هنجارمند شدن الگوی حجاب باشد.

عضو هیئت علمی گروه قرآن و مطالعات اجتماعی پژوهشکده اسلام تمدنی تصریح کرد: بهره‌گیری مناسب‌تر از ابزارهای مختلف هنری و نیز ظرفیت عظیم رسانه ملی در نشان دادن رابطه رعایت حجاب با پیامدهای مثبت فردی و خانوادگی و استفاده بیشتر از هنر برای انتقال مفاهیم و معانی به صورتی دلنشین می‌تواند نقش زیادی در ترغیب و درونی کردن فرهنگ حجاب و عفاف در جامعه داشته باشد.

میرسندسی در پایان گفت: همچنین تمرکز بر اولویت‌های مسئله حجاب از طریق مسئله‌شناسی متناسب با محیط‌های کوچک و بزرگ، تأکید بر استفاده از شیوه‌های غیرمستقیم تأثیرگذاری برای پرهیز از بروز حساسیت مخاطبان، تقسیم‌بندی گروه‌های هدف اعتبارات مختلف و برنامه‌ریزی مناسب برای هر گروه، توجه جدی به انجام پژوهش در تصمیمات کلان و برنامه‌ریزی‌های میان و بلندمدت در جامعه و استفاده از خرد جمعی نخبگانی که مبین معدل فکری همه سلیقه‌ها باشند در تصمیم‌سازی‌های کوتاه‌مدت را می‌توان از دیگر ملاحظات مهم در برنامه‌ریزی‌های مربوط به فرهنگ عفاف و حجاب برشمرد.

انتهای پیام
captcha