آلودگی هوا با توجه به پیامدهای زیانبارش به یکی از ملموسترین مشکلات زیستمحیطی تهران، پایتخت ایران و چندین شهر دیگر ایران تبدیل شده است. آمارها نشان میدهد که در روزهای افزایش آلودگی هوای تهران، شمار بیماران تنفسی تا ۶۰ درصد افزایش مییابد. بیشترین عامل مرتبط با افزایش بیماریهای سیستم قلبی و عروقی و ریوی، افزایش آلایندههای دیاکسید گوگرد، ذرات معلق و مونو اکسید کربن است، بهگونهای که آلودگی هوا در تهران بهطور متوسط موجب کاهش پنج سال از عمر تهرانیها شده است.
بنابر نظر برخی از کارشناسان محیط زیست، نخستین زنگ خطر جدی درباره آلودگی هوای تهران، در سال ۱۳۷۴ به صدا درآمد. در آن هنگام نزدیک به یکصد نفر از کارشناسان و مدرسان محیط زیست، جغرافیا و شهرسازی در پی نشستی در سالن اجتماعات پارک شهر تهران، متنی موسوم به بیانیه «هوای تهران ۷۴» منتشر کردند که در آن برای نخستین بار از آلودگی هوای پایتخت به عنوان یک «بحران ملی» که راه مقابله با آن «عزم ملی» است، نام برده شد. تهران امروز پس از جاکارتا پایتخت اندونزی هفتمین شهر آلوده جهان شمرده میشود.
در پی مطالعات فراوانی که در این زمینه انجام شد، برنامهای با عنوان «برنامه جامع مبارزه با آلودگی هوای تهران» در سال ۱۳۷۹ طراحی و تصویب شد تا طبق این برنامه طی مدت ۱۰ سال هوای پایتخت به کیفیت سالم و قابل تنفس برسد. این برنامه شامل ۷ محور استانداردسازی خودروهای نو، از رده خارج کردن خودروهای فرسوده، ارتقای حمل و نقل عمومی، بهبود کیفیت سوخت، معاینه فنی خودروها، مدیریت ترافیک و آموزش همگانی بود. این برنامه با همکاری وزارت صنایع، وزارت نفت، سازمان حفاظت محیط زیست، شهرداری تهران و پلیس راهنمایی و رانندگی اجرا شد.
در پی آن در پاییز ۱۳۸۶ «طرح جامع حمل و نقل و ترافیک تهران تهیه و تصویب شد. این طرح، که اهداف کلی آن بر اهداف طرحهای فرادست مانند «طرح جامع تهران» و همچنین، برنامه چهارم توسعه اقتصادی ایران استوار شده است، چشمانداز تحولات مطلوب این شهر در ۲۰ ساله آینده را ترسیم میکند.
ایمان واقفی، کارشناس حوزه شهری در گفتوگو با ایکنا، در رابطه با موضوع آلودگی هوا و نقش و وظیفه شهرداری کلانشهرها در این حوزه اظهار کرد: برای اینکه بدانیم شهرداریها چگونه میتوانند زیرساختهای شهری برای زندگی مناسب شهروندان را تأمین کنند، باید به سیاستهای درپیش گرفته شده از سوی شهرداریها در این حوزه به خوبی نگریسته و آنها را بررسی کنیم.
وی افزود: شهرداریها طی سه دهه گذشته به ویژه پس از پایان جنگ تحمیلی، در حوزه حمل و نقل، موضوع ارجحیت اتومبیلهای شخصی را به حمل و نقل عمومی در دستور کار داشتهاند. یعنی اگر فرض کنیم بخشی از این آلودگیها به استفاده از اتومبیلهای شخصی مربوط است، میتوان در نظر گرفت که شهرداریها به دلایل مختلف ترجیح دادهاند که شهر را برای خودروهای شخصی آماده کنند، یعنی شهرداریها تمام هزینههایی که میتوانستند به سمت حمل و نقل عمومی هدایت کنند را به سمت حمل و نقل خصوصی سوق دادند.
واقفی ادامه داد: امروز چنانچه به خوبی به تهران بنگریم، مشاهده خواهیم کرد که کل بافت شهری تهران، از طریق اتوبانها، جادهسازیها، پلهای دو طبقه، تونلهای زیر زمینی و ... گویی زیر تیغ جراحی قرار گرفته و این تیغ جراحی درست به میان بافت زنده شهری خورده است. البته مسئله تیغ جراحی زدن، استعاره خیلی معروفی است که برای طرحهای شهرسازی دهه 60 آمریکا به کار میبردند.
این کارشناس حوزه شهری بیان کرد: ایده رابرت موزر، شهرساز معروف آمریکایی این بود که بتوانیم شهرها را از طریق اتوبانها به هم وصل کند که جامعهشناسان در برابر او از استعاره تیغ جراحی استفاده کردند؛ چراکه شهر نیز بافت زنده و مانند ارگانیسم بدن است. لذا احداث اتوبانهای متعدد داخل و خارج از شهر باعث شد تا از واژه تیغ جراحی در این حوزه استفاده کنند.
وی تصریح کرد: این اتفاق برای تهران نیز رخ داد و هر چه جلوتر رفتیم، ایجاد زیرساختهای شهری که مورد استفاده خوردهای شخصی قرار میگیرد، در دستور کار قرار گرفت. شاید این مسئله، مهمترین دلیل باشد که شهرداریها به جای اینکه بتوانند برای کنترل آلودگی هوا از حمل و نقل عمومی به ویژه حمل و نقل ریلی استفاده کنند، به سمت ساخت و ساز درونشهری و ساخت و ساز مربوط به خوردهای شخصی حرکت کردهاند.
توسعه حمل و نقل ریلی
این کارشناس حوزه شهری با بیان اینکه تهران امروز راهی جز توسعه حمل و نقل ریلی در زیر زمین ندارد، اظهار کرد: نکته مهم بعدی بارگذاری ساختوسازهای تجاری، مسکونی و اداری در تهران است. از مدتها پیش شاید حتی در طرحهای شهری پیش از انقلاب، غرب تهران به عنوان فضایی برای گردش باد در نظر گرفته شده بود؛ چراکه باد همواره از جنوب غرب به سمت شمال شرقی میوزد. از همان موقع ایده اینکه این فضا را باز نگه داریم تا جریان هوا به خوبی حرکت کرده و تصفیه شود در تهران وجود داشت که حتی نام ریه شهر را نیز به خود اختصاص داده بود.
واقفی افرود: طبق این برنامه، قرار بود که ساختمانهای با ارتقاع بالا و بلند مرتبهسازی در این منطقه اجرا نشود؛ چراکه دور تا دور تهران تقریباً پوشیده از کوه است و باز بودن منطقه جنوب غربی میتواند به تصفیه هوای تهران کمک کند. لذا متأسفانه باز هم به ویژه در دو دهه اخیر بارگذاری وحشتناک مسکونی و تجاری در همین مناطق داشتیم.
وی ادامه داد: برای مثال چنانچه به طرح اولیه مهندسان مشاور برای منطقه 22 تهران که در دهه 60 تهیه شده بود بنگیرم و آن را با طرحی که امروز اجرا شده، مقایسه کنیم، از میزان بارگذاری خانههایی که ساخته میشود، دچار حیرت خواهیم شد. امروز در دو طرف اتوبانهان حکیم و همت در این منطقه شاهد ساخت و ساز خانهها و برجهای انبوهی هستیم که این مسئله مقدار امیدی که برای تصفیه هوا در این منطقه وجود داشت را از بین برده است.
این کارشناس حوزه شهری تصریح کرد: نکته تأثیرگذار دیگری که در این زمینه وجود دارد، اینکه بار مالی تأمین امکانات و خدمات شهری در تهران بر دوش ساختمانسازان گذاشته شده است یعنی به رقم تمام بحثهایی که در رابطه با جداکردن مالیه شهر از ساختمانسازی و رفتن به سمت شکلی از درآمدهای پایدار وجود دارد، همچنان بیش از 70 درصد درآمدهای شهر تهران از ساختمانسازی شامل تغییر کاربری، أخذ تراکم و تراکم قانونی است. تراکم قانونی یعنی تراکمی که در قانون مصوب شده که این تراکم نیز بخشی از درآمدهای شهری را تأمین میکند.
مشکلی بزرگتر از حد تصور
واقفی بیان کرد: بنابراین ضعف حمل و نقل عمومی، بلندمرتبهسازی در کوریدورهایی که قرار بود ریه تهران باشند و تأمین مالیه تهران براساس ساخت و سازهای شهری دست به دست هم داده تا عملاً کنترل هوای آلوده ناممکن شود یعنی دیگر نمیتوان به افق میانمدت نیز برای حل مشکل آلودگی تهران امید داشت؛ چراکه این مشکل بسیار زیربناییتر از آن چیزی است که تصور میکنیم.
وی در رابطه با راهکارهای موجود برای حرکت در مسیر صحیح برای کاهش آلودگی هوا نیز اظهار کرد: در این زمینه ابتدا باید به سمت تصحیح این مسئله گام برداریم. اینکه چه زمانی مشکل آلودگی هوای تهران حل شده و به شهری پاکیزه تبدیل شود، مشخص نیست. این مسئله نیازمند برنامهریزی بلندمدت است و در یک دوره چهار تا پنج ساله حل نخواهد شد. راهی که باید طی کنیم، این است که برای تأمین مالی شهرداری باید فکری کرد.
این کارشناس حوزه شهری با بیان اینکه خدمات مورد نیاز شهر تهران نیازمند تأمین مالی است، گفت: در بسیاری از کشورها تأمین حداقل بخشی از درآمد شهرداریها در بودجه عمومی کشور دیده میشود اما در ایران از یک زمان به بعد قرار شد که شهرداریهای خودگران بوده و درآمد خود را تأمین کنند. این مسئله دست شهرداریها را برای اینکه بتوانند از بودجه عمومی برای تأمین خدمات شهروندان استفاده کنند، بست. به همین دلیل بود که شهرداریها از اوایل دهه 70 به سمت تراکمفروشی رفتند. لذا شهرداریها باید در این زمینه با بخش دولتی برای دریافت بودجه رایزنی کنند.
واقفی بیان کرد: بخش قابل توجه بودجه شهرداریها از مالیات از شرکتها و کسب و کارهای پردرآمد به دست میآید. در شهر تهران بسیاری از کسب و کارها وجود دارد که میتوان مالیات آنها را افزایش داد یعنی به جای افزایش مالیات عمومی که قرار است به صورت برابر از تمامی ساکنان شهری گرفته شود، نوعی مالیات پلکانی به دهکهای مختلف و طبقات اجتماعی ساکنان شهر اختصاص داده شده و بنا به درآمد سالیانه آنها اخذ شود.
وی در پایان تصریح کرد: این مسئله مدتهاست که پیگیری نشده یعنی به ویژه در بخش ساخت و ساز، مالیاتی که از شرکتهای مختلف، انبوهسازان و ... گرفته میشود، بسیار پایین است. همچنین، مالیات خانههای خالی و دوخانهها نیز بسیار ناچیز است که البته دلایل مشخصی دارد. به هر دلیلی هنوز تأمین درآمد از مالیات و اقشار فرادست در ایران محقق نشده و این مسئله معطل مانده است.
گفتوگو از مجتبی افشار
انتهای پیام