به گزارش ایکنا از خراسان رضوی نشست تخصصی پژوهش «بررسی چالشهای پیشرو در حیطه سبک زندگی اسلامی در شهر مشهد» از سلسله نشستهای تخصصی هفته پژوهش و فناوری با ارائه دکتر سیده سلیل ضیایی، استادیار روانشناسی بالینی پژوهشکده مطالعات اسلامی در علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد شامگاه 30آذرماه به صورت مجازی در سالن شورای این پژوهشکده برگزار شد.
ضیایی در این جلسه مجازی به ارائه گزارش نهایی طرح پژوهشی سبک زندگی و هویت شهری برنامهریزی مشهد در افق 1401 تا 1404 از طریق مدیریت و راهبری میز تخصصی با حضور متخصصان، نخبگان و خبرگان مردمی پرداخت و گفت: چشمانداز ملی جمهوری اسلامی ایران در سال 1404 توصیفی است از یک حالت و وضعیت آرمانی که تلاش داریم تا به گونهای معقولتر و مطلوبتر از وضع فعلی به آن دست یابیم، حالتی است که بدون تغییر جهت اساسی نمیتواند به دست آید.
وی بیان کرد: برای اجرای وعدههای داده شده در ابتدای تشکیل دولت سیزدهم و در راستای تحقق اهداف مندرج در قانون اساسی و سند چشمانداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 و مطابق با سیاستهای کلی نظام، با اتکا و بهرهمندی از بیانات حضرت امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی و مطالبات معظم له سند تحول دولت مردمی به عنوان برنامه و خط مشی دولت و مبنای عمل قوه مجریه، وزرا و دستگاههای اجرایی منتشر شد.
استادیار روانشناسی بالینی پژوهشکده مطالعات اسلامی در علوم انسانی دانشگاه فردوسی با اشاره به سند تحول مردمی ادامه داد: اولویتهای اساسی در دو حوزه بخشهای پیشران و موضوعات فرابخشی با دو معیار اصلی «میزان اهمیت» و «میزان فوریت» رتبهبندی و اولویتهای اساسی انتخاب شد. برخی از موضوعات فرابخشی شامل سبک زندگی، رفتار اجتماعی و مشارکت اجتماعی است.
وی افزود: برای تدوین اقدامات تحولی براساس اسناد برنامههای پیشین، مطالعات تطبیقی، مصاحبههای تفضیلی، جلسات هماندیشی و طوفان فکری از نظرات برخی از نخبگان، صاحبنظران و مدیران دولتی استفاده شده است.
ضیایی بیان کرد: با توجه به این موارد شهرداری مشهد با همکاری پژوهشکده مطالعات اسلامی در علوم انسانی دانشگاه فردوسی اقداماتی را در جهت تحقق اهداف سند تحول دولت مردمی به صورت برنامه میان مدت 1400-1404 در راستای چشمانداز ملی جمهوری اسلامی ایران در سال 1404 انجام داد. کارگروههای متعددی از جمله سبک زندگی و هویت شهری با حضور اساتید حوزه و دانشگاه شهر مشهد و مدیران ارشد نهادهای مختلف از جمله شهرداری مشهد تشکیل شد.
وی گفت: در هر کارگروه از جمله کارگروه سبک زندگی و هویت شهری جلسات خبرگانی و نخبگانی با استفاده از روش برنامهریزی تعاملی-تحولی راسل ایکاف، بارش فکری در مورد مسائل، علل، راهبردها و راهکارهای سبک زندگی و هویت شهری با محوریت چشمانداز برنامه دوره ششم مدیریت شهری 1400-1404(شامل هویت شهری، جهان شهر مهربانی و رفتار عالمانه مبتنی بر رضای الهی، تجلی گاه معنویت و اخلاق با الگوی سبک زندگی خادم، زائر و مجاور، خانواده محور، امن، آرامش بخش و نشاطآور) برگزار شد و مسألهها، علتها، راهبردها و راهکارهای سبک زندگی و هویت شهری با استفاده از روش برنامهریزی تعاملی-تحولی و مرور ادبیات پژوهشی به دست آمد.
ضیایی به تعریف راسل ایکاف بنیانگذار رویکرد انقلابی در برنامهریزی و نظریهپرداز برنامهریزی تعاملی اشاره کرد و گفت: برنامهریزی تعاملی ابزاری است برای کنترل تغییر و آثار آن و افزایش سرعت سازگاری با تغییراتی که به کنترل در نمیآید.
وی با بیان اینکه مشارکت در برنامهریزی باید تا حد ممکن در میان صاحبان منافع گسترش یابد، برنامهریزی باید مداوم باشد و میان همه بخشهای سازمان تعامل ایجاد کند، گفت: در روش ایکاف برنامهریزی پنج مرحله دارد، 1- نظم بخشیدن به آشفتگی، 2- تعیین هدفهایی که باید تعقیب شوند، 3- انتخاب وسیله برای تعیین هدفها، 4- برنامهریزی برای به دستآوردن یا تولید و تخصیص منابع لازم برای به کار بردن وسیلههای انتخاب شده، و 5 – طراحی برای به کار بردن این وسیلهها و کنترل عملکرد این کار.
استادیار روانشناسی بالینی پژوهشکده مطالعات اسلامی در علوم انسانی دانشگاه فردوسی ضمن بیان اصول برنامهریزی تعاملی از جمله مشارکت، مداومت و کلنگری، اظهار کرد: اینکه چه کسانی باید در تصمیمگیری مشارکت کنند و این افراد چگونه باید در تصمیمگیریها مشارکت داده شوند، مهمترین محصول برنامهریزی فرآیند آن است. همچنین برنامهریزی فرآیند ادامهدار و کنترلشونده بوده و سومندی اصلی برنامهریزی در درگیر بودن مداوم آن است.
وی افزود: کلنگری شامل اصل هماهنگی (در مورد برنامهریزی برای بخشهای سازمان در ارتباط و هماهنگی با سایر بخشهای همرده) و اصل ادغام (از میان بردن تناقضات بخشهای مختلف سازمان با ادغام راهحلهای متفاوت به صورت راهحل یکسان) است.
ضیایی ادامه داد: با توجه به آنچه مطرح شد، شهرداری مشهد بر آن شد به عنوان سازمان اجتماعی برای پیشبرد بهتر اهداف میان مدت 1400-1404 مندرج در سند تحول مردمی، با استفاده از روش ایکاف گروههای تعاملی، نخبگانی و خبرگانی متشکل از اساتید حوزه و دانشگاه شهر مشهد و مدیران ارشد نهادها تشکیل دهد که به بررسی علل و راهبردها و راهکارهای چالشهای سبک زندگی و هویت شهری مشهد بپردازند.
وی چهار مسئله اصلی شناسایی شده در این طرح را مطرح کرد: نخست کاهش شاخصهای سبک زندگی اسلامی ایرانی در شهر، کاهش مشارکت مردم در اداره شهر، رعایت نکردن فرهنگ شهروندی و کاهش حس تعلق به شهر و محله.
استادیار روانشناسی بالینی پژوهشکده مطالعات اسلامی در علوم انسانی دانشگاه فردوسی در خصوص مسئله کاهش شاخصهای سبک زندگی اسلامی ایرانی در شهر، بیان کرد: در این حوزه وضعیت مطلوب گسترش روح دیانت و اخلاق اسلامی در شهر مشهد است که به علتهایی همچون قرابت کم الگوهای زندگی کلانشهری با سبک زندگی اسلامی ایرانی، گسترش جهانی و روز افزون تهاجم فرهنگی و تغییرات فرهنگ و سبک زندگی، همچنین توسعه الگوهای غیر بومی شهرسازی، معماری و مسکن محقق نشده است.
وی به معرفی راهبردهای این مسئله پرداخت و گفت: افزایش دانش سازمانی و عمومی از تأثیرات زندگی کلانشهری بر سبک زندگی اسلامی ایرانی، افزایش دانش سازمانی و عمومی از تعارضات الگوهای غیربومی شهرسازی، معماری با سبک زندگی اسلامی ایرانی، انجام پژوهشهای مرتبط توسط صاحبنظران و متخصصان حوزوی و دانشگاهی، توسعه پیوستهای فرهنگی اجتماعی پروژهها و فرآیندهای شهر، اصلاح تدریجی اسناد فرادستی از مهمترین آنهاست.
ضیایی بیان کرد: ضعف در معرفی الگوهای کاربردی و نوین زندگی اسلامی در شهر، کمبود محصولات و تفریحات مطابق با سبک زندگی اسلامی ایرانی، ضعف مساجد در برآورده کردن نیازهای دینی و معنوی و کاهش مرجعیت مساجد، تحکیم بنیان خانواده(توجه به نیازهای خانواده مثل اوقات فراغت و مهارت ارتباطی)، تضاد سبک زندگی ترویجی در تبلیغات و رسانهها با سبک زندگی اسلامی، افزایش فردگرایی در زندگی افراد، تضعیف روابط همسایگی از جمله دیگر علل کاهش شاخصهای سبک زندگی اسلامی ایرانی در شهر است.
وی در خصوص راهبردهای این مسئله افزود: افزایش زمان حضور افراد خانواده کنار یکدیگر، کاهش نیاز به تردد افراد خانواده در شهر، انجام پژوهشهای مرتبط توسط صاحبنظران و متخصصان حوزوی و دانشگاهی و انجام پژوهش توسط متخصصان حوزه و دانشگاه از جمله مهمترین این موارد است.
استادیار روانشناسی بالینی پژوهشکده مطالعات اسلامی در علوم انسانی دانشگاه فردوسی بیان کرد: چرخش تحول آفرین از اجرای برنامههای فرهنگی روبنایی به اصلاح زیرساختها و برنامههای شهری اخلالگر در سبک زندگی اسلامی و ایرانی ضروری است.
وی در خصوص علل کاهش مشارکت مردم در اداره شهر، گفت: کاهش حس تعلق به شهر، نارضایتی از وضعیت عمومی کشور، اعتماد پایین به مسئولین شهرداری، بیاطلاعی مردم از زمینههای مشارکت با شهرداری، ذی نفع نبودن مردم در مشارکت با شهرداری، بیتفاوتی اجتماعی و کاهش ارتباطات اجتماعی، محدودیتهای قانونی مشارکت تشکلها در اداره شهر و ضعف شهرداری در بهکارگیری ظرفیتهای مردمی از جمله مهمترین موارد است.
ضیایی با ترسیم وضعیت مطلوب که در آن اداره شهر توسط مردم صورت میپذیرد، بیان کرد: توجه به حفظ و رونق بخشی مکانخاطرهها، اطلاعرسانی به مردم در مورد زمینههای مشارکت با شهرداری، اصلاح اسناد بالادستی در زمینه رفع محدودیتهای قانونی مشارکت تشکلها در اداره شهر، انجام پژوهش توسط متخصصان دانشگاهی و حوزوی از جمله مهمترین راهبردهاست.
وی در خصوص رعایت نکردن فرهنگ شهروندی به عنوان سومین مسئله، اظهار کرد: علت اصلی این امر ناآگاهی شهروندان از تکالیف شهروندی است که با راهبردهایی همچون افزایش بسترهای تولید و توزیع محتوا و مردمیسازی تولید و توزیع محتوای مطلوب ممکن خواهد شد.
استادیار روانشناسی بالینی پژوهشکده مطالعات اسلامی در علوم انسانی دانشگاه فردوسی ادامه داد: خرید محصولات فرهنگی توزیع شدهای که تأثیر آن در فضای عمومی شهر با شاخصهای واقعی اثبات شود، حمایت غیرمادی از تولیدکنندگان و توزیعکنندگان محتوای مطلوب در فضای مجازی، بسترسازی برای آموزش، تولید و توزیع محتوای مردمی با همکاری حوزه هنری، صدا و سیما و... میتواند راهکارهای مفید در راستای اصلاح فرهنگ شهروندی باشد.
وی با ترسیم وضعیت مطلوب که رعایت کامل تکالیف شهروندی توسط مردم است، گفت: جریمه کردن شهروندان خاطی، تشویق شهروندان عامل با راهکارهایی همچون افزایش زیرساختهای قانونی و فاوا برای شناسایی شهروندان خاطی، استمرار پروژه باشگاه شهروندی شهرداری در معاونت فرهنگی و اجتماعی ممکن میشود.
ضیایی تصریح کرد: در مسئله رعایت نکردن فرهنگ شهروندی باید چرخش تحولآفرین از تولید و توزیع محتوای فرهنگی به حمایت از تولید و توزیع محتوای فرهنگی صورت گیرد.
وی ضمن بیان علل مسئله کاهش حس تعلق به شهر و محله بیان کرد: شفافسازی حقوق مدیران شهرداری و پژوهش توسط متخصصان حوزه و دانشگاه از جمله مهمترین راهبردها در راستای رسیدن به وضعیت مطلوب، یعنی کاهش تمایل به مهاجرت از محله و شهر است.
استادیار روانشناسی بالینی پژوهشکده مطالعات اسلامی در علوم انسانی دانشگاه فردوسی افزود: از بین رفتن مکانخاطرهها ناشی از اقدامات توسعهای و نوسازی با راهبردهایی همچون در معرض قرار دادن مکان خاطرهها و افزایش تمایل و ارتباط مردم با مکان خاطرهها صورت میگیرد.
وی ضمن اشاره به بسترسازی پروژه «نقشه فرهنگی» در شهرداری مشهد اظهار کرد: این راهکار با رویکرد تکمیل و بهرهبرداری از اطلاعات توسط مردم در حال انجام است. همچنین بخشودگی عوارض در پروژههای احیای بناهای خاطرهانگیز و تاریخی، طراحی بازیهای ماجراجویی شهری با محوریت مکان خاطرهها، برگزاری رویدادهای جمعی در موقعیت مکان خاطرهها، برگزاری تورهای شهری و گردشگری صحنهای با محوریت مکانخاطرهها از جمله دیگر راهکارهای این حوزه شناسایی شده است.
انتهای پیام