حجتالاسلام اصغر عالیپور، مدرس حوزه و دانشگاه در گفتوگو با ایکنا از لرستان با بیان اینکه موضوع اصلی دعای نهم صحیفه سجادیه درخواست کمک از خدا برای توبه از گناه، انجام اعمال نیک و ترک کارهای ناشایست است، گفت: در فرازهای اول و دوم از دعای نهم صحیفه سجادیه میخوانیم «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ صَيِّرْنَا إِلَى مَحْبُوبِكَ مِنَ التَّوْبَةِ، و أَزِلْنَا عَنْ مَكْرُوهِكَ مِنَ الْإِصْرَارِ...؛ خدایا، بر محمد و آلش درود فرست و راه ما را به سوی توبه که محبوب توست تغییر ده و وجودمان را از زیادهروی بر گناه که مورد نفرت توست، دور ساز. خدایا، هرگاه در ارتباط با دین یا دنیا، میان دو کاهش قرار گرفتیم؛ کاهش را بر دنیایمان که زودتر از دست میرود، وارد کن و توبه و انابه را در دینمان که بادوامتر است، قرار ده.»
وی با اشاره به اینکه توبه به معنی بازگشت از گناه و سركشی، و پشيمان شدن از كردار ناپسند قبل است، اضافه کرد: این عمل دارای دو شرط اساسی پشيمانی از عمل و ندامت از كار سابق ناهنجار و تصميم قطعی بر انجام ندادن مجدد آن عمل غلط و ناصواب است، كه اين اعراض از گناه بسيار مورد عنايت و رحمت خداست، آنچنان كه در روايت آمده خداوند ناله توبهكنندگان را بيش از مناجات عابدان دوست دارد.
این مدرس حوزه و دانشگاه ادامه داد: خداوند متعال از رفتار توبه كاری كه بر رفتار ناپسند خود اصرار میورزد بيزار است، زيرا اصرار در عمل ناپسند، ناديده گرفتن عظمت و قدرت خداوند است كه لازمه آن بازتاب شديد غضب الهی خواهد بود. امام سجاد(ع) دو قضيه صد در صد عقلانی را ذكر میكند؛ يكی اينكه هرگاه دوران امر بين دو چيز باشد، نقصان در يک جريان تمام شدنی، يا در مدتی غير متناهی، هيچگاه عقل نمیپذيرد كه نقصان غير متناهی را انتخاب كند و دلگرم به انتخابی شود كه دارای منقصت ابدی است.
عالیپور با بیان اینکه دنيا و آخرت هر دو با هم در دو طرف خط مستقيم هستند كه يكی كوتاه و ديگری ابدی است، از اينرو عقل در انتخاب اصلح مستقل است، اضافه کرد: امام سجاد(ع) بازگشت و رو آوردن به آن سو كه تمام شدنی نيست و اعراض از عاريهها و پديدههای تمام شدنی را از خداوند متعال درخواست کرده است. اينكه امام جعفر صادق(ع) فرموده است: «الْعَقْلُ قَالَ مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ» همين واقعيت عقلانی است كه مورد درخواست حضرت سجاد(ع) قرار گرفته، يعنی عقل ابديت را میپذيرد و نسبت به امور عاريهای بدبين و گريزان است.
وی تصریح کرد: در فرازهای سوم و چهارم این دعا میخوانیم «وَ إِذَا هَمَمْنَا بِهَمَّيْنِ يُرْضِيكَ أَحَدُهُمَا عَنَّا، وَ يُسْخِطُكَ الآْخَرُ عَلَيْنَا، فَمِلْ بِنَا إِلَى مَا يُرْضِيكَ عَنَّا، وَ أَوْهِنْ قُوَّتَنَا عَمَّا يُسْخِطُكَ عَلَيْنَا(3) وَ لَا تُخَلِّ فِي ذَلِكَ بَيْنَ نُفُوسِنَا وَ اخْتِيَارِهَا، فَإِنَّهَا مُخْتَارَةٌ لِلْبَاطِلِ إِلَّا مَا وَفَّقْتَ، أَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمْتَ(4)؛ و زمانی که دو برنامه را قصد کردیم که یکی از آنها تو را از ما خشنود میکند و آن دیگری تو را بر ما خشمگین میسازد، ما را به سوی آن کاری که تو را از ما خشنود میکند، رغبت ده و قدرت و توانمان را از عملی که تو را بر ما خشمگین میکند، سست کن، و در این امور ما را میان نفوسمان و انتخابشان رها مکن؛ که نفس انتخابکننده باطل است، مگر آنکه تو در انتخاب حق توفیقش دهی و بسیار دستوردهنده به زشتی و بدی است، مگر آنکه رحمتش آری.»
این کارشناس مذهبی با بیان اینکه ميل به طاعت باعث میشود تا خداوند متعال حسنهای را در نامه اعمال ما ثبت کند، گفت: از امام جعفر صادق(ع) نقل شده است: «المومن ليهم بالحسنه و لا يعمل بها فتكتب له حسنه، فان هو عملها كتبت له عشر حسنات، و ان المومن ليهم بالسيئه ان يعملها فلا بعملها فلا تكتب عليه»؛ از اين روايت چنين فهميده میشود كه خطور در نفس نسبت بر معاصی و عزم بر آنها باعث گناه نيست، البته بعضی از معاصی همانند سوءظن و بدگمانی كه خود عملی باطنی است، باعث پستی نفس و كمبود مراتب متعالی انسان میشود و مانع ارتقای نفس خواهد شد، ولی مادام كه بر حسب آنان ترتيب اثری ندهد، باعث عصيان و عذاب الهی نخواهد شد.
عالیپور اظهار کرد: گاهی قدرت بر ترک گناه اگرچه باعث ترفيع درجه نيست، ولی همين مقدار كه از انجام معصيت در امان است، خوب بوده، اگر چه احتمال دارد معنی اين جمله «اوهن قوتنا عما يسخطك علينا» عبارت باشد از آنكه خدای متعال بنده خود را دوست داشته بر سر راه عصيان و طغيان او مانع ايجاد كرده و بنده او قهرا آلوده نخواهد شد.
این مدرس حوزه و دانشگاه بیان کرد: چنانكه گاهی هم او را نعوذ بالله به خود واگذار میكند و نفس اماره بر او مسلط شده و آنچه را نبايد انجام میدهد و در مهلكه دشمنی با خدا قرار میگيرد، زيرا انسان تركيبی از طبيعت و فطرت است، طبيعت انسان هواخواه شهوات و اميال جسمانی بوده و در صدد طغيان است، بر خلاف فطرت انسان كه خداخواه و از گناه بيزار است و غرض آيه 53 سوره یوسف «وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ مَا رَحِمَ رَبِّيَ إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَّحِيمٌ» همين حال طبيعی انسان است كه بايد هرگز از او غافل نشد كه كهنترين دامگاه شيطان است.
وی ادامه داد: همچنین در فرازهای پنجم و ششم این دعا آمده است: «اللَّهُمَّ وَ إِنَّكَ مِنَ الضُّعْفِ خَلَقْتَنَا، وَ عَلَى الْوَهْنِ بَنَيْتَنَا، وَ مِنْ مَاءٍ مَهِينٍ ابْتَدَأْتَنَا، فَلَا حَوْلَ لَنَا إِلَّا بِقُوَّتِكَ، وَ لَا قُوَّةَ لَنَا إِلَّا بِعَوْنِكَ(5) فَأَيِّدْنَا بِتَوْفِيقِكَ، وَ سَدِّدْنَا بِتَسْدِيدِكَ، وَ أَعْمِ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا عَمَّا خَالَفَ مَحَبَّتَكَ، وَ لَا تَجْعَلْ لِشَيْءٍ مِنْ جَوَارِحِنَا نُفُوذاً فِي مَعْصِيَتِكَ؛ خدایا! همانا تو ما را از ناتوانی آفریدی و بر سستی بنا کردی و از آب ناچیز و بیمقدار بهوجود آوردی؛ پس ما را جز به نیروی تو چاره و تدبیر نیست و جز به یاریات قوت و قدرت نمیباشد، پس ما را به توفیقت نیرو بخش و به هدایت خود استوار دار و دیده قلوبمان را از آنچه مخالف عشق توست کور کن و برای هیچیک از اعضای ما راه نفوذی به سوی نافرمانی و گناه قرار مده.»
این مدرس حوزه و دانشگاه بیان کرد: در آيه 28 سوره مبارکه نساء آمده است «... الإِنسَانُ ضَعِيفًا» كه غرض محدود بودن انسان در جميع شئون وجودی است كه با كمترين ناملايم در اصول زندگی، از توفيق در امور خود باز میايستد و پيوسته مانع دخالت هواهای نفسانی در عزم قاطع او شده و نمیگذارد كه انسان بتواند به طرف صراط مستقيم حركت کند و بر سر راه او شيطان نيز كمين زده كه نشاندهنده هوای نفسانی اوست كه پيوسته او را وادار به شكستن عهد و باز ايستادن از تصميمش میكند.
وی افزود: گذشته از آنكه مقدار قدرت فكری و ميزان اراده حتمی انسان دارای حد و مرز معين است كه اگر فوق آن، قدرت معارض قرار گيرد، طاقت او طاق میشود و خود را میبازد و در كشمكش عقل و نفس جز به عنايت حضرت حق زمين خورده است.
عالیپور با بیان اینکه هر كس كه باشد هرگز نمیتواند به من و منيت تكيه كند، بلكه بايد با توكل تمام به «لا حول و لا قوّة الاّ باللّه» تمسک جويد، اضافه کرد: در رأس خلقت از ابتدا تا انتهای آن محدوديت آنچنان است كه به خوبی میدانيم كه بايد در مقابل قواعد عظيم دستگاه خلقت، پيشآمدهای غير مترقبه و جنجالهای زندگی از دستگاه گرداننده همين جهان كمک گرفت كه میتوان اهرم بازوان را به مبدئيت قدرت غير متناهی مرتبط كرد، لذا هيچ چيز در مقابل حركت انسان قرار نمیگيرد و نبايد با اين شرط خاص توهم عجز نمود، بلكه با اميدواری تمام همه درهای بسته در دست اوست.
وی با اشاره به این بخش از فراز ششم دعای نهم صحیفه سجادیه «وَ أَعْمِ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا عَمَّا خَالَفَ مَحَبَّتَكَ، وَ لَا تَجْعَلْ لِشَيْءٍ مِنْ جَوَارِحِنَا نُفُوذاً فِي مَعْصِيَتِكَ؛ و چشم دل ما را نسبت به آنچه خلاف محبت تو است كور گردان و اعضا و جوارح ما را در عصيان خود نافذ مگردان»، اظهار کرد: شايد بعضی گمان كنند، شخص بينا كسی است كه چشم ظاهر او با نظام فيزيكی خاصی بتواند اشيای محسوس و ملموس را مشاهده كرده و آنرا تشخيص دهد، البته درست است كه اين نيز نوعی بينايی است، ولی اين همان بينايی مشترک بین انسان و حيوان است، حيوانات نيز با استفاده از نور و بازتاب فيزيكی چشم در همين حد متناسب با آگاهیهای خود استفاده میكنند.
این مدرس حوزه و دانشگاه با یادآوری اینکه بصيرت انسانی در ارتباط با ديد عقل و حاكميت آن است، چنانكه ديدهايم به كسانی كه آيندههای دور را تشخيص میدهند و معماهای علمی و قضايای پيچيده رياضی و فلسفی را حل میكنند، انسانهای بينا و دانشمند میگويند، گفت: معلوم است كه حل معضلات دانش با ديد چشم نيست، بلكه با ديد عقلانی و تجربههای فراوان علمی توان حل اين مشكلات را خواهند داشت، چنانكه ديد الهی و ايمانی نيز همانند ديد عقلانی كاری به چشم ظاهر ندارد، به همين دليل است كه خداوند متعال در آیه 46 سوره مبارکه حج در قرآن كريم میفرمايد: «لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَكِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ» و در آيه 179 سوره مبارکه اعراف میفرمايد: «وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لاَّ يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ يَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ» به این معنا که در اشتراکات حيوان و انسان زندگی میكنند؛ زيرا غرض، بينايی فوق حيوانی است كه اختصاص به انسان دارد و اينان فاقد آن مرتبه هستند. لذا، امام سجاد(ع) ديد قلبی را برای انسان ثابت ديد.
عالیپور با اشاره به اینکه البته گاهی دل و چشم انسان به كاری دوخته میشود كه خدا از آن راضی نيست و در خاطره انسان خيالاتی به تصوير كشيده میشود كه آنان را از خطورات شهواتی میدانند كه بايد به سرعت از آنها صرفنظر كرد و دل را از آن سو برگرداند، افزود: يكی از بزرگترين خطرها برای انسان، پيدايش خاطرات غلط و ناهنجار است كه بدون اختیار برای انسان حاصل میشود و بايد به سرعت از آن صرفنظر کرد تا ذهن از آن خالی و برای اين تخليه ذهنی خواندن معوذتين و خواندن آيه «الابذكر الله تطمئن القلوب» بسيار مفید است.
این مدرس حوزه و دانشگاه تصریح کرد: در فراز پایانی این دعا امام سجاد(ع) از خدای متعال حفظ جوارح ظاهری را درخواست كرده كه چشم از نگاه حرام، گوش از شنيدنیهای حرام و دست از تصرف اموال مردم و پا از رفتن به مراكز معصيت حفظ شود، كه در رتبه متقدم بايد دانست كه هر چه در اعضا پديد آيد از خاطره قلبی قبلاً گذشته كه بايد از توجه به خواطر نيز صرفنظر کرد.
وی افزود: در فراز هفتم این دعا آمده است: «اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ هَمَسَاتِ قُلُوبِنَا، وَ حَرَكَاتِ أَعْضَائِنَا وَ لَمحَاتِ أَعْيُنِنَا، وَ لَهَجَاتِ أَلْسِنَتِنَا فِي مُوجِبَاتِ ثَوَابِكَ حَتَّى لَا تَفُوتَنَا حَسَنَةٌ نَسْتَحِقُّ بِهَا جَزَاءَكَ، وَ لَا تَبْقَى لَنَا سَيِّئةٌ نَسْتَوْجِبُ بِهَا عِقَابَكَ؛ خدایا بر محمد و آلش درود فرست و رازهای دلمان و حرکات اعضایمان و نگاههای چشمهایمان و گفتارهای زبانمان را در موجبات ثوابت قرار ده تا جایی که کار نیکی که به خاطر آن مستحق پاداش تو میشویم، از دست ما نرود؛ و کار بدی که به سبب آن سزاوار مجازاتت میشویم، برای ما نماند.»
عالیپور گفت: چنانكه گفته شد خاطرات قلبی، آثار سرنوشتسازی را برای انسان به بار میآورد كه بايد از آن مراقبت فراوان کرد كه صحيفه شفافِ دل كه مركز حرم الهی است تاريک نشود. در روايتی از حضرت امام جعفر صادق(ع) آمده است كه خاطرات ذهنی فاسد، درست همانند كاخ بسيار زيبايی است كه مقدار زيادی در آن دود قير و نفت متراكم شود و تمام در و ديوار آن چرک شود، يعنی ذهن را تاريک میكند، در حالی كه میتوان بهواسطه آن به قرب الهی نايل آمد.
وی بیان کرد: امام سجاد(ع) استيفا ثوابها و دور شدن از تاريكیها را منوط بر آن دانست كه تنها كسی میتواند به كنترل خاطرات قلبی، حركات اعضا و نگاههای حرام و لغزش زبان دست يابد كه خود را از تهاجمهای شيطانی مصون قرار داده باشد و بتواند همه را در استخدام دستورات الهی در آورد، بهطوری كه تمام اعضا يکباره در راه اطاعت خدای متعال قرار گيرند؛ زيرا درهای ورودی كه شيطان شبيخون میزند و قلب را تسخير میكند، از راه حواس ظاهری است كه مجاری اوست و اگر اين درها به روی شيطان مسدود شود راه بر او بسته است.
عالیپور با اشاره به اینکه در روايت آمده درهای جهنم هفت باب است، اشاره به همين حواس پنجگانه ظاهر، و ششمی خيال و هفتم قوه وهم است، اظهار کرد: اگر گفتهاند كه درهای بهشت هشت باب است، آن هشت در، عبارت از همين هفت قوه است که اگر در حاكميت عقل باشد و جملگی به تبعيت خود عقل حركت کنند كه مجموعا هشت باب بهشت را تشكيل میدهند، بنابراين وقتی عقل بر كرسی حكومت مینشيند، حواس ظاهر و باطنی انسان مجموعا در اختيار او در میآيد و همان میشود كه امام سجاد(ع) فرمود: «لَا تَبْقَی لَنَا سَیئَةٌ نَسْتَوْجِبُ بِهَا عِقَابَک.»