به گزارش ایکنا از قزوین، محسن حقشناس، استاد نهجالبلاغه، در جلسه تفسیر نهجالبلاغه که در حسینیه امامزاده اسماعیل (ع) شهر قزوین برگزار شد، در تفسیر خطبه ۸۳ گفت: این خطبه حضرت امیر(ع) خطبه عجیبی است که غرا و درخشنده نامیده شده است.
وی اظهار کرد: در این خطبه حضرت امیر صفات خدا را بیان میکند و سپس به تقوا سفارش میکند و بعد، مردم را از دنیا برحذر میدارد، کدام دنیا؟ دنیایی که به آخرت راه ندارد. سپس آگاه کردن مردم به ظواهر دنیایی که در آن هستند آمده و در انتها هم برتری خود بر دیگران در تذکر دادن را در این خطبه بیان میکند. بعد از پایان این خطبه سیدرضی عنوان میکند در روایت آمده است که پس از خواندن این خطبه توسط حضرت امیر(ع) بدنها از این خطبه لرزید و چشمها گریان شد و دلها به لرزه افتاد و مردم گفتند که این خطبه بسیار غراء بود.
این استاد نهجالبلاغه در بیان شأن نزول این خطبه بیان کرد: ابونعیم اصفهانی در حلیة الاولیاء خود بخش مهمی از این خطبه را آورده است و مینویسد؛ حضرت امیر(ع) برای تشییع پیکر یکی از شیعیان رفته بود، وقتی متوفی را در قبر گذاشتند فامیل و نزدیکان و دوستان شروع به گریه و شیون و زاری کردند، امام فرمودند به خدا قسم اگر آنچه میت میبیند را اینها میدیدند گریه بر میت را رها کرده و به حال خودشان میگریستند. بعد فرمودند که مرگ به سراغ یکیک اینها خواهد آمد و چون فضا به لحاظ روحی و روانی کاملاً آماده بود حضرت برمیخیزند و این خطبه بسیار با عظمت را ایراد میکنند.
وی تصریح کرد: غیر از ابونعیم و قبل از سید رضی، ابنشعبه حرانی در تحفالعقول این خطبه را آورده است، ابن اثیر در النهایه و آمِدی در غررالحکم به این خطبه پرداخته است و از این جهت خطبه غراء بسیار مستند است، البته در ورود به خطبه متوجه خواهیم شد که نیازی به سند ندارد و نوع بیان خطبه موضوعات آن را به دقت بیان میکند.
حقشناس در بیان خلاصه خطبه ۸۳ اظهار کرد: اگر بخواهیم خطبه را بهصورت خلاصه بیان کنیم ابتدای آن توحید است که حضرت پس از حمد خدا عرصهای از توحید را باز میکند، سپس پند و اندرز میدهد و بعد دنیا را توصیف میکند و در ادامه به نعمتهایی که سرتا پای وجود ما را فراگرفته است اشاره میکند و موعظههایی میکنند که عقل را بیدار و دل را هوشیار میکند، احوال قیامت را میگوید و تاریخچهای از آفرینش انسان را بیان میکند.
وی خاطرنشان کرد: موضوع این خطبه معرفتافزایی و انسانشناسی است. تصحیح نوع نگاه به تمام هستی و سپس نگاه درست به شخصیت انسان هم موضوع کلی خطبه ۸۳ نهجالبلاغه محسوب میشود.
این استاد نهجالبلاغه با اشاره به متن خطبه گفت: در این جلسات موضوعات بلاغتی مد نظر ما نیست؛ اما ابنابیالحدید که زیبایی کلام این خطبه را میبیند عنوان میکند که معمولاً بُلغا برای اینکه از صنایع ادبی در جملات خود استفاده کنند مفهوم را شهید میکنند اما این بیان حضرت معجزه است؛ در حالیکه به لحاظ بلاغتی در اوج قرار دارد به لحاظ محتوایی هم خطبه هر لحظه رو به کمال است.
وی با شروع تفسیر این خطبه تصریح کرد: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی عَلَا بِحَوْلِهِ» حمد از آن خدایی است که با حول خود بر همه چیز تفوق دارد، حمدی که حضرت علی (ع) میفرماید طی کردن مسیر شناخت و ورود در ژرفای معرفت الهی است و همه سلوک یک سالک محسوب میشود و با الحمدلله یک انسان عادی بسیار متفاوت است. سادهترین معنای حَوْل حائل و مانع است؛ هیچ نیرو و قدرت و توانی نیست مگر از جانب خدای متعال یعنی حَوْل را توان و نیرو معنا میکنیم اما این معنا کامل نیست بلکه حول نیرویی است که ما را تغییر میدهد و موانع را از سر راه برمیدارد. حمد از آن خدایی است که با توانش مانعی را که بین من و او قرار دارد را بر میدارد و با این رفع این موانع در اوج تفوق و برتری قرار دارد.
حقشناس در تفسیر ادامه خطبه گفت: وَ دَنَا بِطَوْلِهِ، دَنا از مایهٔ دُنُو و نزدیکی است، طَول یعنی امتداد چیزی، یعنی هیچ کسی در این عالم چون خدا وجود ندارد، خدا دائماً در حالت تدبیر امور بدن ماست. با چه چیزی به خدا نزدیک میشویم؟ با نعمتهایی که به ما داده، با علم و فهم و زیبایی و ثروت البته اگر درست استفاده کنیم. ما با چه چیزی از خدا دور میشویم باز هم با همین نعمتها اما اگر آنها را کفران کنیم.
وی ادامه داد: مَانِحِ کلِّ غَنِیمَةٍ وَ فَضْلٍ؛ عرب به هدیهای که بابت آن پولی داده نمیشود غَنِیمَةٍ میگوید. مَانِحِ هدیهدهنده و عطاکننده است، فضل هر سود و بهره و فضل و بخششی را میگویند. ما همه چیز را غنیمت و نعمت میدانیم؛ حتی فرصتی که خدا برای تفکر در آفرینش به ما میدهد را غنیمت میشماریم. حضرت در این خطبه میفرماید، تمام بهرهها را خدا میبخشد و همه آنچه روی زمین است برای توسعه این فضل فوق کفایت است.
حقشناس بیان کرد: حضرت در ادامه خطبه ۸۳ میفرماید وَ کاشِفِ کلِّ عَظِیمَةٍ وَ أَزْلٍ؛ آیا همه نعمتها را بهدرستی استفاده کردهایم؟ خیر گاهی استفاده ناثواب کردهایم و آن زمان نعمت برای ما به گرفتاری و أَزْل تبدیل شده است. خدا کاشف و برطرف کننده هر بلای عظیم و پر شدت است. اما حالا هم که نعمت به گره جلوی پای من تبدیل شده باز هم خدا آن گره را باز خواهد کرد و هر مصیبت و سختی را از ما دور میکند، راه تقرب به خدا و مسیر دوری ما از خدا هر دو در نعمتها نهفته است.
وی خاطرنشان کرد: أَحْمَدُهُ عَلَی عَوَاطِفِ کرَمِهِ وَ سَوَابِغِ نِعَمِهِ؛ اگر حلقهای از نعمت مفقود شود نتیجه حاصل نمیشود ما در زندگی با نعمتهایی مواجهیم که هر یک در گرو دیگری است. عَوَاطِفِ یعنی پی درپی بودن و اتصال نعمتها سَوَابِغِ نِعَمِهِ نعمتهای گسترده و فراوان خدا را میگوید گاهی گستردگی نعمتهای الهی طوری است که برخی از دانشمندان سالیان سال زحمت میکشند تا جزئی بسیار کوچک از آن را درک کند.
این استاد نهجالبلاغه در ادامه تشریح خطبه اظهار کرد: وَ أُومِنُ بِهِ أَوَّلًا بَادِیاً آغازگر اصلی خدا است در عین اینکه آشکار است آشکار کننده تمام مخلوقات هم هست وَ أَسْتَهْدِیهِ قَرِیباً هَادِیاً، خدایی که اراده کند هر کاری خواهد کرد لحظه حیات متعلق به اوست وَ أَسْتَعِینُهُ قَاهِراً قَادِراً، از او طلب کمک میکنم که هم قاهر و هم قادر و قوی است وَ أَتَوَکلُ عَلَیهِ کافِیاً نَاصِراً بر او توکل میکنم که برای یاری کردن من کفایت میکند.
وی در پایان بیان کرد: وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً صلی الله علیه وآله عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ أَرْسَلَهُ لِإِنْفَاذِ أَمْرِهِ وَ إِنْهَاءِ عُذْرِهِ وَ تَقْدِیمِ نُذُرِهِ جبرئیل نزد پیامبر (ص) آمد و گفت ای پیامبر، خدای بلند مرتبه مرا با هدیهای نزد تو فرستاده که نزد هیچ رسولی نفرستاده است، پیامبر فرمودند: هدیه چیست؟ جبرئیل گفت: صبر و نیکوتر از آن، رضا و نیکوتر از آن، زهد و نیکوتر از آن، اخلاص و نیکوتر از آن، یقین و نیکوتر از آن که نردبان همه اینها توکل بر خدای متعال است. در اینجا حضرت فرمودند توکل بر خدا چیست؟ جبرئیل پاسخ داد، توکل یعنی بدانم مخلوقی بدون اراده و خواست خدا نمیتواند به من ضرر بزند یا نفعی به من برساند؛ نمیتواند چیزی به من ببخشد و چیزی از من بگیرد و نهایت؛ توکل ناامید بودن از مخلوق است. هرگاه بنده این چنین شد دیگر برای هیچ کس جز خدا عملی انجام نمیدهد و جز خدا به کسی امید نمیبندد و از کسی جز اون نمیترسد.
انتهای پیام