به گزارش ایکنا، کرسی ترویجی روش شرح واژگان قرآن (با تأکید بر نقد کتاب مفردات قرآن) نوشته حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمود طیبحسینی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 4 بهمن ماه با حضور نویسنده و دو ناقد برگزار شد.
نویسنده کتاب ابتدا در سخنانی گفت: در کتب آموزشی برای هر رشتهای دو موضوع باید رعایت شود، اول مطالبی که عرضه میشود از سطح علمی و اتقان لازم و روزآمدی برخوردار باشد و از جدیدترین دستاوردهای یک علم استفاده کند. همچنین موضوع دیگر اینکه باید از فناوری آموزشی مناسبی برخوردار باشد تا مطالب با روش بهتر و کارآمدتر به طالبان آن علم انتقال یابد.
طیبحسینی بیان کرد: بنده در کتاب مفردات قرآن این دو محور را مورد توجه قرار داده و در حد بضاعت علمی ناچیز خودم تلاش کردم تا آن دو را مد نظر قرار دهم یعنی هم جدیدترین دستاوردهای دانش مفردات قرآن در کتاب منعکس شده و هم مطالب نظری آن با مصادیق کاربردی واژگان قرآن در آمیخته شده و به میزان لازم تلاش شده تا دانشجو با کمترین دشواری بتواند مطالب را فرابگیرد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با بیان اینکه تنوع مباحث در مقایسه با کتب مفرداتی که قبل از آن نگارش شده بود مورد توجه بوده است، اظهار کرد: در بحث فناوری آموزشی تلاش کردم تا سطح آموزشی در سطح مقبولی قرار بگیرد با این حال معترف هستم که در هر دو بخش ضعفهایی وجود دارد که لازم است هر چند سال یکبار مورد بازبینی و بازخوانی قرار بگیرد و از تجربه استادان و دانشجویانی که در آموزش و فراگیری این درس دخیل هستند استفاده کنیم و این دو محور را ارتقاء دهیم و با ویراست جدید روزآمد کنیم.
طیبحسینی اضافه کرد: در کتاب مفردات قرآن تلاش شده تا مباحث نظری که برای دانشجویان لازم است همراه با نمونههای فراوان هم در بخش فصول و دروس و هم در تمرینات تعبیه شوند و در کتاب مدنظر قرار بگیرد و دانشجو در نهایت با کلمات قابل توجهی از قرآن آشنا شود.
وی ادامه داد: درس اول کلیات و درس دوم آشنایی با کتب لغت و مفردات است و بنده بر خلاف برخی کتب قبلی تلاش نکردهام انبوهی از کتب لغت را معرفی کنم زیرا هیچ فایدهای در آن برای یک دانشجوی کارشناسی مترتب نمیبینم جز چند کتاب مرجع و مهمتر و کتابی که لازم است دانشجوی مقطع کارشناسی با شیوه مراجعه با آنها آشنا شود و این کتب هم عربی و هم فارسی است.
نویسنده کتاب مفردات قرآن تصریح کرد: در درس سوم به به اهمیت واژگان و در درس چهارم به مراحل تحقیق در معنای کلمات پرداخته شده و چهار درس به این مراحل اختصاص یافته است. در آن ضرورت ریشهشناسی، ضرورت توجه به گوهر معنایی از یکسو و معانی واژه از سوی دیگر، توجه گسترده و دقیق به سیاق در بخش جمله، سوره و کل قرآن و توجه به تفسیر کلمات مطابق درک و دریافت مخاطبان اولیه و عرب عصر نزول مورد بحث قرار گرفته است. بعد از این مرحله در درس بعدی، آشنایی با معانی بابهای ثلاثی مزید مورد بحث قرار گرفته و نمونههای مختلف و متنوعی از قرآن بیان شده است؛ درس بعد به اهمیت مشترک لفظی و درس بعدی هم اشتراک معنوی را به بحث گذاشته است، وجوه و نظائر و رابطه آن با مشترک معنوی و اشتراک لفظی در درس دیگری بحث شده است.
استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: دو درس هم به بحث ترادف اختصاص یافته است. درس دیگر آشنایی با کلمات اضداد است و آخرین درس کتاب که درس 15 است به آَشنایی با واژگان معرب اختصاص داده شده است.
وی ادامه داد: تاملات چندساله بعد از انتشار این کتاب نشان داد که باید به دو موضوع نگاه دقیقتری افکنده شود؛ منابع درسی در مقطع کارشناسی باید طوری تدوین شود که در عین اینکه مباحث را به صورت نظری و کاربردی ارائه میدهد و از هر نوع دشواری و اغلاق هم پرهیز دارد باید به گونهای تنظیم شود که برای حداقل یک دوره 5 ساله قابلیت استخراج سؤالات تستی برای مقطع ارشد هم داشته باشد یعنی حجم مباحث به گونهای باشد که بتواند سؤال از آن استخراج کنیم تا دانشجویان رقابت علمی جدی داشته باشند.
طیبحسینی گفت: در گذشته یکی از منابع مهم علوم قرآنی، الاتقان سیوطی بود؛ این کتاب از گستره دانشی قابل توجهی برخوردار است و حدود 20 مبحث اصلی آن تدریس میشد و قریب به 20 سال این ظرفیت را داشت که از آن سؤال تستی استخراج شده و دانشجویان هم در رقابت شدید وارد دوره ارشد میشدند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه افزود: به نظر بنده رسید که در بحث آشنایی با واژگان معرب و وجوه و نظائر برخی مطالب الاتقان و نمونههای آن در کتاب جدید آورده شود و تعداد واژگان افزون شود تا ویژگی استخراج سؤال علمی متنوع و متعدد را برای آزمون ارشد داشته باشد.
در ادامه محمدرضا شاهرودی، دانشیار دانشگاه تهران به نقد این اثر پرداخت و گفت: این کتاب مانند بسیاری از آثار آقای طیب حسینی، خوشخوان و روان است و قواعد دستوری و علائم سجاوندی در آن به خوبی پیاده شده است و هم از جهت علمی و هم ادبی دانشجویان را به پیش میبرد و کسالت و زدگی ایجاد نمیکند.
وی افزود: همچنین فراز و نشیبهای آزاردهنده در آن نیست. وقتی کتاب سندیه شیخ بهایی را با هدایه مقایسه میکنیم میبینیم هدایه یکدست است و دانشپژوه را پیش میبرد ولی سندیه اینطور نیست. کتاب به دانشجو بشارت میدهد که با خواندن من میتوانی میزان معلومات خودت را بالاتر ببری.
استاد دانشگاه تهران بیان کرد: این کتاب کاملا متناسب با مقطع کارشناسی است و جزء محاسن آن محسوب میشود. این کتاب برای 15 جلسه درسی برنامهریزی شده است و تا جایی که بنده ملاحظه کردم از محورها تعدی نشده و عناوین در مباحث بیانشده حفظ شده و خروج موضوعی را شاهد نیستیم.
شاهرودی افزود: محاسن دیگر این کتاب مسئله کاربردی بودن آن است یعنی هم قواعد علمی و هم مصادیق آمده است و دانشجو با خواندن این اثر میتواند بهره لازم را ببرد. همچنین روزآمدی این کتاب مورد تایید بنده است و این اثر را در سه معیاری که آقای طیب حسینی گفتند موفق میدانم.
وی به ذکر پیشنهاداتی در اینباره پرداخت و گفت: یکی از نقایص کتاب این است که نوعی ترابط علمی بین بخشها نمیبینم یعنی تقدم و تاخر رعایت نشده و اگر بخش هشتم را با دیگری جابجا کنیم شاید چندان تغییری ایجاد نشود.
شاهرودی بیان کرد: مباحث ثلاثی مزید به شایستگی برگزیده و در کتاب گنجانده شده است و چون مبانی ابواب ثلاثی در شناخت مفردات قرآنی نقش زیادی دارد و به نظرم خوب است کاملتر شود و اگر برخی تاثیرگذاری ساختارها و هیئتها بر روی واژگان و معنای آن اضافه شود باز هم بهتر خواهد شد. در باب افعال، سه معنا را از معانی ابواب آوردند در حالی که میشد معانی دیگری هم به افزوده شود و در فهم قرآن و مفردات آن تاثیر مثبت بیشتری دارد.
شاهرودی بیان کرد: به عنوان نمونه در داستان سوره یوسف و تعبیر «فادلی دلوه» تلقی بنده این است که ادلی دلوه به معنای دلو را انداختن نیست بلکه دلو را بالا کشیدن است بنابراین خوب است دیگر معانی ابواب و ابواب دیگر هم اضافه شود. همچنین همگون و مشابهسازی مطالب از جهت حجم هم لازم است مثلا در مورد واژه تادیه دو صفحه مطلب آمده ولی در مورد واژه دیگر نصف صفحه.
استاد دانشگاه تهران گفت: به اعتقاد بنده اگر اشتراک لفظی و معنوی را جزء صفات الفاظ بدانیم خطاست؛ در اشتراک لفظی معانی وجود دارد که در لفظ مشترک هستند پس اشتراک لفظی صفت معناست و در نقطه مقابل اشتراک معنوی، صفت لفظ است به این معنا که الفاظی به کار میبریم که در معنا مشترک هستند مانند زید و زینب و فاطمه و حسن در معنای انسانیت با هم مشترک هستند.
همچنین حامد دژآباد؛ دانشیار پردیس فارابی دانشگاه تهران، گفت: علاوه بر ویژگیهای خوبی که برای این کتاب برشمرده شد بنده استفاده از منابع زیاد متقدمین و متاخرین را هم به عنوان ویژگی دیگر اضافه میکنم همچنین روانبودن قلم و بدون ابهام آن ویژگی ممتاز آن است.
وی افزود: کتب دیگری که برای دانشجویان در برخی مقاطع و رشتهها نوشته شده واقعا قابل استفاده نیست و بنده وقتی برخی از این کتب را تدریس کردهام نه خودم ارتباط برقرار کردهام و نه دانشجویان ولی این کتاب از این جهت چنین مشکلی ندارد.
دژآباد افزود: بنده چهار بار این کتاب را تدریس کردهام و برخی نقاط را برای اصلاح پیشنهاد میدهم از جمله این که مطالبی از برخی افراد مانند زمخشری بیان شده ولی ارجاع داده نشده است. برخی اشکالات ویرایشی هم مانند ذکر و دکر آمده است. در صفحه 87 در تعبیر زیاده المعانی تدل علی زیادة المبانی، هم دارای اشکال در نوشتار لغت و نیازمند بازبینی است.
وی گفت: در پایان هر درس گاهی فعالیتهای تکمیلی و پرسشها با تعبیر تمرین و گاهی با تعبیر پژوهش آمده است که به نظرم یکدست شود بهتر است. همچنین ابهامی که برای بنده وجود دارد در مراحل واژهشناسی است زیرا مراحل اول و دوم آن خیلی شفاف نشده است.
انتهای پیام