خدمات ارزنده شهید الله‌دادی به یزدی‌ها / پایان یک عمر مجاهدت در سوریه
کد خبر: 4029566
تاریخ انتشار : ۲۸ دی ۱۴۰۰ - ۱۵:۲۴

خدمات ارزنده شهید الله‌دادی به یزدی‌ها / پایان یک عمر مجاهدت در سوریه

همرزم شهید محمد‌علی الله‌دادی با اشاره به ویژگی‌های اخلاقی و جهادی این شهید والامقام به خدمات ارزنده این سردار در مدت حضور در استان دارالعباده یزد پرداخت.

گرامیداشت یاد و خاطره شهید الله دادی در یزدبه گزارش ایکنا از یزد، سرهنگ کاظم مشهدی‌بافان، همرزم شهید محمد‌علی الله‌دادی، امروز، 28 دی ماه در نشست اساتید بسیج دانشگاه‌های استان یزد  که به مناسبت هفتمین سالگرد بزرگداشت این شهید در دانشگاه آزاد اسلامی استان یزد برگزار شد، اظهار کرد: آشنايی بنده با سردار الله ‌دادی به سال 1385 باز‌ می‌‌گردد، يعنی زمانی كه ايشان به سپاه يزد آمدند.

وی ادامه داد: الله‌‌دادی فردی مدير و مدبر بود كه با فكر و برنامه‌ريزی فعالیت می‌كرد. زمانی كه به يزد آمد، برنامه‌های سپاه را جمع و شروع به پرورش و منسجم کردن كار‌ها كرد و از همان اوایل بنده شیفته اخلاق و روحیات ایشان شدم و در نتیجه بعد از انتصاب ایشان به عنوان فرماندهی تیپ الغدیر تا زمان شهادتشان با شهید در ارتباط بودم.

مشهدی‌بافان افزود: سردار الله‌دادی را اكثر همراهان و همكاران به عنوان مردی مبارز و ايده‌پرداز و آينده‌نگر می‌‌شناسند، ايشان بسياری از فعاليت‌های اقتصادی را برای سپاه انجام دادند. پروژه‌های زيادی را برای سپاه راه‌اندازی و داير کرد تا نيروها و مردمی كه از آن بهره‌مند می‌‌شوند در سهولت و آسايش كامل باشند.

اقدامات جهادی شهید در یزد  

همرزم شهید الله دادی، تمامی مشكلات راهيان نور سپاه يزد را مرتفع کرده و هماهنگی‌های لازم جهت اعزام به مناطق عملياتی دفاع مقدس انجام داد. حاج ‌علی برای زنده نگه داشتن ياد شهدا در يزد اقدامات كلانی داشت و در برگزاری يادواره‌ها همواره پيشگام بودند. ايشان راويان زيادی را تربيت كرد و رشد داد و امروز آن راويان به ياد شهيد الله‌دادی در حال خدمت‌رسانی به زائران كربلا‌های ايران هستند.

وی تصریح کرد: وقتی كه سردار الله‌دادی وارد يزد شد، خود را خادم سپاه دانست و چون پدری در رأس نيروها قرار گرفت و به عنوان نماينده سردار جعفری در سپاه، فعاليت‌های زيادی انجام داد. او می‌گفت فرمانده‌ بودنش را از حاج ‌قاسم دارد.

به گفته سردار الله‌دادی من فرماندهی‌ام را زمان جنگ از طريق بی‌سيم و از شخص حاج‌ قاسم سليمانی تحويل گرفته‌ام. زمانی كه در عمليات كربلای 5 ، شهيد زندی فرمانده تيپ ادوات لشكر ثار‌الله به شهادت رسيد و خبرش به حاج ‌قاسم داده شد، ايشان از طريق بی‌‌سيم به من گفت: شما فرماندهی را به دست بگير. شهيد الله ‌دادی هميشه می‌‌گفت: من پای‌بند به توديع و معارفه نيستم. فقط و فقط فرماندهی و مسئوليتی كه به من در كربلای پنج داده شد را به نحو عالی انجام می‌‌دهم، بايد اين حرمت را رعايت كرده و آن را حفظ كنم و هميشه بايد مطيع فرمانده‌ام باشم. حاج‌ علی خيلی علاقه‌مند به فرماندهان رده بالای خود بود. بسيار هم ولايت‌پذيری داشت و طبق فرموده آنها عمل می‌‌كرد.

مشهدی بافان با اشاره به اینکه شهيد الله ‌دادی علاقه زيادی به سردار سليمانی داشت  گفت: این شهید والامقام درباره سردار سلیمانی می‌گفت: سردار همیشه بیان می‌کردند  دنيا را كنار می‌گذارم و به گونه‌ای رفتار خواهم کرد تا فرمانده‌ام كه به من دل‌خوش است مأيوس نشود و انصافاً هم همه ما دلخوشی فرمانده را به سربازش ديديم، حاج‌ قاسم سليمانی در زمان تدفين شهيد الله‌دادی وارد قبر شد و خود پرچم ابا عبدالله‌ الحسين را پهن كرد و پیکر مطهر شهید الله دادی را در لحد گذاشت. عبای سيد‌حسن را بر روی پيكر شهيد قرار داد و تربت امام حسين(ع) را در آن نهاد و زيارت عاشورا خواند.

وی ادامه داد: آن لحظه عشق‌بازی فرمانده را با فرمانبردارش ديديم. حاج‌ علی روزهای حضورش در سوريه را با شور و شعف تعريف می‌‌كرد و می‌‌گفت: بسيج جهانی را كه امام خمينی همواره مد نظر داشتند و می‌‌فرمودند، در آن سوی مرز‌ها تشكيل داده‌ايم.

ویژگی‌های اخلاقی شهيد

همرزم شهید الله دادی با اشاره به ویژگی‌های شهيد الله ‌دادی گفت: این شهید والامقام فرمانده‌ای جذاب بود و جذابيت خاصی داشت. هر كسی با ايشان معاشرت می‌‌كرد شيفته‌اش می‌‌شد. خاكی و مهربان، متدين و صبور بود. در سخت‌ترين شرايط كه رزمنده‌ها درگير بودند و اذيت می‌شدند و فشار عمليات و شرايط جبهه بر آنها تأثير بدی گذاشته بود، حاج ‌علی لبخندی بر لب داشت كه همه آن مسائل و دشواری‌‌ها را از بين می‌‌برد و لذا هرگاه ایشان را با این برخورد خوب می‌‌ديدند خستگی‌شان به در می‌شد.

وی بیان کرد: ایشان فرمانده تیپ بود و فعالیت و مسئولیتی چندین برابر رزمندگان داشت اما با شعف و صبوری جهاد می‌کرد و در برابر سختی‌‌ها لبخند می‌‌زد و همین امر باعث می‌شد انرژی مضاعف می‌‌گرفتيم.

مشهدی بافان افزود: يک سال قبل از رفتنشان زمانی كه توديع شدند رنگ و بوی شهادت در چهره ايشان ديده می‌شد. در ماه‌های آخر در كرمان به من گفتند: مهدی دعا كن كه شهيد شوم. خيلی برای من سخت بود اما چون آرزو داشت، دوست داشتم كه ايشان به اين افتخار برسد. بعد از شهادت حاج ‌علی من هنوز خودم را پيدا نكرده‌ام. نمی‌دانم رابطه‌ای كه بايد بين خودم و ايشان تعريف كنم را چه بايد نام بگذارم. رابطه پدر و فرزندی يا رابطه برادری و... حاج‌ علی رضايت خدا را از خودش در شهادت می‌دانست.

وی ادامه داد: از فعالیت پنج ساله این سردار سپاه اسلام در سپاه استان یزد و به واسطه مدیریت جهادی ایشان می‌توان به اقدامات زیر بنایی بسیاری در استان اشاره کرد چرا که در مدت 5 سال حضور در  استان یزد، 50 پروژه سنگین که زیرساخت‌های اداری و نظامی سپاه یزد را شامل می‌شد، به سرانجام رسانید.

انتهای پیام
captcha