کد خبر: 4054333
تاریخ انتشار : ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۰۹:۳۲

آیت‌الله فقیه خراسانی مجاهدی بزرگ در راه تبلیغ دین

امام جمعه یزد با گرامیداشت یاد و خاطره آیت الله فقیه خراسانی گفت: یکی از صفات مرحوم شیخ فقیه خراسانی، عشق به تبلیغ دین و خدا بود و این ویژگی او را بین مردم ماندگار کرد.

آیت‌الله فقیه خراسانی مجاهدی بزرگ در راه تبلیغ دینبه گزارش ایکنا از یزد، آیت‌الله محمدرضا ناصری، نماینده ولی‌فقیه در استان و امام جمعه یزد، 11 اردیبهشت ماه در مراسمی با حضور جمعی از روحانیون به مرور خاطراتی از آیت‌الله شیخ غلامرضا فقیه خراسانی پرداخت و اظهار کرد: اخلاق و عمل پرهیزگارانه ایشان همیشه زبانزد خاص و عام بود.

وی با اشاره به نقل خاطره‌ای از این عالم بزرگ بیان کرد: آیت‌الله فقیه خراسانی همیشه عاشق تبلیغ دین اسلام، خدا و مردم بود و هیچ وقت نمی‌توانست بپذیرد که پیگیر مشکلات مردم نشود.

ناصری همچنین با اشاره به خاطراتی از حاج احمد دعایی، یکی از دوستان حاج شیخ فقیه خراسانی، افزود: حاج احمد دعایی که همواره با ایشان به روستاهای مختلف می‌رفت، می‌گفت که حاج شیخ همیشه پرس و جو می‌کردند که آیا روستایی مانده که به آنجا نرفته باشیم؟ من نیز می‌گفتم: جایی باقی نمانده ولی دو روستای دور افتاده وجود دارد که هنوز نرفته‌ ایم و ایشان با اشتیاق می‌خواستند که به سرعت به آنجا برویم و به مردم آنجا نیز سری بزنیم و این در حالی است که گاهی اوقات رفتن به این روستاها بسیار سخت و طاقت‌فرسا بود ولی وی به هر صورتی بود با چهارپا، خود را به آنجا می رساند تا به بحث تبلیغ دین و خدا بپردازند.»

ناصری عنوان کرد: ایشان عاشقانه این مسیر را دنبال می‌کردند به گونه‌ای که از یزد تا مشهد هر روستایی که وجود دارد، اکثراً ایشان را می‌شناسند و حتی برخی از آنها شیخ فقیه خراسانی را به مدت چند روز پیش خود نگه می‌داشتند.

وی یادآور شد: برخی از مردم این روستاها می‌گفتند اگر مسیر شیخ به روستای ما می‌افتاد، به ویژه در ایام ماه محرم و صفر و اگر یک نفر سوالی در مورد احکام داشت، شیخ می‌گفتند: باید اینجا بمانم و به سوالاتشان پاسخ دهم و حتی 10 روز در یک روستا می‌ماندند تا به بحث تبلیغ دین و احکام دینی بپردازند. ایشان آنقدر در یک روستا می‌ماندند تا مسائل شرعی تمام اهالی روستا را پیگیری می‌کردند و ایرادات آنها را رفع می کردند و سپس از آن روستا می‌رفتند.

ناصری افزود: اهالی بافق می‌گفتند که شیخ در این مسیر به یک فردی برخورد کردند که حمد و سوره‌اش را به طور صحیحی قرائت نمی‌کرد و در این زمینه مشکل داشت، شیخ به مدت دو هفته آنجا ماندند و به صورت شبانه روزی به حل مشکلات موجود در نحوه تلاوت حمد و سوره و مسائل شرعی مردم آنجا پرداختند. شیخ وقتی می‌خواستند از آنجا بروند می‌گفتند که بسیار خوشحالم که همه مردم حمد و سوره را درست می‌خواند و همه مسائل شرعی آنها را برایشان توضیح داده‌ام.

وی ادامه داد: در بهاباد مسجدی وجود دارد، در زمان شیخ، پیرمردی متولی مسجد بود. پیرمرد می‌گفت: یک روز دیدم از مسجد صدای اذان می‌آید. به مسجد رفتم و دیدم شیخ دارد اذان می‌گوید. گفتم شیخ شما کجا، اینجا کجا؟ شیخ پاسخ داد: مردم را خبر کن به مسجد بیایند. مردم آمدند و شیخ به تبلیغ دین و رفع سوالات مردم پرداخت و چند روز آنجا ماندند تا سوالات مردم را پاسخ دهند.

ناصری یادآور شد: آیت الله جواد گلپایگانی از مراجع بزرگ نجف، نقل می‌کردند: در نجف امثال ما مجتهدین 30 تا 40 نفر بودند اما امثال حاج آقای شیخ فقیه فقط یک نفر بود که آن هم خود ایشان بودند و من همیشه سعی می‌کردم هر وقت حاج شیخ به اینجا می آیند زودتر به دیدنشان بروم اما هیچ وقت نتوانستم قبل از ایشان به محل دیدارمان برسم.

وی عنوان کرد: مرحوم پدرم نقل می‌کردند که یک شب حاج آقا پیش من آمدند و به من گفتند که فردا می‌خواهم در عقدا باشم. به ایشان گفتم فاصله ما تا عقدا بسیار زیاد است، چگونه به آنجا برویم؟ ایشان پاسخ دادند مهم نیست فقط باید برویم و ما نماز صبحمان را در عقدا خواندیم.

ناصری همچنین با اشاره به علاقه شیخ فقیه خراسانی نسبت به روحانیون و طلاب به بیان خاطره‌ای از ایشان پرداخت و گفت: هنگامی که در نجف وبا آمده بوند، طلبه‌های زیادی به این بیماری دچار شده بودند و کسی از حال آنها خبر نداشت. شیخ هنگامی که متوجه غیبت این طلاب می‌شود درس و کلاس های خود را تعطیل می‌کند و به مراقبت از آنها می پردازد تا حال آنها رو به بهبودی می‌رود. حتی ایشان بدون اینکه طلبه‌ها متوجه شوند، لباس‌هایشان را شبانه شسته و دم در اتاق هایشان می‌گذاشتند.

وی ادامه داد: عشق شیخ به طلاب و مردم به حدی بود که ایشان بعد از نماز صبح برای بقیه طلاب آب می‌برند که وضو بگیرند و نمازشان قضا نشود. از صفات بزرگ ایشان می‌توان به مردم دوستی و علاقه و توجه ایشان به معیشت مردم اشاره کرد.

یادآور می‌شود آیت‌الله شیخ غلامرضا فقیه خراسانی از علمای بزرگ یزد و جد مادری امام جمعه یزد است که در سال 1338 در سن 81 سالگی در طزرجان یزد دار فانی را وداع گفت.

انتهای پیام
captcha