حقیقت عبودیت در کلام امام صادق(ع)
کد خبر: 4059910
تاریخ انتشار : ۰۶ خرداد ۱۴۰۱ - ۰۸:۲۴

حقیقت عبودیت در کلام امام صادق(ع)

یک کارشناس مذهبی در استان یزد با اشاره به اینکه امام صادق(ع) حقیقت عبودیت را در سه امر بیان کردند، به دستورالعمل خودسازی و ثمرات بندگی کردن بر اساس این روایت اشاره می‌کند.

مهدی مهدوی‌نژاد، مسئول کانون جوانان رضوی یزدبه گزارش ایکنا از یزد، حجت‌الاسلام مهدی مهدوی‌نژاد، مسئول کانون جوانان رضوی استان یزد، شب گذشته، 5 خردادماه در مراسم شهادت امام جعفر صادق(ع) اظهار کرد: عنوان بصری از امام جعفر صادق(ع) پرسید: «ما حَقِیقَةُ الْعُبُودِیةِ؟» حقیقت عبودیت چیست؟ حضرت فرمودند: «قَالَ ثَلَاثَةُ أَشْیاءَ: أَنْ لَا یرَی الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِیمَا خَوَّلَهُ اللهُ إِلَیهِ مِلْکاً»، اول اینکه چیزهای که خدا روزی او کرده را مِلک خود نداند، بلکه خدا را مالک بداند. «لِأَنَّ الْعَبِیدَ لَا یکونُ لَهُمْ مِلْک یرَوْنَ الْمَالَ مَالَ اللَّهِ یضَعُونَهُ حَیثُ أَمَرَهُمُ اللهُ تَعَالَی بِهِ»؛ چرا که هر کس بنده  باشد، چیزی که در اختیارش است را مال خودش نمی‌داند و مال خدا می‌داند و در جایی که خداوند امر کرده خرج می‌کند. بنابراین اسراف نمی‌کند، نسبت به بیت‌المال حساس است و...

وی ادامه داد: دوم اینکه «ولا یدبر العبد لنفسه تدبیرا»؛ عبد برای خودش مصلحت‌اندیشی و تدبیر نمی‌کند. زندگی را براساس اوامر و نواهی الهی، و تقوا تنظیم می‌کند. از روی هوای‌نفس، خواسته دل و مستقل از اوامر و رضای خدا کاری را انجام نمی‌دهد. انسان تا وقتی هوس‌باز و زیاده‌خواه باشد حرام مرتکب شود. مثلاً به رزاقیت خدا اعتماد و ایمان ندارد، مرتکب ربا می‌شود. طبق روایت یک درهم ربا برابر با هفتاد مرتبه زنا با یکی از محارم در کنار خانه خدا است. بنده حقیقی نسبت به حق‌الله حساس است.

مهدوی نژاد افزود: یکی از بزرگان می‌گوید: من به سه دلیل خدا را اطاعت می‌کنم: یک؛ خدا بیشتر از بقیه من را دوست دارد. دوم؛ خدا بیشتر از بقیه خیر من را می‌خواهد. و سوم قدرت خدا بیشتر از بقیه است.

دستورالعمل خودسازی

وی با اشاره به دستورالعمل خودسازی در حدیث عنوان بصری گفت: بر اساس حدیث شریف عنوان بصری‌، کسی به مقام عبودیت می‌رسد که اولاً حس مالکیت نداشته باشد. هرچه نعمت خدا به او داده را امانت خدا بداند و آن‌طور که خدا دستور داده، در هر موضعی که خدا امر یا نهی کرده، نسبت به همه دارایی‌هایش رفتار کند. ثانیاً از خودش مصلحت‌اندیشی و تدبیر امور نکند. بلکه بر بستر تقوای الهی، آینده‌نگری و برنامه‌ریزی را انجام دهد، نه بر بستر منفعت‌طلبی‌های نفسانی و یک‌طرفه به عالم نگاه کردن و فقط محاسبات مادی داشتن.

مهدوی نژاد افزود: در مسئله تدبیر امور، دو نکته مهم وجود دارد: این‌که تدبیری که می‌کند و مصلحت‌سنجی‌هایی که دارد، بر اساس تقوا و نگاه توحیدی‌اش باشد. و دوم این‌ که بعد از مرحله برنامه‌ریزی، نتیجه را به خدا واگذار کند.

وی ادامه داد: مؤمن حساب‌ و کتاب کارهایش را کاملاً بر اساس تقوا انجام می‌دهد و بعد به خدا واگذار می‌کند، می‌گوید: «وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ»، و بعد هر نتیجه‌ای که به دست آورد، راضی به رضای خدا است چون می‌داند که آنچه برای او نیک است، همین اقدام است. در واقع کسی آرامش دارد که به خدا مطمئن باشد. چراکه می‌داند روزی او، دست خدا است. کسی به خدا اطمینان کند، خدا هم برای او خوب خدایی می‌کند.

مهدوی نژاد سومین شأن از حقیقت بندگی را این امر دانست که تمام وجود و مشغله‌اش صرف انجام اوامر و ترک نواهی خدا باشد و گفت: برای رسیدن به حقیقت بندگی، انسان مؤمن باید برنامه‌ریزی داشته ‌باشد. مثلاً اولین برنامه خود را اهمیت به نماز قرار می‌دهد. دوم احترام به والدین. سوم دقت در کلام و معاشرت. چهارم و... در طول روز مراقبت می‌کند که تخلف نکند و اگر تخلف کرد، استغفار و جبران می‌کند. همینطور کم‌کم لیستی از مراقبت‌های معنوی دارد و آرام‌آرام تبدیل به یک انسان مؤمن می‌شود که خودبه‌خود از اوامر الهی و نواهی الهی مراقبت می‌کند.

ثمرات بندگی

مسئول هیئت انصار ولایت یزد با اشاره به ثمرات بندگی کردن گفت: وقتی بنده خودش را مالک چیزی نمی‌داند، همه چیز را امانت می‌بیند، به این حال اگر رسید، انفاق کردن بر او آسان می‌شود، مالش را می‌دهد، جانش را در راه خدا انفاق می‌کند، حتی آبرویش را به آسانی در راه خدا خرج می‌کند.

وی ادامه داد: وقتی بنده تدبیر امورش را به مدبر عالم بسپارد، مصائب دنیا بر او آسان می‌شود و وقتی بنده با تمام وجود، به اوامر و نواهی الهی مشغول شود، «لا یتفرّغ منهما الی المراءوالمباهات... »، دیگر به سمت بحث‌های بیهوده با مردم کشیده نمی‌شود یا فخر فروشی‌ها و مباهات کردن‌ها را کنار می‌گذارد.

مهدوی نژاد افزود: وقتی خدا بنده‌ای را به این سه ویژگی گرامی دارد، «هان علیه الدنیا و ابلیس و الخلق» هم دنیا، هم ابلیس و هم خلق را کوچک و به اندازه خودش می‌بیند. دیگر دنبال زیادی دنیا و تفاخر در دنیا نمی‌رود. دنبال این که پیش مردم عزیز شود و جایگاه پیدا کند نیست. دنبال این است که پیش خدا عزیز شود. طبق روایت؛ کسی که بین خودش و خدا را اصلاح کند، خدا بین او و مردم را اصلاح می‌کند و دیگر عمرش را به باطل نمی‌گذراند. اینطور انسان‌های مؤمنی باکیفیت می‌شوند و می‌توانند جامعه باکیفیت و تمدن بزرگ اسلامی را بسازند.

انتهای پیام
captcha