به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، دوره آموزشی جریانشناسی سیاسی تاریخ صدر اسلام، از زمان امام سجاد(ع) تا غیبت امام زمان(عج) روز گذشته، 31 شهریور با حضور محمدحسین رجبیدوانی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین(ع)، در محل مؤسسه خدمات مشاورهای، جوانان و پژوهشهای اجتماعی آستان قدس رضوی در مشهد برگزار شد.
در این جلسه، محمدحسین رجبیدوانی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین(ع)، دوره امامت امام سجاد(ع) را دورهای پرماجرا دانست و اظهار کرد: دوره امامت حضرت علی بن الحسین(ع) همزمان با وقوع فاجعه کربلا از سال 61 هجری آغاز و تا سال 95 هجری به طول انجامید، این دوره با عواملی همچون زعامت یزید بن معاویه، بروز قیامهای متعدد و فتنهها در تاریخ اسلام، دورهای پرماجرا و حساس به شمار میرود.
بازسازی فرهنگ شیعی
وی با اشاره به جنایات یزید در سالهای نخستین حکومتش ابراز کرد: یزید در سال اول حکومتش واقعه کربلا و در سال بعد، فاجعه منطقه حره و هتک حرمت به ساحت نبی مکرم اسلام(ص) را رقم زد، به طوری که در این برهه زمانی جان و مال مردم در مدینه به تاراج رفت، بنابراین امام سجاد(ع) در این قیام ورود نکردند زیرا هم آن را به مصلحت نمیدانستند و هم اینکه با قیام امام حسین(ع) در کربلا مذهب شیعه حفظ شده بود و امام سجاد(ع) در این دوره وظیفه داشت، این فرهنگ را بازسازی کند.
پژوهشگر و کارشناس تاریخ اسلام در ادامه افزود: متأسفانه در برخی از منابع اهل سنت آمده است که پس از فاجعه حره، امام سجاد(ع) با یکی از سرداران سپاه یزید به نام مسلم ابن عقبه، که در این فاجعه نقش مهمی را ایفا کرده بود، بیعت کرده، این در حالی است که چنین موضوعی صحت ندارد و قابل استناد نیست.
وی با اشاره به مزار و مدفن شهدای واقعه حره در شهر مدینه تأکید کرد: شهدای حره افرادی بودند که به درستی موقعیت شناسی نکرده و امام حسین(ع) را در کربلا یاری نکردند و به تعبیر رهبر معظم انقلاب «اگر قیامی به موقع و سر وقتش انجام نشود و به زمان و وقت دیگر موکول شود، فایدهای ندارد».
عضو هیأت علمی دانشگاه امام حسین(ع)، قیام و شورش عبدالله بن زبیر را یکی از حوادث مهم دوره حکومت امام سجاد(ع) دانست و عنوان کرد: عبدالله بن زبیر فردی فرصتطلب و قدرتطلب بود که میخواست در عرض امام حسین(ع) حرکت کند و داعیه خلافت داشت، نقل است هنگامی که امام حسین(ع) به مکه آمدند، هر چند با ایشان ملاقاتهایی را انجام داد اما در آن برهه زمانی امام(ع) را مانع اهداف خود میدید.
وی در ادامه با بیان اینکه عبدالله بن زبیر فردی بود که به شرع تظاهر میکرد، اظهار کرد: متأسفانه بسیاری از توصیفات فیلم مختارنامه درباره عبدالله ابن زبیر حقیقت ندارد زیرا علیرغم آنچه نشان داده شد، وی کسی بود که همه او را از صبح تا شب در حال رکوع و قیام میدیدند.
رجبیدوانی گفت: عبدالله بن زیبر توانست به وسیله شرائطی که پس از قیام کربلا پیش آمده بود، جایگاه یزید را متزلزل کند از همین رو مردم به سمت او جذب شدند، این در حالی است که قبل از قیام کربلا، امام حسین(ع) از همان مردم طلب یاری کرده بودند ولی آنها امام را یاری نکردند.
وی اضافه کرد: در این برهه زمانی برخی وقایع از جمله به آتش کشیدن کعبه توسط سپاهیان یزید، مردن یزید و ... بر نفوذ عبد الله ابن زیبر افزود و این موضوع باعث شد تا هر شخصیت برجستهای که با یزید کار میکرد به سمت او کشیده شود، بدین ترتیب همه قلمرو بنی امیه از هند تا ایران و از آنجا تا مصر و سایر بلاد اسلامی، به غیر از شهرهای دمشق و تبریه، همه به دست عبدالله بن زبیر افتاد.
نهضت توابین به رهبری سلیمان بن صرد خزاعی
این پژوهشگر و کارشناس تاریخ اسلام با اشاره به همزمانی اتفاقات فوق با نهضت توابین به رهبری سلیمان بن صرد خزاعی گفت: سلیمان کسی بود که نهضت نامهنگاری به امام حسین(ع) جهت دعوت از ایشان به کوفه را آغاز کرد اما به هنگام عمل با دیدن حکومت نظامی عبیدالله بن زیاد جا زد و در کوفه ماند، اما هنگامی که شهادت امام حسین(ع) و یارانی از ایشان را که ساکن کوفه بودند و با خانواده خود به امام(ع) پیوسته بودند را دید، اقدام به قیام علیه بنی امیه کرد.
وی در ادامه با اشاره به شکست نهضت توابین اظهار کرد: این افراد مباشران اصلی در واقعه کربلا را رها کردند و برای قصاص خون بنی امیه به سمت شام حرکت کردند، منتهی حرکتشان در آنجا به شکست انجامید، در تاریخ آمده است که سلیمان بن صرد حدود چهارهزار نفر را توانسته بود به نهضت توابین ملحق کند، به تعبیر رهبر معظم انقلاب «اگر همین تعداد در واقعه کربلا حاضر میشدند، اصلاً واقعه کربلا رخ نمیداد».
عضو هیأت علمی دانشگاه امام حسین(ع) درباره شخصیت مختار ثقفی گفت: وی در طول تاریخ بسیار ترور شخصیتی شده است زیرا منابعی که از او سخن گفتهاند همگی مغرض هستند، ما هم حدیثی از امام سجاد(ع) داریم که مذمت مختار را میکند و باز احادیثی از ایشان و امامان باقر(ع) و صادق(ع) موجود است که مدح مختار را هم کردهاند، البته آیتالله خوئی احادیثی که مربوط مختار ثقفی را مذمت کردهاند رد کرده و منابع آنها را ضعیف دانستهاند.
رجبیدوانی بیان کرد: عدهای به واسطه محمد ابن حنفیه، برادر امام سجاد(ع) با حضرت(ع) دیداری کردند و از ایشان در مورد قیام مختار سؤال کردند که پاسخ شنیدند: «به خداوند سوگند سزوار است که غلام زنگی هم که از خود اختیاری ندارد به خاطر ما اهل بیت(ع) قیام کند»، علاوه بر این، امام سجاد(ع) در مجلسی دو مرتبه برای مختار ثقفی طلب مغفرت کرده و فرمودند: «او برای ما اموالی را فرستاد و باعث شادی دل و آبادی خانه ما شد».
هدف قیام مختار از تشکیل حکومت؛ قصاص مسببان قیام کربلا در شهر کوفه
وی در ادامه با بیان اینکه هدف مختار از قیامش تشکیل حکومت نبوده بلکه قصاص مسببان قیام کربلا در شهر کوفه بوده است، اظهار کرد: مختار هنوز کارش با بنی امیه تمام نشده بود که با لشکر زبیریان مواجه شد و توانست با تعداد کمی که داشت به رهبری ابراهیم ابن مالک اشتر بر آنها غلبه کند، او با خود اندیشید هنگامی که میتواند بر همه آنها غلبه کند قدرت را بگیرد و به امام سجاد(ع) تحویل دهد، اما امام(ع) حرکت وی را تأیید نکردند.
وی درباره علت عدم تأیید حرکت امام(ع) گفت: حکومتی که ائمه(ع) به دنبالش بودند، حکوکت بر دلها بود و نه حکومت به وسیله زور و قدرت، زیرا بسیاری از افراد از مختار ترسیده بودند و بر همین اساس با او بیعت کرده بودند و در آینده مشخص شد که بسیاری از یاران وی به هنگام محاصره شهر کوفه توسط زبیریان او را تنها گذاشتند و فریب اماننامه را خوردند، مختار در نهایت با 19 نفر از یاران خود با آنها جنگید و به شهادت رسید، بر همین اساس اگر امام سجاد(ع) حرکت وی را تأیید میکردند مجدداً وقایعی چون نامههای کوفیان، شهادت مسلم بن عقیل و واقعه کربلا تکرار میشد.
این پژوهشگر و کارشناس تاریخ اسلام با بیان اینکه پس از مدتی حکومت از زبیریان به دست شاخه مروانی بنی امیه رسید، عنوان کرد: دوران حکومت عبدالملک بن مروان نه اهل تشیع در امان بودند و نه حتی اهل سنت.
تربیت صحابی برجسته توسط امام سجاد(ع)
عضو هیأت علمی دانشگاه امام حسین(ع)، درباره فعالیتهای امام سجاد(ع) در دورههای اختناق آمیز این دوره از حکومت بنی امیه ابراز کرد: در این دوره، امام سجاد(ع) به وسیله مناجاتهایی که در صحیفه سجادیه آمده است اوضاع آن زمان را تشریح میکند و در کنار آن با فعالیتها و تلاشهای گستردهشان، 172 نفر را به عنوان صحابی برجسته تربیت کردند.
وی با بیان اینکه ابوحمزه ثمالی، ابوخالد کابلی، اسحاق ابن یسار و... از جمله صحابه امام سجاد(ع) بودند، ادامه داد: امام سجاد(ع) در این دوره با پدیدههایی همچون مرجعه نیز مقابله میکردند، مرجعه افراد و علمایی دینفروش بودند که به جهت توجیهسازی اعمال خلاف حکومت وقت، هر اتفاقی که در جامعه رخ می داد را خواست خداوند میدانستند.
رجبیدوانی به تشریح دوران امامت امام محمدباقر(ع) پرداخت و افزود: حضرت باقر(ع) در سن 38 سالگی به امامت رسید و به مدت 19 سال امامت کردند، در این مدت با خلفایی چون ولید بن عبدالملک، عمر بن عبدالعزیز، یزید بن عبدالملک و هشام بن عبدالملک هم دوره بودند.
ناپختگی و جوان بودن خلفای همعصر امام باقر(ع)
وی با اشاره به عنصر ناپختگی و جوان بودن خلفای هم عصر امام باقر(ع) گفت: در دوران امام محمد باقر(ع) فرصتی فراهم شد که سایر ائمه(ع) از این فرصت بیبهره بودند زیرا امام باقر(ع) به خاطر خام و جوان بودن خلفای بنی امیه، فرصت بیشتری جهت فعالیت پیدا کردند.
این پژوهشگر و کارشناس تاریخ اسلام با بیان اینکه از میان خلفا، عمربن عبدالعزیز، فردی نسبتاً خوب بود، افزود: امام صادق(ع) او را نجیب بنی امیه قلمداد کردهاند زیرا وی به امام محمد باقر(ع) ابراز ارادت کرده بود، فدک را به اولاد امام حسن(ع) برگرداند، سبّ و لعن به ساحت حضرت علی(ع) را برداشت، سهمی از حکومت را برای علویان در نظر گرفت، امر به ثبت و ضبط احادیث پیامبر(ص) داد، حکام فاسد را عزل و حاکمان صالح را نصب کرد، از فتوحات بنی امیه و پیشروی آن به اسم اسلام جلوگیری کرد، از گرفتن ذمه بیش از اندازه از غیر مسلمان را منع و از اهدای هدایای اجباری ایرانیان به خلفا جلوگیری کرد.
وی در ادامه افزود: علت رفتار عمربن عبدالعزیز دو عامل مهم بود، نخست، داشتن معلمی که شیعه بود اما تقیه کرده بود و عمربن عبدالعزیز را از این طریق تحت تأثیر خود قرار داده بود و دوم اینکه پدر وی فرمانروای مصر و خطیبی توانا و با فصاحت بود، هنگامی که پدر عمربن عبدالعزیز به سبّ حضرت علی (ع) در خطابههایش میرسید دچار لکنت میشد، وقتی علت را از وی جویا شدند، پاسخ داد: «علی(ع) چنان فضائلی دارد که اگر مردم از آنها مطلع شوند، سینه خیز به سمتش میروند».
عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین(ع) درباره اقدامات امام باقر(ع) در دوران حیاتشان گفت: ایشان در قالب احادیث، معارف رسول الله(ص) را تبیین کردند و به وسیله مناظرات علمی با بدعتها و تحریفات دینی مبارزه کردند، همچنین ایشان شاگردان پدرشان را جهت نشر بیشتر معارف دینی در حالتی تشکیلاتی تعریف کردند، مانند ابوحمزه ثمالی و ابوخالد کابلی، این بزرگوار همچنین شاگردان جدیدی چون ابوبصیر مرادی، ابوبصیر اسدی، محمد بن مسلم ثقفی و زرارة بن اعین را نیز تربیت کردند.
وی در ادامه درباره سبک زندگی امام باقر(ع) اظهار کرد: روزی یکی از اصحاب امام(ع) به خانه ایشان میروند و مشاهده میکنند که وضعیت خانه و لباس قرمزی که ایشان به تن دارند با احوالات ایشان تناسبی ندارد، علت را جویا می شوند امام پاسخ میدهند: «من لباس و وضعیتی را در درون خانهام برگزیدهام که همسرم آن را میپسندد».