به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، مرحوم «سوسن هرجی» مدرس قرآن کریم در اسفندماه سال 1333 در شهرستان بروجرد متولد شد. او که چهارمین فرزند خانواده بود، بیدار شدن از خواب با صوت قرآن پدر، انگیزه و زمینه ورودش به این عرصه را فراهم کرده بود. درخصوص این بانوی قرآنی با «فاطمه هرجی»، خواهر او و محمدمهدی اصلانی، همسر وی به گفتوگو پرداختیم.
فاطمه هرجی با اشاره به اینکه خانواده پدریام خانواده پرجمعیتی بود، میگوید: «مشوق اصلی قرارگیری سوسن در راه قرآن صوت زیبای پدرم در هنگام قرائت قرآن و از سوی دیگر بیان شیوای پدر در قصص و داستانهای قرآنی بود که ما را مجذوب قرآن، اسلام و دین کرد».
او ادامه میدهد: «سوسن قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و در سال 52 ازدواج کرد و علاقهمند به شرکت در کلاسهای هنری چون نقاشی و آرایشگری بود اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با شوقی که او داشت به سمت فراگیری قرآن رفت و چون همسرش از همافران بود به همدان منتقل شدند و پس از آن و در دوران هشت سال دفاع مقدس به بوشهر رفتند».
هرجی با اشاره به اینکه خواهر مرحومش در بوشهر هم به تدریس در کلاسهای قرآن میپرداخت و هم از محضر اساتیدی قرآن آن شهر بهره میبرده است، عنوان میکند: «پیش از این نیز دورههای صوت و لحن را گذرانده بود و این مطلب را در نامههای متعددی که برایم مینوشت گفته بود به گونهای که حتی مشوق من برای گام نهادن در این راه شد».
توجه جدی به فراگیری قرآن
او ادامه میدهد: «سوسن حدود سال 60 به تهران آمد و از زمانی که ساکن تهران شد، قرآن را به صورت جدی ادامه داد. طوری که با آگهی سازمان تبلیغات اسلامی برای جذب تربیت مدرس روبرو شد که او در این دورهها شرکت کرد چنانکه اساتیدی چون بهروز یاریگل، ابوالفضل بهرامپور، عباس سلیمی و سیدمحسن موسویبلده نیز در این دوره حضور داشتند تا اینکه مدرک تربیت مدرس را دریافت کرد».
هرجی تصریح میکند: «حدود هفت یا هشت سال از عضویت مرحوم خواهرم در سازمان تبلیغات میگذشت که تحصیلاتش را در زمینه داوری مسابقات قرآن به اتمام رساند و از اساتید این فن شد».
او با اشاره به اینکه سوسن دارای سه پسر بنامهای شهرام، شهریار و علی است، میگوید: «او تا قبل از سال 70 به عنوان اولین بانوی استاد قرآن شناخته شد که داوری بینالمللی مسابقات قرآن را انجام میداد».
هرجی با وجود اینکه بغض گلویش را میفشارد، ادامه میدهد: «سوسن برای من تنها، خواهر نبود بلکه مشاوری بالغ، دانا وعاقل بود. او خواهر مهربانی بود که نمیتوانم لنگهاش را در میان خواهرانم پیدا کنم. سوسن بسیار رئوف و متواضع بود». هرجی به بیان خاطرهای از جلسه تجلیل سوسن میافتد و عنوان میکند: «هنگامی که در آن جلسه دیدم بسیار از او تقدیر میشود در راه برگشت از منزل از او پرسیدم تو کی هستی که این گونه از تو تقدیر میکنند؟ خندهای کرد و گفت من فقط خواهر تو هستم».
او با اشاره به کتابی که خواهر مرحومش نگارش کرده است، عنوان میکند: «این کتاب به آموزش صوت و لحن پرداخته است که با عنوان «بیان» است که با ویراستاری احمد حاجیشریف همراه است و تا زمانی که او در قید حیات بود چهار دوره به چاپ رسیده بود و در حال حاضر در چاپ دوازدهم و یا سیزدهم است».
مرحوم هرجی اهل ذوق و دوستار طبیعت بود
هرجی با تأکید براینکه مرحوم خواهرش اهل ذوق و دوستار طبیعت بود، میگوید: «او حتی کلاسهای خانوادگی و بعضاً برای دوستانشان در طبیعت میگذاشت و میگفت شیطان در طبیعت سیر نمیکند و هنگامی که به طبیعت پناه میبریم خدا را بیشتر میشناسیم».
او با اشاره به فعالیتهای سوسن هرجی، ادامه میدهد: «او در مدرسه غیرانتفاعی تقوا، محله فرمانیه در پایه ابتدایی کلاسهایی داشت که در حال حاضر این کلاسها همچنان دایر است و دورههای قرآنی را نیز ویژه معلمان برپا کرده بود. همچنین هر جایی که فعالیت میکرد علاوه بر برگزاری کلاسهای قرآن، صندوق تعاونی نیز وقف رسیدگی به امور نیازمندان راهاندازی میکرد».
هرجی با اشاره به اینکه در حال حاضر نیز در مدرسه تقوا صندوق قرضالحسنهای ویژه تهیه جهیزیه و سیسمونی برای نیازمندان، بیماران، دانشجویانی که وسعت مالی ندارند، برپا است، عنوان میکند: «سوسن همچنین عضو هیئت امنای مسجد حضرت اباالفضل(ع) خیابان سعادتآباد بود و به دوستان و قرآنآموزان بسیاری در آنجا آموزش داده است».
او با اشاره به شاگردان خواهر مرحومش که قاری شدهاند از «منیر افتخارزاده» نام میبرد که اکنون نیز در همان مسجد کلاسهای قرآن برپا میکند و کتاب او را تدریس میکند».
داوری مسابقات قرآن بانوان
هرجی تأکید میکند: «مرحوم خواهرم بخش بزرگ داوریهای مسابقات قرآن بانوان را تا زمانی که در قید حیات بود، برعهده داشت. همچنین او به وضع نیازمندان توجه و رسیدگی ویژهای میکرد و در این زمینه با تعداد بسیاری از خیریهها مرتبط بود». هنگامی که از علت فوت مرحوم «سوسن هرجی» جویا میشوم، او با صدایی لرزان بیان میکند: «خواهرم از بیماری سرطان در 20 اردیبهشتماه سال 1390 به هنگام اذان مغرب و عشا، دار فانی را وداع گفت و به لقاءالله پیوست. سه سال و نیم، این بیماری طول کشید اما فعالیتهایش ادامه داشت و تا آخرین ماههای زندگیاش و سه چهار ماه قبل از فوتش فعالیتها و کارهای قبلیش را انجام میداد و زمانی که ناچار شد در خانه بماند، مشغول به نگارش درخصوص آگاهیهای قرآن و تفسیر سوره یوسف و تفسیر دیگر سورههای قرآن و اخلاق در قرآن، شد».
هرجی با اشاره به اینکه تا مدتها پس از فوت او فرزند ارشدش «شهرام» کارهای چاپ و نشر کتاب مرحوم خواهرم را برعهده گرفته بود و در حال حاضر همسر او عهدهدار این امر است، ادامه میدهد: «صندوق قرضالحسنه نیازمندان نیز برپا است و طبق وصیت او بخشی از هزینه فروش کتابش نیز صرف نیازمندان و امور خیریه میشود».
کلاس قرآن بزرگسالان سوسن هرجی هنوز پابرجاست
هرجی با تأکید براینکه کلاس بزرگسالان مرحوم خواهرش هنوز توسط او در مدرسه تقوا برپاست و مطالبی را که سوسن نگارش کرده است در کلاس علاوه بر آموزش قرآن ارائه میدهد، میگوید: «بسیاری از دوستان و قرآنآموزان او اشاره میکنند که بیانش بسیار گیرا بوده به گونهای که ما به واسطه آموزش و تأثیرات او جذب قرآن و نماز شدیم».
همچنین محمدمهدی اصلانی، همسر مرحوم سوسن هرجی در گفتوگو با ایکنا با اشاره به مناقب اخلاقی مرحومه میگوید: «فوت او ضربه روحی سنگینی به من وارد کرد. حدود 40 سال زندگی مشترک داشتیم و فردی نیست که از او خاطره بدی داشته باشم. او عشق به خانواده داشت و به احترام به پدر و مادر تأکید میکرد».
او با اشاره به اینکه نظامی بوده و در نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی خدمت میکرده است، عنوان میکند: «به دلیل نوع شغلم در پایگاههای هوایی مختلفی زندگی کردیم، دو الی سه سال در شیراز و 10 سال در همدان و پس از آن به بوشهر منتقل شدیم».
اصلانی با تأکید بر اینکه همسرش پس از پیروزی انقلاب اسلامی، توانست اعتقادات باطنیاش را به ظهور برساند و به سمت قرآن رفت، میگوید: «سال 56 جرقههای آموزش قرآن در او آغاز شد و آموزشهای اولیه را توسط خانم «قیاسی» که همسر همکارش بود گذراند و بعد از آن در بوشهر از محضر اساتید قرآن بهره برد و شروع کرد به برپایی کلاسهای مقدماتی روخوانی و روانخوانی برای بانوان خانههای سازمانی».
او با اشاره به اینکه فعالیتهای اساسی اولیه همسرش از سال 68 و با اطلاعیه سازمان تبلیغات مبنی بر دوره تربیت مربی در تهران آغاز شد، ادامه میدهد: «سوسن به حدی متواضع و رئوف بود که تمام مفاهیم قرآن و چیزهایی را که یادگرفته بود به علاقهمندان و شاگردانش آموزش میداد».
نفوذ کلام مرحوم هرجی بین فامیل و آشنایان
اصلانی به نفوذ کلامی همسر مرحومش بین فامیل اشاره میکند و میگوید: «اعتقاد فکری او بالا بود به طوری که اگر افرادی در زندگی به اختلاف برمیخوردند از سوسن حرف شنوی داشتند».
او به وصیت همسر مرحومش مبنی بر ادامه فعالیت صندوق قرضالحسنه و کمک به نیازمندان و هزینه بخشی از فروش کتابش برای افراد نیازمند اشاره میکند و ادامه میدهد: «همچنین او در مؤسسههای زیادی چون مؤسسه شهید جعفری، مدرسه تقوا و ... فعالیت داشته است و هنوز هم ادامه فعالیتش توسط سایر اساتید و شاگردانش ادامه دارد».
در ادامه شرح حال زندگی مرحوم «سوسن هرجی» از زبان خودش در کلیپی که برای او در سومین دوره همایش عمری با قرآن در سال 83 توسط فرهنگسرای قرآنی تهیه شده است، خواهد آمد؛ «معلمی قرآن کریم، افتخار من است، اینکه از چه زمانی و با چه انگیزهای قرآن را شروع کردم؟ نمیتوانم بگویم از زمان کودکی یا 5 و 6 سالگی! ولی اینکه پدرم هر روز صبح با صوت قرآن خودش باعث میشد که ما بیدار میشدیم و این انگیزه همیشه در ذهن و فکر من بود».
«فکر میکنم زمینه علاقهمندیام به قرآن در آن زمان ایجاد شد و خواست خدا بر این شد که ما به تهران منتقل شدیم و به مجرد اینکه وارد تهران شدیم، سازمان تبلیغات اسلامی بر مبنای مدرسی قرآن اطلاعیه داده بود که در آنجا شرکت کردم و شکر خدا رتبه آوردم و جزو قبولشدگان بودم. بعد از اینکه دو الی سه دوره مثل اینکه تجوید یک و قرائت عملی را آنجا کار کردیم برای تشویق بیشتر ما یا برای اینکه قدرت بیشتری در کار پیدا کنیم، ما را برای تدریس به ارگانهایی که درخواست کرده بودند از جمله آموزش و پرورش، سپاه، بسیج و ارگانهای مختلف دانشگاهها فرستادند».
«در حال حاضر خدماتی که در زمینه قرآن دارم به عنوان معلم قرآن در یکی از مدارس آموزش و پرورش در مقطع ابتدایی کلاسهای چهارم و پنجم، مشغول به تدریس قرآن هستم، در یک مؤسسه قرآنی، معلم تجوید هستم و آنجا هم چند کلاس را اداره میکنم. همچنین در منطقه سعادت آباد هم جلسات قرآن ویژه بانوان برپا کردم که البته به صورت فنی نبود که خوشبختانه در مسجدی به نام مسجد حضرت اباالفضل(ع) کانون قرآن دایر شد که مسئولیت آموزش قرآن برعهده من بود که خوشبختانه در آن مدرسه قرآن کریم در مقاطع مختلف سنی دورههای روخوانی، روانخوانی، تجوید و مفاهیم قرآن کلاس دارم که خوشبختانه توانستم طیف عظیمی را در منطقه جذب کنم».