اقدامات داعش، بدعتی برای اسلام‌هراسی در غرب است
گروه اندیشه: مرجع تقلید شیعیان با بیان اینکه قرآن هرگز به جنگ و کشتن انسان‌ها بدون دلیل امر نمی‌کند، ابراز کرد: کارهای داعش بدعتی برای اسلام‌هراسی در غرب و جلوگیری از پیشرفت اسلام و بر خلاف قرآن مجید است.
به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، آیت الله جعفر سبحانی، مرجع تقلید جهان تشیع ظهر امروز، 27 مردادماه در آخرین جلسه از سلسله نشست‌های مباحث کلامی با موضوع پاسخ به شبهات وحی و نبوت که در مدرسه علمیه عالی نواب، به بیان شبهه انکار غیب در مسائل دین و شبهه تعبدی بودن دین اسلام پرداخت و به آنها پاسخ داد.
پاسخ به شبهه انکار غیب
توجیه مسائل غیبی مانند ملائکه و معجزات به عوامل و قوای طبیعی از طرف مسلمانان اولین موردی بود که آیت‌الله سبحانی به آن اشاره کرد و توضیح داد: در بین مسلمانان کسانی مانند صاحب‌المنار که مرعوب تمدن غربی هستند مسائل غیبی را توجیه می‌کنند در حالی که طبق آیه «الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ...، تقواپیشگان کسانی هستند که به غیب ایمان مىآورند...(3/ بقره)» ایمان به شهود و غیب که با حواس پنچگانه درک نمی شود جزء ارکان دین ما و همه ادیان آسمانی است.
آیت الله سبحانی اضافه کرد: یکی از سخنان این افراد این است که پیامبران و از جمله پیامبر اکرم(ص) از نوابغ بوده است و سخنان ایشان از فکر خود نشات گرفته است که در حقیقت با این بیان، محترمانه وحی و ماورا غیب را انکار کرده اند و سخن این افراد مانند همان سخن جاهلیت صدر اسلام است که می گفتند پیامبر(ص) شاعر بوده است چون شاعران نوابغ آن زمان بوده اند.
استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم در پاسخ به این اشکال، با بیان اینکه این افراد با انکار غیب نیمی از اسلام را کنار گذاشته اند، ادامه داد: اگر پیامبران نوابغ زمان خود بوده اند، نوابغ هیچگاه به طور قطعی از آینده خبر نمی دهند در حالیکه پیامبران از غیب به طور قطعی خبر می داده اند بدون اینکه ابزاری در اختیار داشته باشند مانند خبر عذاب و خبر پیامبر(ص) در مورد پیروز شدن روم پس از مغلوب شدن که در همان زمانی که معین شده بود یعنی«بضع سنین»«بین سه تا نه سال» این اتفاق افتاد.
تفاوت بین نوابغ و پیامبران در محل پرورش یافتن پاسخ دیگری بود که آیت الله سبحانی در پاسخ به عقیده نابغه بودن پیامبران به آن اشاره کرد و توضیح داد: نوابغ در مدارس و دانشگاه ها پرورش می یابند در حالیکه به شهادت تاریخ، پیامبران(ع) یا در بیابان و یا در بین مردمی که هیچ ارتباطی با دانش نداشته اند رشد کرده اند و زندگی آنها با چوپانی، تجارت مختصر و یا رفتن به غار حرا برای عبادت می گذشته است بنابر این نمی توان گفت پیامبران نابغه بوده اند و سخنان آنها از فکر خودشان نشات گرفته است.
آیت الله سبحانی در ادامه پاسخ به عقیده نابغه بودن پیامبران(ع)، تفاوت بین مصلحان بشری و آسمانی را مطرح کرد و گفت: مصلحان بشری مانند سقراط، ارسطو، شیخ الرئیس، گاندی و کسانی که در غرب کاری انجام می دهند اقدامات خود را به خود نسبت می دهند اما مصلحان الهی همه چیز را به خدا نسبت می دهند و این یکی دیگر از تفاوات بین نوابغ و پیامبران(ع) است.
وی ادامه داد: علاوه بر این موارد نوابغ غالبا گوشه گیر هستند و در انزوا به سر می برند در حالی که انبیاء در میدان جنگ برای ارشاد مردم حضور دارند همچنانکه امام علی(ع) فرموده اند در میدان جنگ نزدیک تر از پیامبر به دشمن نبود و همچنین این حدیث در نهج البلاغه که فرموده اند: هروقت برای ما مشکلی پیش می آمد ما به پیامبر(ص) پناه می بردیم.
پاسخ به شبهه دور بودن اسلام از عقلانیت
شبهه دیگری که آیت الله سبحانی در بخش دیگری از سخنان خود به بیان آن پرداخت، مسئله تحجر در اسلام و دور بودن از عقلانیت بود که آیت الله سبحانی با استفاده از آیات قرآن به این شبهه نیز پاسخ داد.
وی با اینکه این شبهه به عقاید اشاعره وارد است چراکه آنان به هدفدار بودن کارهای خدا اعتقاد ندارند، به توضیح عقیده شیعه در این مسئله پرداخت و گفت: اشاعره می گوید افعال خداوند دلیل ندارد چون در این صورت باعث می شود خداوند نیازمند به دلیل باشد و این با واجب الوجود بودن خداوند منافات دارد اما ما می گوییم علت دو قسم است؛ قسم اول علت فاعلی است و قسم دوم، علت فعلی است که افعال خداوند علت فعلی دارد مانند اینکه یک انسان ثروتمند به فقیر کمک می کند اما نه به این دلیل که خود به این کار نیاز دارد.
استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم در ادامه با بیان اینکه شیعه تعبد و تعقل را در کنار هم قبول دارد، با اشاره به آیات قرآن به اثبات این نظریه پرداخت.
بیان علت آفرینش انسان ها و آسمان ها و زمین و رد باطل آفریده شدن آنها در قرآن کریم، منع از شراب و قمار و بیان علت آن یعنی خواست شیطان برای ایجاد دشمنی بین انسان ها، امر به تقسیم صحیح اموال و بیان علت آن یعنی جلوگیری از ایجاد فاصله طبقاتی، منع از دشنام به بزرگان مشرکان و بیان علت آن یعنی جلوگیری از دشنام مشرکان به خداوند، بیان علت امر به وضو وغسل برای پاکی و اتمام نعمت خداوند، امر به قصاص و بیان علت آن یعنی زندگی دیگران و جلوگیری از ادامه یافتن قتل و ... موضوعاتی بود که آیت الله سبحانی در توضیح عقیده شیعه با استفاده از آیات قرآن به بیان آنها پرداخت.
وی با اشاره به آیه 39 سوره حج «أُذِنَ لِلَّذینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلی نَصْرِهِمْ لَقَدیرٌ الَّذینَ الَّذینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ...، به کسانی که جنگ بر آنان تحمیل شده، رخصت [ جهاد ] داده شده است، چرا که مورد ظلم قرار گرفته اند، و البته خدا بر پیروزی آنان سخت تواناست. کسانی که بناحق از خانه هایشان بیرون رانده شدند...، علت جهاد در این آیه را دفاع در برابر حمله و ظلم دیگران و دانست.
وی در ادامه با اشاره به جنایات داعش بیان کرد: قرآن هرگز به جنگ و کشتن انسان ها بدون دلیل امر نمی‌کند و کارهای داعش بدعتی برای اسلام‌هراسی در غرب و جلوگیری از پیشرفت اسلام و برخلاف قرآن مجید است.
آیت الله سبحانی با اشاره به آیه «...إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ...، نماز از کار زشت و ناپسند بازمی دارد(45/عنکبوت)، علت امر به نماز را دوری از فحشا و منکر دانست و در ادامه با بیان اینکه نهی نماز از فحشا و منکر نسبی است، توضیح داد: نهی نماز از فحشا و منکر به این معناست که شخصی که نماز می‌خواند با کسی که نمی‌خواند قطعا فرق می‌کند و به فرمایش علامه طباطبایی اگر یک نفر از دو لاابالی نماز بخوانند قطعا کسی که نماز می‌خواند مبالات بیشتری خواهد داشت.
وی با اشاره به آیه «وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّاللّهِ وَعَدُوَّکُمْ، و هر چه در توان دارید از نیرو و اسبهاى آماده بسیج کنید، تا با این[تدارکات]، دشمن خدا و دشمن خودتان و [دشمنان] دیگرى را جز ایشان- که شما نمىشناسیدشان و خدا آنان را مىشناسد- بترسانید»(60/ انفال)، علت امر قرآن در تجهیز سلاح و امکانات لازم برای ترساندن دشمنان اسلام را بیان کرد.
وی با اشاره به مسئله هسته ای ادامه داد: اسلام نمی‌خواهد کشور خانه سلاح سازی بشود اما نه برای کشتن بی دلیل انسان ها بلکه دشمن برای ترساندن، امر به آماده کردن امکانات می کند؛ در همین مسئله هسته‌ای هم دشمن می خواست صنایع نظامی ما را تحت نظر خود داشته باشد تا ما به تمام معنا فاقد سلاح شویم و آنها بیش از پیش خود را تجهیز کنند.
وی در پایان با اشاره به آیه حکم قطع دست سارق در قرآن، علت این حکم را مجازات سرقت دانست و گفت: شخصی از سید مرتضی پرسیده بود چرا برای یک چهارم دینار باید دستی که 500 دینار است قطع شود؟ و سید مرتضی با استفاده از همین آیه در پاسخ به او گفته بود: دستی قیمتش 500 دینار است که امانت دار باشد نه دست خائن.
آیت الله سبحانی اضافه کرد: روایاتی هم در این زمینه وجود دارد که شیخ صدوق در کتاب علل الشرایع به علل و حکمت های بعضی احکام شرعی اشاره کرده است.
