سریالهای نمایشی در مرحله پخش با واکنشهای مختلفی مواجه میشوند. گاهی دیده نمیشوند و بیننده درباره آنها سکوت میکند. گاهی هم مورد تشویق و تقدیر مخاطب قرار میگیرند و در مواقعی نیز «ُپر سر و صدا» ظاهر میشوند.
سریال «معمای شاه» که این روزها در حال پخش از شبکه یک سیماست، یکی از آثار پر سر و صدای سالهای اخیر تلویزیون است. تاکنون فقط 6 قسمت از سریال پخششده و بیش از 74 قسمت از آن باقیمانده که با حسابی سرانگشتی میتوان دریافت تقریباً یک سال و نیم دیگر آخرین ساخته محمدرضا ورزی میهمان سیما خواهد بود.
هیچ اثر هنری نمیتواند مدعی کامل بودن باشد و این ویژگی شامل حال «معمای شاه» و سازندگانش هم میشود؛ البته سازندگان سریال تاکنون ادعایی مبنی بر بینقص بودن اثر خود مطرح نکردهاند و صرفاً در پاسخ به واکنشها اعلام کردهاند بهتر است بینندگان کمی صبر کنند تا پاسخ سؤالهای خود را در قسمتهای آتی دریافت کنند. شروع طوفانی سریال نشان میدهد این اثر بهشدت دیده شده و طیف گستردهای از مخاطبان نسبت به آن حساسیت دارند و سریال را با دقت و کنجکاوی دنبال میکنند. بسیار هستند سریالهایی که بیسروصدا میآیند، پخش میشوند و میروند، اما سریال تاریخی این شبهای تلویزیون نشان داده مسیری دیگر را در پیش گرفته است.
مشکلات کار درباره تاریخ معاصر
ساخت سریال درباره تاریخ معاصر کار سخت و دشواری است. محدودیتهای فراوانی هم پیش پای فیلمساز است. «حجاب» اولین و سادهترین آنهاست و فیلمسازی که نمیتواند زنان را با پوشش و حجاب پیش از انقلاب نمایش دهد، در عین حال باید کاری کند که حس بیحجابی و نداشتن روسری در اثرش القاء شود. انجام این کار فعالیت ظریفی است که در معمای شاه به شکلی خاص رخ داده و اگر به بخشهایی که بازیگران زن درباری حضور دارند دقت کرده باشید، بهجای مو، پوششی پارچهای بر سر بازیگران قرار داده شده که به واسطه شکل طراحی آن میتواند تداعیکننده مو نیز باشد. از همین طریق حس بیحجابی در خصوص بازیگران موردنظر سریال القاء میشود.
محدودیت دیگر در ساخت آثار اینچنینی «عدم امکان نمایش جنبههای مختلف ضدقهرمانها» است که به دلیل ساخت چنین آثاری برای شبکهای عمومی بروز پیدا میکند. بر همین اساس نمیتوان از چنین آثاری توقع داشت تا لایههای مختلف فساد موجود در شخصیتها را ثبت کنند و باید به کُدهای محدودی که چنین آثاری ارائه میدهند قناعت کرد، البته پس از گذشت 37 سال از پیروزی انقلاب اسلامی دیگر «مسائل شخصی خاندان پهلوی» نمیتواند مسئله اساسی یک سریال باشد بلکه موضوعهای مهمتری وجود دارد که مخاطب انتظار دیدن آن در چنین آثاری را دارد که یکی از آنها نمایش وابستگی این خاندان به بیگانه و دیکتاتوری حاکم بر اعمال و رفتار این حکومت است.
تصور کنید حتی اگر آزادی عمل فیلمسازی هالیوودی در اختیار سازندگان «معمای شاه» باشد تا بتوانند روابط این افراد را به تصویب بکشند، این موضوع چه جایگاهی در مقابل غارت منابع ارزشمند این سرزمین طی مدتزمان حکومت این خاندان خواهد داشت؟! آیا این مسئله مهمتر است یا قتلعام مردم بیگناه در وقایعی مانند خرداد سال 42 و شهریور 57 ؟! بدیهی است سریالی مانند معمای شاه باید نقطه ثقل و توانایی خود را بر روی این بخشها بگذارد.
شخصیتهای مستند و بیواسطه
در اغلب آثار نمایشی بیننده میان شخصیت تاریخی و خودش فاصلهای احساس میکند. برخی آثار نمایشی تلاش میکنند این فاصله را حذف کرده و فیلم یا سریال را به جنس واقعی زندگی مردم نزدیک کنند. معمای شاه نیز واجد این ویژگی است. در معمای شاه کار بهگونهای پیش رفته که گویی مخاطب اثری مستند را تماشا میکند و هیچ فاصلهای میان او و شخصیت نیست. البته بازیگران با سبکی خاص مقابل دوربین ظاهر شدهاند. شاید این سبک بازی چندان به مذاق مخاطب خوش نیاید اما اهل فن میدانند این شکل از بازیگری، سبکی کلاسیک است که با شیوه بازیهای مینی مالیستی که این روزها در فیلمهای سینمایی میبینیم تفاوت میکند. این شکل از بازی مدل راه رفتن و بیان خود را دارد و اصطلاحاً تئاتری به نظر میرسد. این بازی ژستهای خاص خود را نیز دارد و اگر مخاطب این مسئله را نداند، بازیها به نظرش تصنعی میرسد. کاش سازندگان سریال که تاکنون توضیحات مفصلی درباره گریم، لباس و... دادهاند، درباره این بخش هم توضیح میدادند تا مخاطب راحتتر با اثر ارتباط برقرار کند.
روایتی ساده و سرراست
آثاری که برای تلویزیون ساخته میشوند نمیتوانند ساختار روایی پیچیدهای داشته باشند. «معمای شاه» نیز از این قاعده مستثنی نیست. سریال روایت وقایع این دوره از نگاه «محمود وزیری» است که هم شخصیتی داستانی است و هم بهواسطه دوست با فردوست از وقایع دربار مطلع است. روایت هم در قالب نگارش یادداشتهای روزانه صورت میگیرد و شکل ساده و عام دارد. «زندگی خانواده وزیری» بخش داستانی ماجرا را تشکیل میدهد. خانوادهای که پدری روشنفکر و تحصیلکرده، مادری مذهبی، پسری خلوچل و دختری معمولی دارد. نوکری هم به نام «مش رمضون» که دلبسته قاجار است و گاهوبیگاه یادی از «عهد احمدشاه» میکند. محمود بهعنوان راوی شخصیتی سیاهوسفید است. پزشک است اما خیلی زود احساساتی میشود. این ویژگی در شخصیت محمدرضا پهلوی نیز لحاظ شده است. این شخصیت رفتاری مؤدبانه دارد و در بخشهای مختلف خود را علاقهمند به پیشرفت کشور نشان میدهد. «طوبی» مادر خانواده زنی مذهبی است. اهل قرآن و نماز است و نمایش این بخش از رفتار فردی او در داستان، جنبهای معنوی به او میدهد.
در میان شخصیتهای داستان دو گزینه «امیر مسعود» و «مش رمضون» شخصیتهایی هستند که بهسادگی میتوان با آنها ارتباط برقرار کرد. علت این مسئله طنز موجود در رفتار این شخصیتهاست که حضوری بهلولوار در داستان دارند.
وجود شخصیت داستانی از این منظر مهم است که سریال در بخش «دربار» نمیتواند شاهد شکلگیری درام باشد. هر مخاطبی با حداقلی از اطلاعات تاریخی میداند که مثلاً در 28 مرداد چه اتفاقی رخ میدهد یا در شهریور 20 رضاخان ایران را ترک میکند. به همین دلیل حضور شخصیتهای داستانی در سریال ضرورت مییابد چراکه اعمال و رفتار آنها برای بیننده قابل پیشبینی نیست و میتوان غافلگیریهای مختلفی را در داستان بهواسطه آنها پدید آورد.
تعدد شخصیتهای سیاسی مشکل دیگری است که معمای شاه با آن مواجه است. همین مسئله باعث میشود به بسیاری از شخصیتهای سیاسی در حد اندک پرداخته شود و داستان بیشتر بر شخصیتهای داستانی و چند شخصیت محدود دربار متمرکز شود. نکته دیگر انتخاب شخصیتهای داستانی ـ محمود و نور آفاق ـ در سن و سال جوانی است تا پا بهپای آنها با پیشرفت داستان، این شخصیتها نیز از لایه داستانی وارد بخش تاریخی شوند.
رنگ و لعاب ظاهری سریال
غالب بینندگان این سریال جوانانی هستند که ممکن است اطلاعات روشنی از آن دوره تاریخی نداشته باشند. برای این گروه از مخاطبان نیاز است تا جذابیتهای تصویری همچون: لباس و دکور به کار گرفته شود تا با تصویری چشمنواز به تماشای تاریخ بنشینند. سریال معمای شاه از نظر تصویری اثر شیک و جذابی است. البته انتقادهایی به ریتم کند معمای شاه وارد است، اما سریال تلویزیونی با اثری سینمایی تفاوت دارد و نمیتوان شاهد لحظههای نفسگیر و اکشن زیاد در آن بود چراکه مخاطب بهمرور به وقایع علاقهمند میشود و باید بهگونهای طراحی شود که اگر مخاطب چند قسمت سریال را ندید، رویدادی را از دست ندهد.
بحثهایی که پس از برنامه در قالب «شبهای تاریخ» مطرح میشود نیز فضایی را فراهم میآورد تا علاقهمندان به مباحث تاریخی، بهره بیشتری از فرصت ایجاد شده در قالب نمایش این سریال ببرند. امید است معمای شاه بتواند بینندگانش را با گوشه کوچکی از تاریخ آشنا و ابعادی کوچک از ناگفتهها را بیان کند.
یاداشت دریافتی: حمیده جهانگیر