«معمای شاه»؛ رج زدن تاریخ معاصر و روایت سلیقه‌ای از آن
کد خبر: 3517263
تاریخ انتشار : ۰۳ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۹

«معمای شاه»؛ رج زدن تاریخ معاصر و روایت سلیقه‌ای از آن

گروه هنر: هر چند که «معمای شاه» داعیه آن را دارد که روایتی سرراست و وفادارانه‌ از تاریخ معاصر را ارائه می‌کند، اما رج زدن تاریخ و صرفنظر کردن از برخی وقایع که ناشی از دیدگاه سلیقه‌ای سازندگان آن است، چنین امری را محقق نمی‌کند.

مجموعه تلویزیونی «معمای شاه» به فصل پرالتهاب خود رسیده است و بینندگان تلویزیون جمعه شب گذشته تحولات پایتخت که منجر به وقوع کودتای ننگین آمریکایی 28 مرداد 32 می‌شود را در این قسمت از سریال دنبال کردند تا در جمعه آینده شاهد سکانس‌های وقوع کودتا و سرنگونی دولت مصدق باشند.

شاید اگر این مجموعه تلویزیونی در هفته آغازین پخش از شبکه اول سیما بود، ذکر برخی نکات که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد از سوی برخی منتقدان مثبت‌اندیش و طرفداران این سریال مغرضانه محسوب می‌شد و نکات بیان شده را با کلام منتقدانه مورد عتاب قرار می‌دادند که حالا چه عجله‌ای است؟ بگذارید چند قسمت از مجموعه پخش و اصطلاحاً موتور سریال روشن شود و مواردی از این دست که توجیهی بر عدم کشش دراماتیک «معمای شاه» از همان آغازین هفته‌های پخش آن از رسانه ملی بود.

متأسفانه با قوام‌ یافتن رویدادهای تاریخی روایت شده در این مجموعه تلویزیونی و ملتهب شدن فضای روایی آن و معرفی و تثبیت شدن شخصیت‌های تأثیرگذار بر روند جاری آن چنین استنباط می‌شود که نویسنده و کارگردان و در مجموع گروه سازنده این مجموعه تلویزیونی همچنان نگرشی وفادارانه بر وقایع‌نگاری بخشی از تاریخ معاصر ایران داشته و دارند و نباید چندان انتظار و توقع داشت که «معمای شاه» بتواند تحولی بنیادین در شیوه روایتی خود ایجاد کند.

تلاش راوی این سریال که شاید در پی مشورت‌های فنی با مشاوران فیلمنامه آن صورت گرفته است بر آن بود که داستانی خودساخته، اما قابل قبول و توجیه را طراحی کند و حول محور خانواده‌ای به نام وزیری که البته یکی از پسران این خانواده یعنی «امیرمحمود» به واسطه موقعیت حرفه‌ای و سیاسی که برای خود دست و پا کرده است، بر کار سوار کرده و در کوران حوادث مستند به پیش ببرد که تاکنون توفیق چندانی در این امر نیافته است و «معمای شاه» تنها برگ برنده خود در جذب مخاطبان به روایت یک درام تاریخی را از دست داده است.

«معمای شاه» تورق تصویری تاریخ است با ارتباطات مقطعی و تأخیری میان اشخاص آن که انصافاً چهره آنها به واسطه تناسب و تشابه به اصل شخصیت تاریخی به واقعیت بسیار نزدیک است و باید گفت که این سریال در پرتره‌نگاری تاریخی خود، آن هم تنها به مدد طراحی و اجرای گریم حرفه‌ای موفق بوده است، در غیر این صورت شخصیت‌های طراحی شده برای وقایع آن به شکلی نامنظم به تصویر کشیده شده‌اند و هیچ پیش‌زمینه‌ای برای تحول و تبلور شخصیت آنها را شاهد نیستیم.

فرض را بر این بگیریم که مخاطب مجموعه «معمای شاه» هیچ پیش‌زمینه و اطلاعاتی درباره تاریخ معاصر ایران نداشته باشد و قرار است با تماشای این مجموعه به ریشه‌های فساد در دربار پهلوی پی ببرد و در گیر و دار تحولات اجتماعی و سیاسی حاکم بر ایران در فاصله زمانی شهریور 20 تا بهمن 57 متوجه اوضاع وخیم کشور در پی بی‌تدبیری پهلوی دوم و رجل مملکتی قرار بگیرد؛ آیا واقعاً «معمای شاه» قادر به رمزگشایی از این اتفاقات است و یا گره کور تازه‌ای بر ذهن مخاطب می‌زند و او را در ابهام بیشتر نسبت به وقایع آن دوران و روابط علت و معلولی آن سر در گم می‌کند؟

توقعی که از سریال «معمای شاه» می‌رود متفاوت از مجموعه‌های تاریخی دیگر است که به روایتی تخیلی و زائیده ذهن نویسنده می‌پردازند، هر چند که شاید برخی از این روایت‌های تخیلی نیز در بستر تحولات سیاسی و اجتماعی مستند رخ می‌دهد، همانند آنچه در سریال «شهرزاد» شاهد بودیم. حال که روایت وفادارانه رویداد تاریخ معاصر سرلوحه کار قرار گرفته است، سریال باید پرداختی عمیق به شخصیت‌های مورد اشاره خود داشته باشد و به این شکل نباشد که تنها با پرداختی مقطعی و سطحی، سعی در روایتی بی‌محتوا در دستور کار قرار گیرد.

پیش‌تر اشاره شد که «معمای شاه» تورق تصویری تاریخ معاصر است. در اینجا باید بر این نکته تاکید داشت که سازندگان این سریال حتی در مواجهه با برگه‌های مکتوب تاریخ معاصر ایران به فصولی دقت و توجه داشته‌اند که بیشتر با سلایق آنها سنخیت داشته و نگاهی واقع‌بینانه به همه جزئیات آن نداشته و به نوعی با چنین رویارویی، تاریخ را رج زده‌اند که این امر با ماهیت و فضای سریال و حتی نام آن که باید به لایه‌های پنهان و ناگفته زندگی خصوصی و سیاسی پهلوی دوم اشاره داشته باشد در تضاد است.

و سخن آخر اینکه با وجود هزینه چند 10 میلیاردی که برای ساخت این سریال با روایتی تخت و غیرقابل انعطاف شده است با احترام به تلاش ساعی دست‌اندرکاران آن و به ویژه فوجی از بازیگران پیشکسوت تئاتر و تلویزیون که در آن به ایفای نقش پرداختند، بهتر این بود که این بودجه صرف یک کار پژوهشی بنیادین پیرامون دوران ستم‌شاهی می‌شد که خروجی آن انتشار کتاب‌هایی بود که می‌توانست پاسخی دندان‌شکن به همه تردیدها و رفع برخی ابهامات از دوران سراسر ستم طاغوت به ویژه به نسل جوان ارائه دهد تا مخاطبان با مطالعه آن کتاب‌ها که به نظر کامل‌تر و جامع‌تر از روایت تصویری محمدرضا ورزی است، خود به قضاوت تاریخ بنشینند تا اینکه مجبور باشند به برداشت کاملاً سلیقه‌ای و البته محافظه‌کارانه سازنده این سریال نگاه کنند.

امیرسجاد دبیریان

captcha