به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از استان مرکزی، هوشنگ مرادی کرمانی، نویسنده کودک و نوجوان معاصر، شامگاه یکشنبه، 14 آذرماه، در نشست تخصصی با موضوع ادبیات کودکان و نوجوان که در حاشیه نهمین نمایشگاه سراسری کتاب مرکزی برگزار شد از سینما به عنوان عامل و ابزاری گسترده جهت معرفی آثار نویسندگان نام برد و گفت: گستردگی رسانه و سینما در این است که در قالبی مجزا، هنر را به مردم معرفی میکند و با زبان دیگری غیر از کتاب با مردم صحبت میکند، پشت هر هنری فکر و اندیشهای است که وقتی در قالب دیگری ریخته شود اثرگذاری بیشتری به خود میگیرد.
وی با بیان اینکه هر هنری در محیط پیرامون ظرف و قالب خود را پیدا میکند، اظهار کرد: تمامی هنرهای جهان تعریفی از هنر هستند و میتوانند ظرفی برای هنر باشند، اما گستردگی سینما تا بدان جاست که تمام هنرها را در قالب خود جمع و معرفی میکند، درواقع سینما و رسانه موقعیت سفر کردن به ذهن را فراهم میکند، تصویرها حرکت میکنند و در ذهن میمانند.
مرادی کرمانی همچنین به تفاوت ادبیات و سینما پرداخت و گفت: کتاب غریب است تعریف کتاب در حال گم شدن است، کتاب و فرهنگ مطالعه، کم کم در زندگی مردم کمرنگ شده است، سینما متعلق به امروز، دیروز و فردا نیست سینما از بسیاری از کتب خطی قدیمیتر است.
وی افزود: اولین هنری که انسان برای گفتار به کار بست سینما بود، مردم از دیرباز اشکال را به تصویر میکشیدند و از آن برای انتقال مفهوم و منظور خود استفاده میکردند، اولین پویانمایی جهان در شهر سوخته زابل کشف شد، مردم در سالهایی که از سواد کافی برخوردار نبودند با زبان تصویر با مخاطب ارتباط برقرار میکردند.
مرادی کرمانی اظهار کرد: سینما برای فعالیت خود هیچ ظرفی بهتر از ادبیات پیدا نکرد، سینما نمای متوسطی از کتاب را به تصویر کشید و خلاقیت ذهن نویسنده که گاه تا چندین خط میگنجید را در یک تصویر خلاصه کرد همین عامل باعث شد تا نیمی از ذهن مخاطب غیرفعال شود.
نویسنده کتاب «خمره» اضافه کرد: تکنیک یادگیری اینکه چگونه با تصویر به قصه گویی بپردازیم از کتاب به ویژه کتب ادبی گرفته شد، در رمان و کتب ادبی تصویرسازی در ذهن انجام میشود و تقریباً تمام ذهن را فعال نگه میدارد چراکه فرد مطالعه کننده از کلمات کتاب برای خود تصویر ساخته و آن را در ذهن حلاجی کرده و ذهن را به تصویرسازی وا میدارد.
وی عنوان کرد: رمان نیز از سینما ایجاز را آموخت، قلم، توانایی توصیف و به انشاء درآوردن تخیل را دارد اما سینما کمتر میتواند به این امر مهم بپردازد، تخیلپردازی و توصیف حالات بیشتر در کلمات موج میزند تا سینما. داستان امروز چه کوتاه چه بلند باید از ایجاز سینما یاد بگیرد، حکایت رمان و داستان، حکایت ماهی است که به انواع مختلف طبخ میشود اما حکایت سینما حکایت کنسرو ماهی است که فکر را به کار نمیاندازد و از تصویرسازی جلوگیری میکند.
نویسنده کتاب «قصههای مجید» با تأکید براینکه نوشتن و قلم فرسایی به باور نزدیکتر است، اظهار کرد: در ادبیات به واسطه وسعت و قدرت تصویرسازی، مخاطب با کلمات ارتباط برقرار کرده و آن را باور میکند، کتب هیچگاه کهنه و فرسوده نمیشوند اما فیلم با گذر زمان از بین رفته و فراموش خواهد شد.
مرادی کرمانی با اشاره به تکنیکهای نگارشی خود و برقراری ارتباط تنگاتنگ با مخاطب گفت: من برای نوشتن کتاب خود گاه سالیان طولانی فکر میکنم هیچگاه از خواننده دور نمیشوم نوع بیان و طرز تفکر خود را به گونهای تنظیم می کنم که ویژه تمام مخاطبین باشد چراکه سن مخاطب من از 4 سال تا 80 سال متغیر است، انسانهای مختلف با افکار گوناگون، کتاب من را میخوانند و لذت میبرند.
وی اهدا لوح سپاس از دستگاههای مختلف اسلامی و غیراسلامی مانند ادیان کلیمی و زرتشتی و مسیحی را نشان از برقراری ارتباط تنگاتنگ بین مخاطب و کتابهای منتشر شده دانست و گفت: وقتی قلم در دست میگیرم فقط به این فکر میکنم که باید صادق باشم، هیچ گاه قلم در دست نگرفتم تا کسی را سرکوب کنم، اگر قرار است اثری ماندگار شود نویسنده باید تمام ابعاد و زوایا را در نظر بگیرد.
مرادی کرمانی ادامه داد: کتاب «نه تر و نه خشک» 50 سال در ذهن من مانده بود، ذهن جرقهای میزند و زمینه نگارش را فراهم میکند، هیچ گاه از مطالب قبلی خودم الهام نمیگیرم همواره مطالب جدید را برای مخاطب جستجو میکنم و سعی دارم مطلب را به بهترین شیوه بازگو کنم برای همین هم پس از اتمام نوشتهها، اعضای خانواده اولین افرادی هستند که دست نوشتههای مرا میخوانند و بیرحمانه هم نقد میکنند همین عامل باعث شده نوشتههای من ارتباط خوبی با مخاطب برقرار کند.
وی تصریح کرد: امروز یکی از مباحث گم شده در جامعه پرسش است، پرسش باعث پیشرفت در مباحث علمی میشود، سؤال، ذهن انسان را فعال میکند، انسان اگر سؤال نداشته باشد مرده است، شکلگیری سؤال و پرسیدن آن، نشانه تکامل و رشد انسانی است.
نویسنده کودک و نوجوان تأکید کرد: اهم برقراری ارتباط با مخاطب در پرهیز از نصیحت نهفته است، بنده برای طرح مفهوم و انتقال پیام، مخاطب خود را نصیحت نمیکنم چراکه معتقدم نصیحت بیشتر از حد معمول، فرد را خسته و از مطالعه دور میکند. بهترین لذت برای هنرمند زمانی است که اثری را خلق و برونریزی میکند، باید بیان مطلب به گونهای باشد که کودک از خواندن آن لذت ببرد.
خالق قصههای مجید تصریح کرد: اجازه دهید کودکان خودشان تجربه کنند، نصیحت و انتقال پیام اخلاقی بیشتر از حدمتعارف، کودک و نوجوان را خسته و از مطالعه دور میکند البته این بدان معنا نیست که از تجربیات دیگران استفاده نکنیم اما این بهرهگیری باید به گونهای باشد که بین کودک و کتاب فاصله ایجاد نکند.
مرادی کرمانی در پایان گفت: بنده برای نگارش کتاب از همه مباحث از جمله دین، اجتماع، فرهنگ، اقتصاد و... استفاده میکنم سالیان قدیم چکمهای که گم میشد آن را بالای دری آویزان میکردند تا صاحبش پیدا شود شاید روزانه بیش از هزار نفر از مقابل آن چکمه عبور میکردند و چکمه را میدیدند اما تنها یک نفر داستان چکمه را نوشت.