به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، در یکی از روزهای فروردینماه که هوا، پس از برف و باران و سرمای شدید، کمکم آرام و بهاری میشد، زلزله خود را در میان روزمرگیهای مردم خراسان رضوی جا داد و آنقدر اوج گرفت که کمی اوضاع پایتخت معنوی ایران و شهرهای همجوار را تغییر داد.
دیروز، زلزلههای پی در پی با پس لرزههای فراوان، دلها را در مشهدالرضا و دیگر شهرهای استان، ناآرام کرد؛ معنای این ناآرامی را مردم این استان که دیشب را بدون آرامش خاطر به صبح رساندند، به خوبی درمییابند.
از همان صبح دیروز که زلزلهای مردم شهر را غافلگیر کرد، نیروهای امدادی در حالت آمادهباش بودند، مدارس و دانشگاهها تعطیل شدند و مردم در نگرانی، اخبار زلزله را دنبال میکردند اما هر چه به شب نزدیکتر میشدیم، بازار شایعات در فضای مجازی رونق میگرفت، این ناآرامی و اضطراب نیز شدت مییافت.
خطوط ارتباطی به دلیل حجم بالای تماسها کمی دچار اشکال شده بود و همه در حال تماس گرفتن بودند تا از سلامتی عزیزانشان اطمینان خاطر پیدا کنند و مسئولان نیز، به دنبال تأمین امنیت جانی مردم و بازگشت آرامش به خانهها بودند.
عدهای خانههای خود را ترک کرده و در حال خروج از شهر بودند، جمع کثیری در حرم مطهر رضوی، نمایشگاه بینالمللی، پارکها و ... جمع شده بودند و حتی دانشجویان خوابگاهی دانشگاه فردوسی، شب را در مساجد دانشگاه به صبح رساندند.
شبی توأم با اضطراب در مشهدالرضا(ع)
در نیمههای شب که کمی از شدت اضطرابها کاسته شده بود، دوباره زلزلهای آمد و موجی از ناآرامی، در دلهایِ به ساحل رسیده ایجاد کرد. در آن لحظات بود که سر و صدا و همهمه مردم، از کوچه و خیابان به گوش میرسید، عدهای حتی در خیابان چادر زدند و برخی خوابیدن در ماشین را به ماندن در خانهها ترجیح دادند.
پای حرف مردم که بنشینی میبینی که برخی خواب به چشمانشان نیامد و تا صبح از ترس و اضطراب بیدار ماندند؛ اما در این بین، خوشا به حال چشمانی که نه از ترس جان باختن، بلکه از شوق عبادت بیدار مانده و مشغول ذکر حق بودند.
وقتی دنیا رنگ میبازد
در این لحظات، شاید وجه اشتراک همه این مردم، فکر کردن به مرگ و پایان زندگی دنیایی بود، و گویا بیخبری از فردای خود، مسئلهای بود که در اذهان قوت گرفته بود. دیشب، اموال دنیایی، همانهایی که بسیاری به آن دل بستهاند هم رنگ باخته بودند، چرا که برای بازگشتن آرامش به دلها، کاری از دست این اجسام بیجان ساخته نبود.
البته بودند کسانی که به ساحل آرامش توکل به خداوند رسیدند، آنانی که معتقد بودند به برکت وجود هشتمین خورشید آسمان امامت و ولایت، از بلایا و عذاب الهی در امان میمانند.
تکانی برای بیداری از خوابِ غفلت
عدهای به سنگینی بار گناهان فکر میکردند و توصیه میکردند که مشغول به ذکر و استغفار شوید؛ چرا که گاهی آنچنان در خواب غفلت به سر میبریم که صدای درونی و ندای حق را نمیشنویم و گویا برای بیداری نیاز است که کمی تکانمان دهند.
تذکری برای هوشیاریاین لرزشها، آیات هشدار دهنده الهی را تداعی میکند و نگاه به سرگذشت پیشینیان در آیات الهی نشان میدهد که هرگاه گناه و ناسپاسی اوج گرفت و مردم در غفلت بودند، خداوند تلنگری وارد ساخت تا هوشیارشان کند و اگر به خود نیامدند، دچار عذابهای الهی، به عناوین مختلفی شدند. «فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ» «پس زلزلهای سخت آنان را فرا گرفت و در خانههایشان [به رو درافتاده] جسمی بیجان شدند» «إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِمَنْ خَافَ عَذَابَ الْآخِرَةِ ذَلِكَ يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَذَلِكَ يَوْمٌ مَشْهُودٌ، قطعا در اين [يادآوريها] براى كسى كه از عذاب آخرت مىترسد عبرتى است آن
[روز] روزى است كه مردم را براى آن گرد مىآورند و آن [روز] روزى است كه
[جملگى در آن] حاضر مىشوند».
همانطور که خداوند در قرآن کریم میفرماید «...إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ أَفَلَا يَسْمَعُونَ» و «إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِلْمُتَوَسِّمِينَ» «قطعاً در این [سرگذشت اَسفبار و حادثه عبرت آموز] نشانههایی [از قدرت خدا و خواری و رسوایی مجرمان] برای هوشمندان [که جستجوگر علل حوادث اند] وجود دارد».
برای سفر نهایی آماده شویمشاید این تکانها، برای بیدار کردن ما باشد؛ کاش به خود آییم و مروری در اعمال خود داشته باشیم، پیش از آنکه وعده الهی محقق شود و روز رستاخیز فرا رسد. «إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا»
به امید روزی که در آن اثری از گناه نباشد و خورشید هدایت از پشت پرده غیبت بیرون آید...
فاطمه حکمآبادی