به گزارش ایکنا؛ تاکنون نقدهای بسیاری به ترجمههای قرآن شده است. شاید بتوان اولین نقد ترجمه را مربوط به نقد شهید مطهری به ترجمه قرآن ابوالقاسم پاینده دانست. این گونه نقدها ضروری است و باید انجام شود و سبب رشد و قوت ترجمههای قرآن میشود. قرآن کریم به زبان عربی و پر از نکات صرفی و نحوی است و قوانین ترجمه نیز بسیار زیاد و در مواردی پیچیده است که باید مترجم قرآن به آنها دقت کند و در ترجمه خویش رعایت کند. در ادامه به بررسی معنای «الصِّراطَ الْمُسْتَقِيم» میپردازیم. این عبارت را مترجمان اینگونه ترجمه کردهاند:
انصاریان: «راهِ راست»؛ مکارم: «راه راست»؛ مشکینی: «راه راست (در عقايد و علوم و اخلاق و اعمال)»؛ رضایی: «راه راست»؛ گرمارودی: «راه راست»؛ آیتی: «راه راست»؛ الهی قمشهای: «راه راست». همانطور که مشخص است همه مترجمان این عبارت را به راه راست ترجمه کردهاند تنها آقای مشکینی توضیح بیشتری در داخل پرانتز آورده است؛ اما با دقت در کلمه «الْمُسْتَقِيم» در مییابیم که این کلمه از ریشه «قَوَمَ» (قام) و اسم فاعل است.
دهخدا درباره اسم فاعل میگوید: اسم فاعل در نزد نحویان اسم مشتقی را گویند که بر چیزی اطلاق گردد که فعل از آن سرزده باشد. تقریبا همین معنا را دانشمندان ادبیات عرب ذکر؛ یعنی در اسم فاعل معنای انجامدهنده بودن شخصی یا چیزی مورد تاکید است. در فارسی، اسم فاعل نیز مانند مضارع از ریشه فعل یا فعل امر مشتق ساخته میشود، بدین نحو که به آخر ریشه فعل عبارت «نده» اضافه میکنند: رو=رونده، گوی=گوینده.
کلمه قام به معنای «ایستاد» است و قام الرجل یعنی مرد ایستاد. به عبارت دیگر در معنای «قام» نوعی ایستادن وجود دارد که با در نظر گرفتن اسم فاعل بودن کلمه المستقیم، معنای آن اینگونه میشود: «راه مقاومکننده» و «راه به پاخیزنده» و «راه محکمکننده» و «پایدارکننده» و امثال آنکه تشکیل شده از دو معنای ایستادن ( وشبیه به ایستادن) و معنای فاعلی است که در ترجمههای فوق این مطلب به چشم نمیخورد و «راهِ راست» معنای صحیح و دقیق و برگرفته از ریشه این کلمه نیست؛ چرا که راه راست به معنای راه صحیح و درست است و آیه موردنظر در مقام بیان راه درست و صحیح نیست. هرچند که صراط مستقیم که خداوند ما را به آن امر کرد راه صحیح است اما ریشه آیه اشاره به معنای راه به پاخیزنده و پایدارکننده و امثال آن دارد.
همچنین در آیات قرآن ریشه قوم به معنای استقامت و پایداری به کار رفته است «إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا ...» (فصلت/30) و «فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَكَ وَ لا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ» (هود/112) از کلمه «اسْتَقامُوا» و «فَاسْتَقِمْ» در این آیات معنای استقامت و پایداری برداشت میشود. که موید معنای بیان شده برای «الصِّراطَ الْمُسْتَقِيم» است.
همانطور که بیان شد در معنای اسم فاعل نوعی انجام دادن وجود دارد که باید مترجمان قرآن معنای فاعلیت اسم فاعل را برساند که مترجمان در این مسئله موفقیت کمتری داشتند. در اینباره میتوان مثال دیگری نیز بیان کرد برای مثال برخی مترجمان عبارت «كِتابٌ مُبِينٌ» در آیه «قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبِينٌ » (مائده/15) را به «کتاب روشن» و «کتابی صریح و آشکار» و «کتابی آشکار» معنا کردهاند اما با دقت در معنای فاعلی کلمه مبین در مییابیم که معنای صحیح این کلمه کتاب روشنگر و یا روشنکننده(حق و باطل) و شبیه این دو معنا است. اگر کتاب مبین را به معنای کتاب روشن بگیریم با آیه 7 آل عمران که برخی آیات محکم و برخی آیات متشابه هستند در تضاد خواهد بود بنابراین معادل صحیح آن کتاب روشنگر و یا کتاب روشنکننده(حق و باطل) و امثال آن است.
یادداشت از سیدمجید نبوی
انتهای پیام