5 آذر سالروز تشکیل بسیج مستضعفان به دستور امام خمینی(ره) در سال 1358 است. اما امام خمینی(ره) در 2 آذر 1367 در پیامی به بسیجیان تعبیر «شجره طیبه» را برای بسیج به کار میبرند و میفرمایند: «بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پرثمرى است که شکوفههاى آن بوى بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق میدهد. بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامى است که پیروانش بر گلدستههاى رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سر دادهاند. بسیج میقات پابرهنگان و معراج اندیشه پاک اسلامى است که تربیتیافتگان آن، نام و نشان در گمنامى و بىنشانى گرفتهاند. بسیج لشکر مخلص خداست که دفتر تشکل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضا نمودهاند.»
عبارت «شجره طیبه» برگرفته از آیات 24 و 25 سوره ابراهیم است که میتوان با فهم این آیه و نکات مطرح در آن ویژگیها و مؤلفههای اساسی و کلان بسیج و بسیجی را استخراج کرد.
متن آیات: «أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ، تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا ۗ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ».
ترجمه آیات: «آيا نديدى خدا چگونه مَثَل زده: سخنى پاك كه مانند درختى پاك است كه ريشهاش استوار و شاخهاش در آسمان است؟ ميوهاش را هر دم به اذن پروردگارش مىدهد. و خدا مَثَلها را براى مردم مىزند، شايد كه آنان پند گيرند.»
آیتالله مکارم شیرازی در تفسیر نمونه پیرامون این دو آیه آورده است که «شجره طیبه و شجره خبیثه: در اینجا صحنه دیگری از تجسم حق و باطل، کفر و ایمان، طیب و خبیث را ضمن یک مثال جالب و بسیار عمیق و پرمعنی بیان کرده، و بحثهای آیات گذشته را که در این زمینه بود تکمیل میکند.
نخست میفرماید: «آیا ندیدی چگونه خدا مثالی برای کلام پاکیزه زده، و آن را به شجره طیبه و پاکی تشبیه کرده است»؟ (أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ).
سپس به ویژگیهای این شجره طیّبه (درخت پاکیزه و پربرکت) میپردازد و به تمام ابعاد آن ضمن عبارات کوتاهی اشاره میکند:
1ـ موجودی است دارای رشد و نمو «شجره» نه بیروح، و نه جامد و بیحرکت.
2ـ این درخت پاک است و «طیب» از هر نظر، میوهاش شکوفه و گلشن و نسیمی که از آن برمیخیزد همه پاکیزه است.
3ـ این شجره دارای نظام حساب شدهای است ریشهای دارد و شاخهها و هر کدام مأموریت و وظیفهای دارند.
4ـ اصل و ریشه آن ثابت و مستحکم است؛ به طوری که توفانها و تندبادها نمیتواند آن را از جا برکند (أَصْلُها ثابِتٌ).
5ـ شاخههای این شجره طیبه در یک محیط پست و محدود نیست بلکه بلند آسمان جایگاه اوست، این شاخهها سینه هوا را شکافته و در آن فرو رفته، آری شاخههایش در آسمان است (وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ). روشن است هر قدر شاخهها برافراشتهتر باشند از آلودگی گرد و غبار زمین دورترند و میوههای پاکتری خواهند داشت.
6ـ این شجره طیبه شجرهای پربار است نه همچون درختانی که میوه و ثمری ندارند بنابراین مولد است و «میوه خود را میدهد» (تُؤْتِی أُکُلَها).
7ـ اما نه در یک فصل یا دو فصل، بلکه در هر فصل، یعنی «در هر زمان» که دست به سوی شاخههایش دراز کنی محروم بر نمیگردی (کُلَّ حِینٍ).
8- میوه دادن او نیز بیحساب نیست بلکه مشمول قوانین آفرینش است و طبق یک سنت الهی «و به اذن پروردگارش» این میوه را به همگان ارزانی میدارد (بِإِذْنِ رَبِّها).
اکنون درست بیندیشیم و ببینیم این ویژگیها و برکات را در کجا پیدا میکنیم؟ مسلما در کلمه توحید و محتوای آن، و در یک انسان موحد و با معرفت.
مردان بزرگ و با ایمان این کلمات طیبه پروردگار، حیاتشان مایه برکت است، مرگشان موجب حرکت، آثار آنها و کلمات و سخنانشان و شاگردان و کتابهایشان و تاریخ پرافتخارشان، و حتی قبرهای خاموششان همگی الهامبخش است و سازنده و تربیت کننده. آری «خداوند برای مردم مثلهایی میزند شاید متذکر شوند» (وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ).»
شجره طيّبه و درخت پاك آثارى دارد، مانند: رشد داشتن، پرميوه بودن، سايهدار و پايدار بودن، در همه وقت ثمر دادن. انسان موحّد نيز هرگز راكد نيست و آثار ايمانش دائماً در گفتار و اعمالش آشكار است. اعتقادش دايمى است نه موسمى و همواره ديگران را به ايمان و معروف دعوت مىكند.
در روايات و تفاسير از چند چيز به عنوان مصداق كلمه طيّبه ياد شده است: توحيد، ايمان، عقايد صحيح، رهبران آسمانى و ياران آنان. آرى توحيد، اصل ثابتى است كه در
فطرت و عمق جان مردم جاى دارد. «أَصْلُها ثابِتٌ» و در تمام اعمال و گفتار و افكار انسان اثر مىگذارد. «فَرْعُها فِي السَّماءِ» و در همه وقت و در هر فراز و نشيبى مىتوان از ميوه ايمان بهرهمند شد.
درخت توحيد ريشهاى ثابت دارد. تهديدها و توطئهها و نيشها و نوشها و طاغوتها آن را از پاى درنمىآورند و اگر در روايات اين درخت به پيامبر و اهل بيت او عليهم السلام تفسير شده، به خاطر همين است كه دين محمّد صلى الله عليه و آله و راه اهل بيتش در برابر آن همه دشمن، رو به گسترش است و روزى جهانگير خواهد شد. نکته دیکر اینکه ايمان به خداوند متعال، همچون درختى است كه ميوه آن در هر لحظه، در دنيا و برزخ و قيامت انسان را كامياب مىكند. «تُؤْتِي أُكُلَها كُلَّ حِينٍ» (حجتالاسلام و المسلمین محسن قرائتی، تفسیر نور).
برمبنای این دو آیه میتوان ویژگیهای بسیج را چنین برشمرد:
1ـ بسیج نیرویی زنده و پویاست که هیچگاه ایستایی و رکود ندارد.
2ـ بسیج براساس پاکی و طهارت بنا شده و با پاکی رشد یافته و شاخهها و میوههای آن نیز دارای این طهارت هستند که برگرفته از تقوای فردی و جمعی بسیج است.
3ـ بسیج یک سازمان و مجموعه ساده و با فعالیت محدود نیست بلکه شعبهها و زیرمجموعههای و تشکیلات فراوان در حوزههای مختلف دارد.
4ـ به دلیل اینکه بسیج برمبنای پاکیزگی و تقوا بنا شده لذا دارای ریشه استوار و مقاومی است که بحرانها، هجمهها و شبههافکنیهای خارجی و داخلی نمیتواند ان را از بین برده یا تضعیف کند.
5ـ از آنجا که بسیج بر مبنای اهداف مادی شکل نگرفته فکر و نگاهش الهی است و افق فکری آن محدود به دنیا و مسائل دنیوی نیست.
6ـ بسیج همواره در حال تولید محصول و میوه خود است و به مقتضای زمان و شرایط کشور از قابلیت انعطاف برخوردار بوده و میتواند در هر زمان اولویتهای خاص خود را داشته باشد و این برگرفته از پویایی آن است.
7ـ اقدامات بسیج خودسرانه، بیحساب و احساسی نیست بلکه برگرفته از روحیه تقوا و تبعیت از پروردگار است (باذن ربها).
اما تکامل و ثمردهی بیشتر این شجره طیبه و تحقق «تُؤتی اُکُلَها کُلَّ حینٍ بِاِذنِ رَبِّها» نیازمند الزامات و باید و نبایدهایی است که برمبنای بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ 3 آذر 1395 به شرح ذیل است:
1ـ بصیرت؛ «بسیج صرفاً یک حرکت احساسی نیست، بسیج متّکی است به دانستن و فهمیدن.»
2ـ تعلق به انقلاب، نه جناح؛ «بسیج جناحی نیست؛ یکی از دو جناح سیاسی، یا سه جناح سیاسی، یا چهار جناح سیاسیِ داخل کشور نیست. بسیج لشکر انقلاب است، بسیج مال انقلاب است.»
3ـ همافزایی درونی؛ «در بسیج همافزایی لازم است. بایستی قشرهای مختلف مردم در بسیج حضور داشته باشند. این گستره بسیج بهصورت افقی است. شرطش این است که اینها با همدیگر هماهنگی بکنند.»
4ـ ایجاد هیئتهای اندیشهورز؛ «بسیج احتیاج دارد به مجموعههای اندیشهورز، به هدایت عمومی. این هدایت یک خط عمودی است. هیئتهای اندیشهورز لازم داریم. کجا؟ در دو نقطه: یکی در رأس، یکی در لایهها. در یک نقطهای از کشور بسیج میتواند یک کاری را انجام بدهد که در نقطه دیگر یا نمیتواند انجام بدهد آن کار را، یا لازم نیست انجام بدهد- این باید با هوشیاری صورت بگیرد که هیئت اندیشهورز لازم دارد. تمام این لایههای مختلف و لایههای گوناگون دیگر، هرکدام هیئتهای اندیشهورز لازم دارد. علاوه بر این، هیئت اندیشهورز در بالاترین سطوح بسیج که برای کلّ مجموعه بسیج بنشینند خطنگاری کنند، راهبردنگاری کنند.»
5ـ بسیج به منزله مظهر مردمسالاری دینی؛ «مردمسالاری یعنی بر اساس دین و بر اساس اسلام، سالارِ زندگیِ جامعه، خود مردمند؛ مردمسالاری یعنی این؛ این معنای مردمسالاری اسلامی است. بسیج در همهی عرصهها مظهر مردمسالاری دینی و مردمسالاری اسلامی است. اگرچنانچه بسیج وارد اقتصاد بشود، اقتصاد میشود مردمسالار... این اقتصاد مقاومتی که ما عرض کردیم، اگر بتواند از قوّت و قدرت بسیج استفاده کند، میشود اقتصاد مقاومتی مردمسالار؛ در علم همینجور است، در پیشرفتهای گوناگون اجتماعی همینجور است، در سیاست همینجور است؛ مظهر مردمسالاری دینی، بسیج است.»
نکته آخر اینکه در کنار این نکات آنچه باعث استحکام، مانایی و پایداری بسیج است توجه به مسئله اخلاق است که رهبر معظم انقلاب در این رابطه در 6 آذر 1393 فرمودند: «من دعوت میکنم بسیجیان عزیز را به اخلاق. اخلاق یعنی چه؟ یعنی حلم و بردباری، صبر و مقاومت، صدق و صفا، شجاعت و فداکاری، طهارت و پاکدامنی. بسیجیها برای اینکه اجزای این بنای استوار همچنان مستحکم بماند به این احتیاج دارند. اگر بخواهید این بنای رفیع همینطور مستحکم مثل دژِ پایدار و استواری در مقابل دشمنان قرار بگیرد، باید این رعایتها را بکنید؛ بردباری نشان بدهید، صبر نشان بدهید، اخلاق نشان بدهید، طهارت نشان بدهید، الگوهای بزرگ صدر اسلام را درنظر بیاورید. ما باید از تکبّر دوری کنیم، از تَفَرعُن دوری کنیم.»
انتهای پیام