به گزارش ایکنا؛ محمد محمودیکیا، استادیار گروه اندیشه سیاسی در اسلام پژوهشکده امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی در یادداشتی با نام «حکمرانی شایسته در اندیشه و عمل سیاسی امام خمینی» که برای ایکنا ارسال کرده است، به تبیین شاخصهها و بایستههای حکمرانی خوب در الگوی اسلامی سیاست میپردازد. متن این یادداشت در ادامه از نظر میگذرد:
ادبیات سیاسی معاصر به کمک پیشرفتهایی که در دانش حکمرانی داشته است، عناصر و سنجههایی را برای شکلگیری و مطالعه یک حکمرانی مؤثر و کارآمد ارائه داده است؛ عناصری که تحقق هر یک به افزایش کارآمدی نظام و در نتیجه افزایش مشروعیت آن منتهی میشود. با عنایت به آنچه گفته شد هرچه نظام سیاسی از کارآمدی بیشتری برخوردار باشد، به تبع از مشروعیت بیشتری نیز برخوردار خواهد بود. این رابطه اینهمانی و دوسویه بین کارآمدی و مشروعیت، نشاندهنده میزان اهمیت این دو عنصر در ارائه یک الگوی حکمرانی مؤثر است.
بیتردید، نقش و تأثیر مؤلفههایی چون شفافیت، فسادستیزی، وجود نظام قضایی کارآمد، مشارکت اجتماعی و سیاسی و نیز پاسخگو بودن کارگزاران حکومتی میتواند به میزان بالایی به کارآمدی و رضایتمندی از سیستم حاکمیتی منجر شود و همین امر به تقویت مشروعیت نظام کمک نماید.
انتظار میرود انقلاب اسلامی ایران نیز که داعیه استقرار یک حکومت دینمدار و عدالتمحور را دارد میبایست بیشترین توجهات را نسبت به این مؤلفهها داشته باشد. هرچند این انقلاب مبتنی بر ویژگیهای معرفتشناختی و هستیشناختی خاص خود، مؤلفههای دیگری نیز به مؤلفههای موجود افزوده است.
از منظر امام خمینی هرچند مشروعیت مقدم بر کارآمدی است، با این حال، کارآمدی نظام سیاسی، ملاکی برای اثبات کارآمدی دین در عرصه عمومی بهویژه حکمروایی در عرصه ملی و فراملی است. ایشان خواهان استقرار یک نظام عدالتخواه و عدالتگستر هم در عرصه نظام داخلی و هر در عرصه نظام بینالملل است. از همین رو رویکرد ایشان به نظام بینالملل رویکردی انتقادی است چراکه نظام موجود را ناعادلانه دانسته و مکرر در بیانات خویش نسبت به آن رویکردی تحولطلبانه تجدیدنظرطلبانه اتخاذ کردهاند. از همین روی ایشان هر دو نظام سوسیالیستی و لیبرالی موجود را ناقص و گمراهکننده میدانند. این مهم در پیام تاریخی ایشان به گورباچف، صدر هیئت رئیسه اتحاد جماهیر شوروری بدین نحو ابزار شده است که: «شما اگر بخواهید در این مقطع تنها گرههاى کور اقتصادى سوسیالسیم و کمونیسم را با پناه بردن به کانون سرمایهدارى غرب حل کنید، نه تنها دردى از جامعه خویش را دوا نکردهاید، که دیگران باید بیایند و اشتباهات شما را جبران کنند؛ چرا که امروز اگر مارکسیسم در روشهاى اقتصادى و اجتماعى به بنبست رسیده است، دنیاى غرب هم در همین مسائل، البته به شکل دیگر، و نیز در مسائل دیگر گرفتار حادثه است» (صحیفه امام، ج. 21، 221-220).
از همین منظر میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که اس و اساس در یک حکمرانی مطلوب عدالتخواهی و عدالتگستری است. این مؤلفه وجه تمایز بین دیدگاههای موجود با الگوی معنویتگرای توحیدی امام خمینی است. درواقع، عدالتگستری عامل مهمی در ارائه چهرهای کارآمد و به تبع آن برخوردار از مشروعیت در نگاه امام خمینی میباشد.
مسئله حائز اهمیت دیگر در این خصوص، حکومت قانون است. تساوی همه افراد جامعه در برابر قانون فارغ از دین و نژاد و دیگر تفاوتها، نقش مهمی در استقرار یک نظام کارآمد ایفا میکند. از منظر امام خمینی استقرار حکومت عدل هدف نهایی بعثت تمام انبیا بوده و بالتبع هدف غایی از تأسیس حکومت اسلامی نیز همین مسئله میباشد لذا، حکومت قانون یکی دیگر از لوازم تحقق حکمرانی خوب دانسته شده است. البته مسئله قابل توجه در این مجال توجه به این نکته است که از منظر امام خمینی قانون، همان قانون الهی است که توسط شریعت تنصیص شده و یگانه مرجع تشخیص حق و باطل است. هرچند این مسئله موجب نفی تقنین بشری نیست. بلکه بدان معناست که تقنین بشری میبایست در چارچوب و هم راستا با تقنین الهی موجود در کتاب و نص انتظام یابد. چنانچه ایشان در اهمیت این موضوع در کتاب کشفالاسرار این چنین میفرمایند: «حکومت باید با قانون خدایی که صلاح کشور و مردم است، اداره شود».
دومین مسئلهای که در دیدگاه امام خمینی در رابطه با کارآمدی نظام سیاسی مورد تأکید قرار گرفته است مشارکت دادن مردم در امر حکمرانی است. از منظر امام خمینی حمایت مردم از نظام سیاسی و نیز مشارکت دادن ایشان در امور، عامل اساسی در کارآمدی نظام سیاسی است. ایشان در بیان الگوی مورد نظر خویش پیرامون حکومت، به الگوی جمهوری اسلامی اشاره داشتند و همین امر نشاندهنده اعتقاد عمیق و راسخ ایشان به نقش مردم و جمهور در شکلگیری و استمرار یک نظام سیاسی مبتنی بر ارزشهای الهی است. در واقع حکومت الهی بدون مشارکت و پذیرش مردم صورت تحقق نمییابد. لذا، از این منظر هر چه مردم در سرنوشت نظام سیاسی حضور بیشتری داشته باشند و حمایت بیشتری را نسبت به نظام سیاسی ابزار دارند، در این صورت حکمرانی شیوه مطلوبی به خود گرفته و از میزان مشروعیت بالاتری برخوردار میگردد.
مسئله چهارم در رابطه با دیدگاه امام خمینی نسبت به الگوی حکمرانی مطلوب، شاخص شفافیت است. شفافیت موجب میشود تا نظام سیاسی نسبت به فساد واکسینه شود. لذا، هرچه درجه پنهان کاری در نظام سیاسی افزایش یابد، به همان میزان زمینه برای ظهور فساد در جامعه فراهم میشود. از این منظر، بیتردید شیوع فساد در نظام به کاهش کارآمدی نظام سیاسی منجر میشود. لذا یکی از مهمترین ماموریتهای نظام اسلامی مبارزه با فساد است. در همین رابطه ایشان چنین میفرمایند که نیاید کاری کنیم که اینگونه گفته شود که «رژیم فاسدى رفت، یک رژیم فاسدى جایش نشست» (صحیفه امام، ج. 8، ص. 273).
عاملی که امام خمینی برای صیانت از شفافیت نظام سیاسی طرح کردند، مسئله حق نظارت است. حق نظارت از دیگر حقوقی بود که امامبرای مردم قائل بود. از دیدگاه ایشان مردم در جامعه اسلامی نمیتوانند نسبت به رفتار سیاسی و جهتگیریهای اجتماعی زمامداران خود بیتفاوت باشند. مردم حق و تکلیف دارند که بر سیاستگذاریها و اعمال دولت و کارگزاران نظام اسلامی نظارت نموده و با اظهار نظرات مشورتی و خیرخواهانه خود، موجبات استحکام و بهبودی دولت اسلامی و اصلاح زمامداران خویش را فراهم سازند.
مسئله پنجم در ارتباط با دیدگاه امام خمینی نسبت به الگوی حکمروایی خوب، مسئله پاسخگویی است. این عامل را نیز میتوان ذیل حقوق مردم و حکومت مورد بررسی قرار داد. از جمله حقوقی که مردم در برابر کارگزاران نظام اسلامی دارند حق دریافت پاسخ از سوی زمامداران است. بحث پاسخگویی همواره مورد تأکید امام بود.
در پایان اگر بخواهیم جمعبندی از ویژگیهای یک حکمرانی خوب را از منظر امام خمینی ارائه بدهیم میتوانیم به موارد ذیل اشاره نماییم:
- منشأ مشروعیت نظام سیاسی در مرحله حدوث و شکلگیری آن، امری قدسی است و تأسیس یک نظام سیاسی دینی، امری است که بالقوه مشروعیت داشته، ولی تأسیس و بقای آن نیازمند جلب آراء عمومی است. بدون حضور و مشارکت مردم در نظام سیاسی، امکان فعلیت یافتن و یا تداوم نظام سیاسی وجود ندارد.
- کارآمدی نظام سیاسی میتواند به افزایش سطح رضایتمندی مردم از نظام سیاسی و در نتیجه، انباشت سرمایه اجتماعی نظام منجر شود.
- حکومتی کارآمد است که علاوه بر تأمین نیازمندیهای مادی جامعه، برمدار ارزشهای الهی و تلاش برای تحقق آرمان جامعه توحیدی عمل نماید.
- عدالت مهمترین ویژگی یک جامعه توحیدی است که ضدیت با ظلم را در متن گفتمان خود قرار میدهد. از این منظر هرچه نظام سیاسی به سوی عدالت حرکت کند، از کارآمدی بیشتری برخوردار خواهد بود.
- شفافیت در امور بهگونهای باید باشد که اجازه هرگونه سوءاستفاده و رانتخواری را به حداقل ممکن برساند و بهبیاندیگر شفافیت موجب برقراری عدالت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در جامعه میشود.
- مشارکت مردم در یک نظام سیاسی نشاندهنده میزان مشروعیت آن نظام است. هر چه مردم در تعیین سرنوشت خود و جامعه نقش فعالانهتری داشته باشند به همان میزان مانع از انحراف سرنوشت و سرشت آن نظام سیاسی خواهند شد.
- تفکیک قوا از دیگر اصول و مؤلفههای حکمرانی خوب است که موجب میشود تا ارکان حکومتی ضمن برخورداری از استقلال عمل خود، حافظ امنیت و استقلال و بقای آن نظام باشند.
- فساد ستیزی از دیگر مؤلفههای مهم نظام سیاسی مطلوب از نظرگاه امام خمینی است. فساد همچون موریانهای پایههای یک نظام را سست میکند.