دلالت استقلالی علامه طباطبایی در تفسیر قرآن به قرآن ناظر به اخباریون است
کد خبر: 3876973
تاریخ انتشار : ۱۷ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۰:۴۴
حجت‌الاسلام بابایی:

دلالت استقلالی علامه طباطبایی در تفسیر قرآن به قرآن ناظر به اخباریون است

گروه حوزه‌های علمیه ــ عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه گفت: موضع‌گیری علامه طباطبایی در بحث دلالت استقلالی تفسیر قرآن به قرآن ناظر به دوره‌ای است که ایشان المیزان را می‌نوشت، زیرا در آن مقطع اخباریون تفکر مسلطی داشتند و تفسیر بدون روایت را حجت نمی‌دانستند.

ارسالی// دلالت استقلالی علامه طباطبایی در تفسیر قرآن به قرآن ناظر به اخباریون است

به گزارش خبرنگار ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین علی‌اکبر بابایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، شامگاه چهارشنبه، 16 بهمن‌ماه، در نشست علمی «بازکاوی نقش روایات در تفسیر قرآن با قرآن از منظر ‏علامه طباطبایی» در مؤسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه (خواهران) گفت: روش تفسیری علامه طباطبایی به گونه‌ای که در مقدمه المیزان بیان شده باعث ایجاد سؤال در ذهن برخی افراد می‌شود؛ یعنی علامه نوع بیانی را که در مقدمه دارد این مسئله را به ذهن برخی تداعی می‌کند که به‌ استفاده از روایات در تفسیر بی‌نیازیم.

وی افزود: این مسئله با قرآن و نظر اغلب مجتهدان ناسازگاری دارد و باعث ایجاد این ابهام در نظر برخی افراد است که علامه تفسیر قرآن به قرآن را بدون نیاز به روایات کافی می‌داند. البته اینکه برخی به ایشان نسبت می‌دهند که او معتقد به «حسبنا کتاب الله» بوده اصلاً پذیرفته نیست، زیرا علامه با صراحت بر نقش روایات در غیر بحث تفسیر اشاره دارد.

قرآن تبیان و بیان للناس است

عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه افزود: آیات قرآن درصدد بیان مطالبی است و آنچه را قرآن می‌خواهد به ما بفهماند می‌توانیم از خود قرآن بفهمیم زیرا قرآن تبیان و بیان للناس است ولی آنچه را از آیات نمی‌توانیم بفهمیم از روایات می‌فهمیم، چون قرآن نخواسته آن را بیان کند. خود علامه تفسیر را بیان معانی آیات قرآن و کشف مقاصد و مدالیل می‌داند؛ معتقدم که منظور علامه از معانی آیات، مراد استعمالی و نه جدی است؛ یعنی وقتی عبارت قرآن را می‌بینیم با قرائن متصل برداشتی از آن داریم. علامه وقتی سخن از کشف مقاصد دارد مرادش کشف مقصود خداوند از آیه است ولی اگر ظاهر آیه، مراد خدا نباشد معنای آن را باید از قرائن منفصل به دست آوریم(یعنی گوینده اگر ظاهر، مرادش نباشد باید قرینه بدهد که قرینه هم یا منفصل و یا متصل است. لذا می‌تواند این قرینه آیات دیگر و یا روایات باشد).

بابایی ابراز کرد: نیمی از تفسیر برداشت از ظاهر قرآن است و مابقی بحث تفسیر، فهم مراد جدی است؛ علامه معتقد است که این مراد جدی از آیات دیگر به دست می‌آید؛ مثلاً در بحث شفاعت در آیات قرآن؛ شاهدیم از برخی آیات نفی مطلق شفاعت فهم می‌شود در حالی که در برخی آیات دیگر شفاعت ماذون به اذن خدا تصریح دارد. لذا با دیدن یک آیه نمی‌توانیم به مراد جدی پی ببریم بلکه باید به منظومه آیات مراجعه کنیم.

علامه به روایات بی‌توجه نیست

بابایی با بیان اینکه قرآن، مؤمنان را به حفظ نمازها به خصوص نماز وسطی تأکید فرموده است افزود: خدا بر نماز «وسطی» تأکید فرموده ولی ما نمی‌دانیم که نماز وسطی یعنی چه؛ علامه می‌فرماید که جز سنت نمی‌تواند بگوید منظور از وسطی چیست؛ یا در آیه ولایت، مراد، مؤمنین ویژه و خاص هستند نه هر مؤمنی ولی از کجا این را بفهمیم؟ اینجا روایت ابوذر در ذیل آیه ولایت بیان شده که امام علی(ع) در حال رکوع، انگشتر خود را به فقیر دادند؛ لذا بدون روایت امکان تفسیر نداریم.

این استاد حوزه با بیان اینکه در انتقال پیام به مخاطب فقط از الفاظ استفاده نمی‌شود بلکه از قرائن هم سود می‌بریم و این قاعده عقلی است تصریح کرد: عبارات همراه با قرائن، مقصود گوینده را می‌رسانند و قرائن را باید از روایات به دست آوریم.

بابایی با بیان ایکه علامه قطعاً به روایات عنایت داشته ولی تعابیر وی طوری است که تداعی متفاوتی در ذهن دارد، گفت: در زمان نوشتن المیزان، دیدگاه مطرح این بوده که تفسیری درست است که فقط روایتی برای آن داشته باشیم. لذا علامه معطوف به تخطئه نظر این گروه یعنی اخباریون بحث استقلال تفسیر قرآن به قرآن را مطرح و فرموده که در تفسیر نیازی به روایت نداریم. همان طور که همه مراجع و مجتهدان گفته‌اند ظاهر آیات قرآن، بعد از فحص قرائن حجت است؛ مانند آیات مرتبط با عده زنان و مجازات زنا که روایات مربوطه آن هم باید فحص شود وگرنه با توجه به بیان مطلق قرآن نیم توان احکام متفاوتی برای آن از قرآن به دست آوریم.

وی اظهار کرد: قرآن فرموده به زناکار صد تازیانه بزنید که این حکم اطلاق بر کنیز و آزاده، زن شوهردار و بی‌شوهر و... دارد؛ در خود قرآن هیچ مقید دیگری هم نداریم ولی خود علامه فرموده مراد این آیه زنای غیرمحصنه است و تنها دلیل وی هم، روایات است. علامه گفته تفصیل احکام و بیان جزئیات قصص و احکام نیازمند روایات است ولی به این موضوعات منحصر هم نیست و این به معنای ناقص بودن قرآن نیست زیرا خدا نخواسته که همه مطالب براساس قرآن، فهم شود تا مرجعیت پیامبر و ائمه حفظ شود و مردم سراغ ایشان بروند.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تأکید کرد: قرآن خودآموز نیست و فهم آن مشکل است و مطالبی در آن است که همه نمی‌فهمند در عین حال برای همه قابل استفاده به قدر فهم آنان است؛ امام علی(ع) فرمود خداوند قرآن را سه قسم قرار داده که قسمی را عالم و جاهل می‌فهمد؛ قسمی را کسانی می‌فهمند که دل روشن و باصفا، حس لطیف و قدرت فهم سالمی دارند و قسم سوم را هم جز خدا، ملائکه و راسخون در علم نمی‌فهمند.

انتهای پیام
captcha