به گزارش ایکنا؛ حجتالاسلام داوود فیرحی در ماه رمضان اقدام به انتشار روزانه پیامهای اخلاقی نهجالبلاغه با عنوان «نیمرخ» کرده است. متن پنجمین نیمرخ که برگرفته از حکمت 30 نهجالبلاغه است، از نظر میگذرد؛
«در گفتار گذشته به مطلبی اشاره کردیم تحت عنوان «بهای عمر». گفتیم که نهجالبلاغه انسان را به گونهای توصیف میکند که چونان ساعت شنی از لحظه تولید عمرش رو به کاستن میرود و از مبدأ زندگی دور و به سمت مقصد و مرگ در حرکت است. انسانهای عادی این لحظات کمشده را به بطالت میگذرانند، ولی انسانهای ایدهآل سعی میکنند یک معامله بزرگ انجام دهند و به ازای عمر کاسته شده، عمل نیک ذخیره کنند.
امروز به نکته دیگری اشاره میکنیم به عنوان «اصل تعادل». نهجالبلاغه در چهار قسمت تنظیم شده است: نامهها، خطبهها، حکمت و غرائب. آنچه که امروز به آن میپردازیم، حکمت 390 نهجالبلاغه است و بر چیزی اشاره میکند به عنوان «اصل تعادل».
اصل تعادل در یونان هم به عنوان معیار سعادت فرد و جامعه بود و عدم تعادل را نشانهای از فساد و تباهی یا حداقل خسارت تلقی میکردند. طبق اصل تعادل، انسان اگر بخواهد سعادتمند زندگی کند یا جامعه بخواهد سعادتمند زندگی کند، ناگزیر است فرصت خودش را به سه قسمت کار، تفریح و فراغت تقسیم کند. در ادبیات یونانی، کار برای معاش زندگی است. استراحت برای جبران خستگی و ایجاد شادابی است و فراغت برای تأمل در نفسانیات آدم است؛ یعنی تأمل در اینکه که کیست، از کجا آمده است و چکار باید بکند.
ادبیات نهجالبلاغه هم این سهگانه را حفظ کرده است و به جای کلمه فراغت، عبادت آورده است. بنابراین نهجالبلاغه هم معتقد است انسان متعادل، روز و شبش را به سه قسمت تقسیم میکند. یک قسمت برای کار و تلاش؛ یک قسمت برای خواب و استراحت و یک قسمت برای عبادت. این عبادت همان فراغت یونان است؛ زیرا امیرالمومنین(ع) میفرماید: «من عرف نفسه فقد عرف ربه؛ هرکس خویشتن را درک کند، خدایش را میشناسد».
متن این حکمت چنین است: مومن شبانه روزش را سه قسمت میکند. یک سوم زندگی را به مناجات خدا، یعنی تأمل در خوشتن میپردازد. یک سوم را برای کار و برای درآمد زندگی تلاش میکند و یک سوم دیگر را نیز برای استراحت و تفریح قرار میدهد. انسان عاقل شایسته نیست جز اینکه دنبال سه چیز باشد: تنظیم معاش، تلاش برای معاد یا تفریح و استراحت مشروع. این اصل تعادل است و انسانهای عادی معمولاً کمتر این تعادل را رعایت میکنند.»
انتهای پیام