به گزارش ایکنا، عبدالله صلواتی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید رجایی و پژوهشگر فلسفی اسلامی، یادداشتی را درباره یکی از ابیات توحیدی حافظ به رشته تحریر درآورده است که متن آن از نظر میگذرد؛
«در دیوان حافظ آمده: اوقات خوش آن بود که با دوست به سر رفت/ باقی همه بیحاصلی و بیخبری بود
این بیت در غزلی سروده شده که به حسب معنا و بیان بسیار دلنشین و قدرتمند و باشکوه است و این شکوه در صورت و سیرت این ابیات، زیبایی و جذابیت خاصی به غزل داده است.
این بیت از منظری، یکی از ابیات توحیدی قدرتمند حافظ است که معنای اوقات خوش را آشناییزدایی میکند و میفرماید اوقات خوش با جاه، موقعیت، سیم و زر و... به دست نمیآید. دلخوشیهای کوچک غیر از اوقات خوش است. دلخوشیهای کوچک، مسکنی است بر درد نیهیلیسم. نهیلیسمی که با فراموشی امر قدسی در زندگی چنبره زده و نرمنرمک تمامی ارزشها را بی اعتبار میکند؛ اما اوقات خوش بیرون از چنبره نهیلیسم است و خانهاش آباد است به یاد حضرت دوست و این یاد و بودن با حق، آیدوس زندگی است نه رنگ و لعاب آن.
سپری شدن اوقات با حضرت حق، آن اوقات را خوش و قدرتمند میکند. سپری شدن و سپری کردن در اینجا، فعل وجودی است نه اسم. سپری شدن در اینجا غیر از باور به امر قدسی و غیر از رفتار پراکنده همسو با قدس است. سپری شدن در اینجا وضعیت وجودی است که ریشه نهیلیسم را میخشکاند.
این وضعیت وجودی، تمام ابعاد زندگی را در کنترل خویش دارد؛ باور، رفتار، تصمیم، برنامه، داوری، تشخیص و... این وضعیت وجودی، آدمی را به این سمت سوق میدهد که با یاد حضرت حق و در محضر او نفس بکشی، با یاد او فرمان دهی، با یاد او فرمان بری، با یاد او ببینی و بشنوی، با ياد او سخن گویی، با ياد او داوری کنی ... چنانکه قرآن کریم این چنین به عبد صالح خویش فرمان میدهد: «قُلْ إِنَّ صَلاتي وَ نُسُکي وَ مَحْيايَ وَ مَماتي لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ».
انتهای پیام