چهلودومین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی را در حالی میگذرانیم که تربیت نیروهای باورمند در تراز انقلاب، یکی از دغدغههای مهم برای ادامه رشد درخت انقلاب است، دغدغهای که هر نهاد و سازمانی به سهم خود در تلاش برای تحقق این امر است. حال سؤال این است که سهم جلسات قرآن در این میان چه میزان است؟ در این رابطه با جواد پناهیطوسی، پیشکسوت قرآنی، قاری و مدرس قرآن گفتوگو داشتیم که در ادامه با هم میخوانیم؛
ایکنا ـ پیش از انقلاب اسلامی در برخی از شهرها از جمله مشهد مقدس جلسات قرآن به همت برخی دلسوزان و دغدغهمندان برگزار میشد که بسیاری از اساتید مطرح، حاصل این جلسات هستند، الان شکل جلسات چه تفاوتی با آن دوران دارد؟
به طور کلی جلسات حال حاضر با جلسات قبل از انقلاب قابل مقایسه نیست. قبل از انقلاب، جلسات و محافل قرآنی در سطح شهر مشهد و برخی شهرهای بزرگ به صورت سنتی برگزار میشد و قاریان و اساتید خوبی در این جلسات پرورش یافتند که در عرصه تلاوت نیز حرفی برای گفتن داشتند.
در این جلسات، بیشتر افراد مسن و مذهبی، فرزندانشان را به این جلسات میآوردند و با عشق و علاقه با توجه به امکانات بسیار کمی به مهارتهای بالاتر دست پیدا میکردند و قاری خوبی میشدند.
به برکت انقلاب اسلامی و رهبری حضرت امام خمینی(ره) جلسات قرآن بعد از انقلاب از شور و حال خاصی برخوردار شد، اوایل انقلاب کمبودهایی که مردم از لحاظ معنوی در زمان رژیم شاه احساس میکردند باعث شده بود که جلسات قرآن حال و هوای خاصی بگیرد، بسیار گسترده بود و مردم نسبت به جلسات و قاریان قرآن عشق میورزیدند، حال و هوای جلسات از آن حالتی که فقط افراد مسن حضور داشتند، برگشته بود و جلسات پر از جوان، پرانرژی و پرشور شد. به برکت این جلسات و شور و حالی که ایجاد شد، جوانان ما بیشتر به طرف قرائت، حفظ قرآن، مفاهیم و تدبر در قرآن میل پیدا کردند. جلسات الان با جلسات قبل از انقلاب، چه از لحاظ کمیت و چه از لحاظ کیفیت قابل مقایسه نیست.
ایکنا ـ از حیث کیفیت و سطح جلسات، کدام دوران را بالاتر میدانید؟
در جلسات سنتی قبل از انقلاب، خیلی از لحاظ علمی به صوت و لحن و ... بها داده نمیشد، بیشتر جلسات سنتی روی تجوید، درستخوانی قرآن، الفاظ و ... تمرکز داشت، مگر اینکه شخص خودش علاقهمند بود و دنبال نوارهای کاست اساتید مصری که آن هم خیلی کم در دسترس بود، میرفت. امکانات نبود و ما از ضبط صوتها و نوارهای معمولی استفاده میکردیم.
چون در یک خانواده روحانی زندگی میکردم، ضبط صوت و رادیو نداشتیم. بعد از انقلاب پدرم یک ضبط صوت و چند نوار کاست عبدالباسط برایم خریداری کرد. آنقدر از این نوارها استفاده میکردم که فرسوده میشد و بارها و بارها تعمیرش میکردم. بعضی وقتها از یک نوار نیمساعته، حدود شش دقیقه قطع شده بود، به خاطر اینکه مدام آن را تعمیر کرده بودیم. افراد با عشق و علاقه اما با سختی کار قرآنی میکردند.
بعد از انقلاب، کیفیت جلسات تفاوت کرد. بیشتر، جوانان به این جلسات رغبت نشان دادند و حضور پیدا کردند، جلسات را به دست گرفتند. از لحاظ کیفیت نیز انصافاً قاریان از لحاظ علمی در بحثهای تقلید، وقف و ابتدا، مفاهیم، صوت و لحن رشد بسیاری کردهاند. همه با موسیقی قرآن آشنایی پیدا کردهاند، همه الان حرفی برای گفتن دارند. از لحاظ کیفیت نمیتوان با جلسات قبل از انقلاب مقایسه کرد. قاریان ما در همه سطوح نسبت به قبل از انقلاب از رشد بسیار بالایی برخوردارند.
ایکنا ـ آیا اساساً میتوانیم از محافل و جلسات قرآن توقع کادرسازی نیرو در تراز انقلاب داشته باشیم یا این وظیفه را باید وظیفه نهادهای حاکمیتی یا آموزشی دیگر در نظر بگیریم؟
قرآن یک عشق است. البته ادارات، نهادها و سازمانهایی که به هر حال داعیهدار برنامههای قرآنی هستند، نمیشود نادیده گرفت، اما این یاد گرفتن و رشد کردن بیشتر به عشق شخص برمیگردد. متأسفانه میبینیم نهادها در بحث آموزشی کار زیادی نکردهاند، اگر به بطن موضوع وارد شویم، میبینیم که باز هم همان جلسات سنتی هستند که قرآنآموزان را رشد میدهند.
اساتید بینالمللی و قاریان اصیل، با عشق در جلسات، محافل و جلسات روخوانی مینشینند و با علاقهای که نسبت به قرآن دارند، شاگرد تربیت میکنند، جوانانی نیز که در این جلسات شرکت میکنند، همان عشق به قرآن آنها را دور قرآن جمع میکند و به هر حال مطالبی یاد میگیرند و به جایی میرسند.
در چند سالی که از انقلاب گذشته، از هیچ سازمان یا نهادی هیچ سابقهای نداریم که قاریای را تربیت کرده باشند؛ شاید در بعضی از موارد کمکهای مقطعی کرده باشند. البته در مورد حفظ قرآن، قدری فرق دارد و برخی از سازمانها در این رابطه کارهایی را انجام میدهند، اما در بحث قرائت نمونهای نداریم که بگوییم قاری، استاد یا کسی که در فلان مسابقه نفر اول و دوم شده، پرورشیافته فلان اداره یا نهاد است.
ایکنا ـ چگونه میتوان ویژگی انس با قرآن را در نیروهای انقلابی تقویت کرد؟
باید جذابیتهای آموزش قرآن را بیشتر کنیم. فرهنگسازی شود تا جوانان ما دریابند که قرآن، یک کتاب انسانساز و جامعهساز است. کتابی است که همه چیز در آن پیدا میشود و این فرهنگسازی متأسفانه نشده است، اگر این فرهنگسازی شود، مطمئن باشید که خود مردم نسبت به قرآن عشق و علاقه بیشتری پیدا میکنند، کششها بیشتر میشود. هر چند در حال حاضر نیز میبینیم که انصافاً میان افراد جامعه عشق به قرآن زیاد است، چون فطرتها پاک است و همه قرآن و اهل بیت(ع) را دوست دارند، اما بعضی اوقات کمکاری ما و اینکه نتوانستهایم جذابیتهای قرآن را به مردم نشان دهیم، باعث شده که قدری انس با قرآن در مردم، کمتر شود و دوری کنند.
باید قرآن به عنوان یک گزینه در روزمره مردم جای داشته باشد. قرآن، فقط مخصوص ماه رمضان نیست که بگوییم ماه نزول و بهار قرآن است و بعضیها نیز تصور کنند که فقط باید در ماه رمضان قرآن خوانده شود.
صدا و سیما و مطبوعات و کل فضای مجازی ما در ماه رمضان مانند یک سیل بهدنبال قرآن راه میافتند، ترتیلها در چند نوبت پخش میشود، مصاحبهها انجام میشود، قاریان را معرفی میکنند، اما همین که ماه رمضان تمام میشود، قرآن تا ماه رمضان دیگر بسته میشود.
باید هم برای افراد جامعه و هم برای رسانهها و مسئولان فرهنگسازی شود. قرآن باید هر روز در زندگی مردم جایگاه خاصی داشته باشد تا مردم انس بیشتری با آن پیدا کنند و از معنویات و راهنماییهای آن نیز بهرهمند شوند.
ایکنا ـ به نظر میرسد که در حال حاضر جلسات، بیشتر به آموزش عمومی قرآن توجه دارند و کمتر به بخشهای معارفی و تفسیری پرداخته میشود، آیا این موضوع را میتوانیم آسیبی در پرورش نیروهای باورمند تلقی کنیم؟
بله، واقعاً این یک آسیب است. البته تمام جلسات را در بر نمیگیرد. اکثر جلسات در کنار قرائت قرآن، قدری هم سخنرانی دارند و از مفاهیم قرآن صحبت میکنند، اما واقعاً اگر بخواهیم حق را بگوییم این است که به مفاهیم و تدبر در قرآن بهعنوان امر کیفی در کنار انس با قرآن و خواندن قرآن توجه نشده است و هنوز جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده است، جلسات قرآن ما با مفاهیم و تدبر در قرآن بیگانه هستند.
ایکنا ـ سخنرانهایی که در این محافل حضور دارند، آیا غالباً از صلاحیت لازم برای تفسیر قرآن برخوردارند؟
غالباً اینطور نیست. بعضی از سخنرانیها را میبینیم که کیفیت لازم را ندارند و این آسیبی برای جلسات قرآن است که میبینیم زیاد به بحث مفاهیم و تدبر در قرآن پرداخته نمیشود، مگر در جلسات یا مؤسسات خاصی که فقط در این زمینه کار میکنند.
ایکنا ـ سهم جلسات قرآن در پرورش نیروهای وفادار انقلاب و نیروهای تراز انقلاب چقدر است؟
آنهایی که تراز اصلی انقلاب بوده و هستند، شهدای هشت سال دفاع مقدس بودند که به جبههها رفتند، جانباز و شهید شدند. مطمئن باشید که تمامی آنها شاگرد و پیروی مکتب قرآن بودهاند. در زندگی هر کدام که جستوجو کنیم، میبینیم که انس با قرآن باعث شده که نسبت به دینشان، مملکتشان و دفاع از ناموسشان حساس باشند و این هم از برکات خود قرآن است که اثرگذاری میکند و افراد را اینطور تربیت میکند. مطمئناً تمام افرادی که دلشان برای مردم و مملکت، غیرت و ناموسشان میسوزد، شاگردان مکتب قرآن هستند و الگویشان قرآن بوده که به اینجا رسیدهاند.
مصاحبه از لیلا شرف
انتهای پیام